دکتر فوزی در گفت‌وگو با روزنامه ایران: اندیشه آیت‌الله نائینی برای تعامل «جامعه دینی» با «جهان مدرن» راهگشاست

۱۰ آبان ۱۴۰۴ | ۱۲:۴۰ کد : ۲۷۰۲۶ آخرین عناوین
تعداد بازدید:۵۵
پیام اصلی نائینی برای عصر حاضر، بازاندیشی در نظریه حکومت دینی با ایجاد توازن میان «حاکمیت الهی» و «اراده مردم»، میان «اجتهاد دینی» و «عقلانیت سیاسی» و میان «سنت اسلامی» و «مقتضیات زمان» است؛ الگویی بومی از مردم‌سالاری دینی بر پایه اجتهاد، عدالت و آزادی.
دکتر فوزی در گفت‌وگو با روزنامه ایران: اندیشه آیت‌الله نائینی برای تعامل «جامعه دینی» با «جهان مدرن» راهگشاست

گفت‌وگوی روزنامه ایران با دکتر یحیی فوزی، عضو هیئت علمی و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره میراث علامه نائینی برای ایران امروز
همزیستی دین و تجدد
اندیشه آیت‌الله نائینی برای تعامل «جامعه دینی» با «جهان مدرن» راهگشاست

هفته گذشته کنگره‌ بین‌المللی میرزای نائینی با حضور جمعی از مراجع تقلید، علما و استادان حوزه‌های علمیه در مدرسه علمیه امام کاظم(ع) قم برگزار شد. این پرسش که بازخوانی آرای این مرجع نواندیش در شرایط کنونی چه ضرورتی دارد، محور گفت‌وگوی روزنامه ایران با دکتر یحیی فوزی، استاد اندیشه سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی شد. او بر این باور است راهی که نائینی برای آشتی دین و مدرنیته گشود، باعث شد اندیشه دینی با واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی زمانه پیوند بخورد. متن این مصاحبه از نظرتان می‌گذرد:

 

جناب دکتر فوزی، آیت‌الله نائینی چه جایگاهی در تاریخ اندیشه سیاسی شیعه دارد و نقش او در تحولات فکری و سیاسی دوران مشروطه چه بود؟
محمدحسین نائینی، ملقب به شیخ‌الاسلام، مجتهد و مرجع تقلید شیعه، با نوشتن رساله «تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة» نقش مهمی در تثبیت نظری جنبش مشروطه داشت. او دارای شخصیتی چندوجهی بود؛ هم فقیهی فعال در عرصه سیاست عملی و هم نظریه‌پردازی برجسته در فقه سیاسی شیعه محسوب می‌شد. در عرصه عمل، آیت‌الله نائینی در انقلاب مشروطه بسیار فعال بود و در مبارزات ضد استعماری علیه استعمار انگلیس پس از جنگ جهانی اول در عراق و نیز در جریان نهضت تنباکو در همراهی با استادش، میرزای شیرازی، حضوری مؤثر داشت.
آیت‌الله نائینی نسبت به تحولات سیاسی دوران خود بی‌تفاوت نبود و تلاش می‌کرد اندیشه دینی را با واقعیت‌های اجتماعی و سیاسی زمانه پیوند دهد. در عرصه نظری نیز، نائینی از نظریه‌پردازان جدی فقه سیاسی به شمار می‌رود. اندیشه سیاسی او برای جامعه امروز ایران اهمیت فراوانی دارد، زیرا با تکیه بر توان علمی و فقهی خود کوشید تا الگویی سیاسی بدیل در برابر نظم سلطانی و استبدادی ارائه دهد. این الگو، ساختار حکومت مطلوب در دوران غیبت را تبیین می‌کرد و در آن از دولتی مردمی، مشروع و درعین‌حال مدرن حمایت می‌شد.
 
اندیشه سیاسی نائینی چه ظرفیتی برای بازخوانی در دوران معاصر دارد و نگاه او به نسبت دین و تجدد چگونه بود؟
نظریه سیاسی نائینی را می‌توان از بنیان‌های طراحی نظام جمهوری اسلامی و مردم‌سالاری دینی پس از انقلاب دانست. بازخوانی اندیشه او برای تقویت بنیان‌های نظری مردم‌سالاری دینی اهمیت ویژه‌ای دارد. بسیاری از مباحث مطرح‌شده از سوی او همچنان تازگی دارند؛ موضوعاتی همچون پیوند میان حاکمیت الهی و حاکمیت مردم، ضرورت نظارت دینی نمایندگان بر قدرت سیاسی، رابطه قانونگذاری مجلس با قوانین الهی، اهداف حکومت دینی، آزادی، برابری و دیگر مباحث مرتبط، هنوز از جمله چالش‌های مهم در گفتمان نظری انقلاب اسلامی به شمار می‌روند.
نائینی با توجه به نگرش خود نسبت به پیشرفت و تجدد، می‌تواند در شکل‌دهی تعامل جامعه دینی با جهان مدرن نیز راهگشا باشد. او غرب‌ستیز نیست، بلکه تلاش می‌کند دستاوردهای تمدن جدید را با دین پیوند دهد و میان پیشرفت‌های علمی و عقلانی غرب و بنیادهای فکری اسلام نوعی آشتی برقرار کند. او معتقد بود که مسلمانان در گذر زمان از بنیان‌های عقلی و تمدنی اسلام فاصله گرفته‌اند و همین دوری، عامل عقب‌ماندگی شده است. بنابراین، بر ضرورت «اجتهاد پویا و زمان‌مند» و برقراری پیوند میان آموزه‌های اسلامی و مقتضیات عصر تأکید می‌کرد.
نائینی از الگویی گزینشی و تصرفی در مواجهه با تمدن جدید دفاع می‌کرد و بر این باور بود که می‌توان از دستاوردهای تمدن جدید در چهارچوب عقلانیت و مبانی اسلامی بهره برد. چنین دیدگاهی، زمینه‌ساز ارائه الگویی «بومی»، «دینی» و «مدرن» از پیشرفت در جامعه ایرانی است و می‌تواند به توانمندسازی امت اسلامی بینجامد.
 
اندیشه سیاسی علامه نائینی چه تمایزی با سایر متفکران سیاسی معاصرش دارد؟
نائینی در کتاب «تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة» به نقد دو جریان مهم زمان خود می‌پردازد: جریان غرب‌گرایان و ضد مذهب که دین را مانع پیشرفت می‌دانستند و گروهی از طرفداران سلطنت که از حفظ قدرت سیاسی دفاع می‌کردند. او حکومت استبدادی را نفی کرد و تأکید داشت دین با استبداد مخالف است و طرفداران آن حکومت‌ها را «طرفداران شجره خبیثه ظلم و استبداد» می‌نامد. از نگاه نائینی، حکومت استبدادی مملکت را ملک شخصی خود می‌پندارد، مردم را به بردگی می‌کشد و با تصرف دلخواهانه در اموال و جان مردم، آنان را به ذلت و عبودیت می‌کشاند.
وی بر ضرورت مشارکت مردم در حکومت، رعایت عدالت، آزادی و مساوات تأکید داشت و بر این باور بود که با رعایت این اصول، حکومت مشروع دینی در عصر غیبت قابل تحقق است. آزادی از نظر او، رهایی از ظلم و بندگی ظالمان است، نه رهایی از بندگی خدا و مساوات به معنای برابری همگان در برابر قانون الهی است. نائینی تلاش کرد الگویی بدیل از «پیوند میان دین و نوگرایی» ارائه و نشان دهد که «دین» و «پیشرفت» در تقابل با یکدیگر نیستند و مسلمانان می‌توانند ازنظام‌های عقلانی و مدرن بشری در چهارچوب ارزش‌های دینی بهره‌مند شوند.
 
مقام معظم رهبری از کتاب «تنبیه‌الامة و تنزیه‌الملة» علامه نائینی، به عنوان «اثری مهجور» یاد کردند. چرا این اثر در تاریخ معاصر ما کمتر مورد توجه قرار گرفت و چه کارایی برای جامعه امروز ایران دارد؟
مهجور شدن این اثر پس از مشروطه و بویژه در دوران پهلوی رخ داد. پس از انقلاب مشروطه، عملکرد برخی مشروطه‌خواهان و انحراف‌های پس از مشروطه باعث دل‌زدگی نائینی و دیگر علما شد و کتاب به حاشیه رفت. در دوره پهلوی، اندیشه‌های سیاسی دینی بشدت سانسور می‌شد. با وجود این، بازخوانی آثار نائینی در دهه‌های اخیر، بویژه پس از انقلاب اسلامی، اهمیت یافت؛ زیرا اندیشه او درباره رابطه دین، عدالت، آزادی و مشارکت مردم در حاکمیت همچنان کاربردی است. بازخوانی این اثر می‌تواند چهارچوبی برای حکومت دینی مبتنی بر قانون، عدالت، نظارت و عقلانیت ارائه دهد و در بازسازی عقلانیت دینی و تقویت نظریه حکومت اسلامی در برابر چالش‌های کنونی یاری‌رسان باشد.
 
از نگاه آیت‌الله نائینی، نقش «رضایت و نظارت مردم» در‌ گذار از استبداد و عقب‌ماندگی چیست؟ و او چه الگویی از حکومت بر این مبنا ارائه می‌کند؟
نائینی جوامع اسلامی را در سه دوره می‌بیند: دوره تفوق و سیادت صدر اسلام، دوره توقف و افول با شکل‌گیری خلافت و سلطنت و دوره تنزل و انحطاط که استبداد و عقب‌ماندگی در آن رخ می‌دهد. او ریشه اصلی عقب‌ماندگی جوامع اسلامی را در ساختارهای سیاسی استبدادی و سلطنتی می‌داند و از الگویی به نام «ولایتیه» سخن می‌گوید؛ الگویی که رضایت، مشارکت مردم و رعایت حقوق آنان را پایه قرار می‌دهد. تحقق این حکومت مستلزم تعیین حدود حاکم، نظارت بر عملکرد او و هیأتی منتخب از سوی مردم برای کنترل تخلفات است. نائینی همه این مفاهیم را بر بنیان‌های فقهی و اجتهاد دینی تبیین می‌کند و همزمان از دلایل عقلی و تجربی بهره می‌گیرد. او آزادی و مساوات را از منظر اسلامی بازتعریف می‌کند تا نشان دهد این اصول با دین تضاد ندارند بلکه در متن تعالیم اسلامی ریشه دارند. وظایف نمایندگان مردم نیز شامل قانونگذاری، نظارت بر اجرا، کنترل مالیه و حفظ تفکیک قواست.

برش

آیت‌الله نائینی چطور در نظریه سیاسی خود میان «الهیات سیاسی» و «اراده مردمی» توازن برقرار می‌کند؟
اندیشه نائینی، با ترکیب «فلسفه تاریخی»، «تحلیل فقهی» و «اجتهاد دینی»، الگویی نو از حکومت دینی ارائه می‌دهد که در آن مردم نقش فعالی دارند، قدرت سیاسی محدود و پاسخگوست و عدالت اجتماعی تحقق می‌یابد. پیام اصلی نائینی برای عصر حاضر، بازاندیشی در نظریه حکومت دینی با ایجاد توازن میان «حاکمیت الهی» و «اراده مردم»، میان «اجتهاد دینی» و «عقلانیت سیاسی» و میان «سنت اسلامی» و «مقتضیات زمان» است؛ الگویی بومی از مردم‌سالاری دینی بر پایه اجتهاد، عدالت و آزادی./پایان

منبع: روزنامه ایران + PDF

مهدیه سادات نقیبی
گروه اندیشه (روزنامه ایران، شماره چهارشنبه، 7 آبان‌ماه 1404)

 

کلیدواژه‌ها: آیت‌الله نائینی روزنامه ایران یحیی فوزی مصاحبه محمدحسین نائینی، ملقب به شیخ‌الاسلام، مجتهد و مرجع تقلید شیعه


نظر شما :