گزارش نشست «روایت فرنبغ سروش»
نشست روایت فرنبغ سروش با سخنرانی دکتر عسکر بهرامی، دکتر فریدون فضیلت، دکتر سیروس نصرالهزاده و به دبیری علمی دکتر شاهین آریامنش و با حضور دکتر حمیدرضا دالوند نویسندۀ کتاب روایت فرنبغ سروش، 20 آبانماه 1404 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در آغاز دکتر شاهین آریامنش، دبیر علمی نشست گفت: روایت فرنبغ سروش (وهیزگ ۳۷۵ یزدگردی با پیوستی در تقویم تطبیقی ۱۳۰۰ ساله یزدگردی) کتابی تازه به قلم دکتر حمیدرضا دالوند است. روایت فرنبغ سروش مجموعهای دربردارندۀ چهار پاسخ است که فرنبغ سروش به پرسشهای هیربد اسفندیار فرخ بُرزین داده است. تاریخ تألیف این روایتها سال 377 یزدگردی است که نخستین پرسش مربوط به کبیسهای است که استاد ابومنصور انجام داده است. دومین پرسش دربارۀ انتصاب موبد، سومین پرسش دربارۀ قیمومیت و چهارمین پرسش دربارۀ ازدواج است.
وی افزود: هدف نویسنده این کتاب بررسی پرسش نخست روایت فرنبغ سروش درباره کبیسه استاد ابومنصور است که آن را بسط میدهد و دیدگاه خود را درباره گاهشماری یزدگردی بیان میکند. گاهشماری یزدگردی در سدههای نخستین اسلامی بهکار گرفته میشد که نابسامانیهایی در این تقویم رخ میدهد که جلالالدوله ملکشاه سلجوقی دستور بهسامان کردن گاهشماری را داد که ریاضی دانان سرشناس ایرانی آن را بهسامان کنند و در دورۀ معاصر نیز در سال 1304 تقویم هجری خورشیدی برپایه تقویم جلالی پدید میآید.
آریامنش ادامه داد: سیدحسن تقیزاده کتاب گاهشماری در ایران قدیم را نگاشته بود و تلاشهای تقیزاده و تنی چند از نمایندگان مجلس شورای ملی باعث شد که تقویم هجری خورشیدی در مجلس تصویب بشود.
دکتر عسکر بهرامی در ادامه نشست درباره کتاب گفت: ایرانشناسان غربی زیاد وارد این حوزه نشده است چراکه برای آنان بیشتر میراث دینی و زبانی مهم بوده است و کمتر به مسائل فرهنگی توجه کردهاند. یکی از دلایل کمتر رفتن به سوی این حوزه، ندانستن زبان فارسی است که بیشتر این متون به این زبان نوشته شده است.
وی افزود: مسائلی که در این کتاب مطرح شده است چالشبرانگیز است که کمتر میتوان به آن وارد شد. یکی از آن مسائل گاهشماری است که بحث اصلی کتاب است و همچنین کبیسهگیری در آن. همچنین مسئله ساختار روحانیت در جامعه زردشتی است که کار بسیار مهمی درباره آن انجام نشده است.
بهرامی ادامه داد: یکی از مهمترین مباحث دین زردشتی ساختار روحانیت آن است. در دورۀ حکومتهای مثل هخامنشیان بوده است اما در دورۀ ساسانی با آمدن تنسر و کرتیر، روحانیت، تشکیلات خاص و سلسهمراتبی پیدا میکند که تا پایان دوره ساسانی این گسترش ادامه داشت. در دورۀ اسلامی با مجموعهای از اسمها همچون دستور و موبد و هیربد و رد روبهرو هستیم.
دکتر فریدون فضیلت دیگر سخنران این نشست با یادکرد شهدای ایرانزمین از آریوبرزن تا امروز گفت: در تاریخ ادب فارسی هیچ کاری مقدستر از معرفی و ترجمه متون پهلوی نیست، چراکه سه زبان زبان پهلوی و زبان سغدی و زبان عربی، سازنده زبان فارسی است. زبان سغدی بهدلیل کثرت منابع، متخصصان خود را دارد اما زبان پهلوی قلت منابع دارد. منابع پهلوی بسیاری زیادی داشتیم که در دوره اسلامی نیز به آنها اشاره شده است که یکی از آنها زمیگپیمانی بوده است که امروزه به آن جغرافیا میگویند.
دکتر سیروس نصرالهزاده نیز در این نشست گفت: دکتر دالوند مطالعات فارسی زردشتی را پی گرفت و کتابهایی در این زمینه نگاشته است. این متن جزیی از متون فقه و حقوق است و بخشی از این کتابها همچون شکند گمانیک و نامههای منوچهر است. متن روایت فرنبغ سروش بسیار مهم است چراکه این متون باید در بستر تاریخیاش فهمیده شود.
وی افزود: مبدا تاریخ در دوره هخامشیان و ساسانیان جلوس پادشاه بوده است اما در دوره اشکانی تحت تأثیر تاریخ سلوکی تاریخ مبدا داشتند. درنتیجه تاریخ یزدگردی به همان سنت بازمیگردد اما ایرانیان باهوش این را به امر هویتی تبدیل کردند.
نصرالهزاده ادامه داد: شیوه تدوین متن پهلوی در این کتاب، مرسوم نیست. معمولاً متن پهلوی را در آخر میآورند اما شما اول آوردهاید. همچنین تعلیقات را بهصورت زیرنویس آوردهاید که اگر زیر هر بند، ترجمه و آوانویسی آورده شود، بهتر است.
در پایان دکتر حمیدرضا دالوند نویسندۀ کتاب روایت فرنبغ سروش گفت: هنگامی که به متنها پرداختم، مسئله تقویم ارتباط بسیاری با سنت دارد و باید آن بهخوبی دریابیم و جالب این است که تقویم یزدگردی هم ارزش هویت برای ما دارد و هم اگر این را نفهمیم سنت زردشتی را بهخوبی درک نکردیم چراکه سنت زردشتی برمبنای تقویم تدوین شده است. این تقویم درون خود این سنت با چالشهای بسیاری روبهرو شده است.
او با اشاره به یکدست سازی واژهها در ترجمه متنهای پهلوی گفت: یکدستسازی خوب است اما بافت جمله تعیین میکند که چه واژهای را چگونه ترجمه کنیم و در متن بهکار ببریم.
دالوند در پایان گفت: فهم متون اوستایی و پهلوی برای فهم تاریخ ایران است و ما باید آن فهمی را که کنشگران تاریخی و مذهبی در هر دورهای داشتند، بفهیم./پایان

نظر شما :