یادداشت: تأملی در واپسین مذاکرههای دولت ساسانی با عربهای مسلمان
دکتر سیدمحمدرحیم ربانیزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و استادیار تاریخ فرهنگی ایران در مقالهای با عنوان «دیپلماسی و چالشهای فروپاشی؛ تأملی در واپسین مذاکرههای دولت ساسانی با عربهای مسلمان» به بررسی مسائل و ریشههای تاریخی جنگ ساسانیان با اعراب پرداخته است که در ادامه بخشی از این مقاله بهصورت یادداشت از نظرتان میگذرد:
در پی حمله عربهای مسلمان در جریان پیکار قادسیه، ایران ساسانی با شکست در مقابل دشمنی بهمراتب ضعیفتر از خود روبهرو شد. شهریار ساسانی پس از فرار از پایتخت افسانهای تیسفون، ضمن ساماندهی و جمعآوری مجدد نیرو در جنگ نهاوند با شکست بهمراتب سنگینتری از قبل روبهرو شد و شالوده نظام اداری، سیاسی و درواقع شیرازه دولت شاهنشاهی از هم پاشید. فرماندهان ساسانی به مقاومتهای پراکنده در برابر حمله عربهای مسلمان پرداختند. تلاش پادشاه و گروهی از فرماندهان برای مقاومت بینتیجه بود. شهریار به ناچار به مرو گریخت و بنابر توصیه فرخزاد مشاور ارشدش درصدد برآمد با تجدید نظر در شیوۀ عملکردگذشته باب دیرهنگام مذاکره را با عربهای مسلمان در زمینۀ پذیرش برخی از شرطهای آنان آغاز کند. اما پس از شروع مکاتبات و اعزام سفیر برای پیگیری گفتوگو شهریار به شیوه مرموزی به قتل رسید و مذاکرههای صلح بیفرجام ماند. این پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که دلایل عدم موفقیت پادشاه ساسانی، در مواجهه با مسائلی که باعث فروپاشی نظام سیاسی شد، چه بود؟ این پژوهش مدعی است، اختلافات داخلی، عدم درک تحولات منطقه ای و پیرامونی، خودبزرگبینی و ناآشنایی با اصول و قواعد مذاکره و فن دیپلماسی ازجمله عوامل اصلی هستند که زمینههای این شکست و فروپاشی را فراهم کردند.
ایرانیان زمانی تن به مصالحه دادند که بخش عمده سرزمین ساسانی به تصرف عربها در آمده بود. یافته این پژوهش حاکی از این است که برخی از باورهای دین زرتشتی مانند ناپسند دانستن تجارت و بازرگانی و ضعف در تعامل و مذاکره و گسترش آیین زروانیگری و تقدیرگرایی محض تالی آن، باور به عقیده آخرالزمانی بهعلاوه تصمیمگیری غیرواقعبینانه و توهم نابخردانه و غیرمنطبق با واقع درخصوص قدرتمندی و توان بالای نظامی در ایران ساسانی، به جنگ و فروپاشی شاهنشاهی ساسانی انجامید.

نظر شما :