گزارش نشست «نقد و بررسی کتاب اجماع لندن؛ اصول اقتصادی برای قرن بیست و یکم»
نخستین نشست از سلسله جلسات نقد و بررسی کتاب «اجماع لندن: اصول اقتصادی برای قرن بیستویکم» (منتشرشده توسط مدرسه اقتصاد لندن، اکتبر ۲۰۲۵) 25 آبانماه 1404، توسط گروه اقتصاد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
در ابتدای جلسه، دکتر ناسخیان، دبیر گروه اقتصاد شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی، ضمن خیرمقدم به حاضران طی سخنانی گفت: این نشست و سلسله جلسات آتی به نقد و بررسی کتاب تازه منتشرشده «اجماع لندن» اختصاص دارد؛ اثری که مدعی ارائه اصول نوین اقتصادی برای اداره اقتصاد جهانی در قرن بیستویکم است. طرح چنین ادعای «اجماع جهانی» در دوران پسامدرن ـ که ارائه کلانروایتها دشوار بوده و گاه به جزماندیشی متهم میشود ـ از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ بهویژه آنکه این روایت از پایتخت سرمایهداری جهان (لندن) و با پیوند تاریخی عمیق لندن–واشنگتن (از برتونوودز تا اجماع واشنگتن) مطرح میشود.
دکتر ناسخیان افزود: برنامهریزی شده است سلسله نشستهایی موضوعی برگزار شده و در نهایت مجموعه مقالات حاصل به زبان انگلیسی در ویژهنامهای از «پژوهشنامه انتقادی» منتشر شود. این نشست نخستین جلسه این سلسله است و با حضور دکتر میرجلیلی، عضو هیئت علمی پژوهشکده اقتصاد پژوهشگاه علوم انسانی و عضو گروه پژوهشی اقتصاد شورای بررسی متون، برگزار میشود. ایشان با توجه به تجربه ارزشمند حضور در صندوق بینالمللی پول و آشنایی نزدیک با اجماع واشنگتن و بازیگران اصلی اجماع لندن (صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی)، دیدگاههای خود را ارائه میدهند.
در ادامه، دکتر میرجلیلی به ارائه تحلیل جامع خود از کتاب پرداخت و سپس استادان مدعو به بحث و بررسی در آن خصوص پرداختند. گزارش تفصیلی ارائهها و مباحث در شمارههای آتی پژوهشنامه انتقادی و ویژهنامه انگلیسی اجماع لندن منتشر خواهد شد.
دکتر میرجلیلی در ابتدا به معرفی کتاب «اجماع لندن» پرداخت که توسط انتشارات مدرسه اقتصاد لندن در اکتبر ۲۰۲۵ منتشر شده است. این کتاب حاصل همکاری 55 تن از اقتصاددانان معاصر برای ایجاد اجماع جدید است. پرسش اصلی که اقتصاددانان مشارکت کننده در کنفرانس بدان پاسخ دادند، این بوده است: «پس از افول اجماع واشنگتن، چه چارچوب تازهای میتواند مسیر سیاستگذاری اقتصادی جهان را هدایت کند؟» پاسخ به این پرسش، در کتاب اجماع لندن گردآوری شده است .
عضو گروه اقتصاد شورای بررسی متون افزود: از اهداف پروژه اجماع لندن، پاسخ به چالشهای قرن بیستویکم بهدلیل تفاوت شرایط اقتصادی امروز با دهه ۱۹۸۰ است که اجماع واشنگتن ارائه شد. همچنین ایجاد چارچوبی برای رشد اقتصادی فراگیر است که همزمان با حفظ محیطزیست، کاهش نابرابری را ممکن سازد و موتور رشد، نوآوری فناورانه و رقابت سازنده باشد. این اجماع بهدنبال بازتعریف نقش دولت در اقتصاد است. بهجای دولت حداقلیِ اجماع واشنگتن، دولت توسعهگرا و ظرفیتساز را مطرح می کند. زیرا دولت قوی را پیششرط بازارهای کارآمد میداند. بر این اساس، هدف نهایی اجماع لندن، شکل دادن به «چارچوب فکریِ تازه اقتصاد سیاسی توسعه» است که درآن از اقتصاد بهمثابه علمِ صرفِ بازارها، به اقتصاد بهمثابه علمِ نهادها وجامعهها گذر کند. بنابراین، اجماع لندن به دنبال پرکردن خلأ نظری و سیاستی پس از افول اجماع واشنگتن است.
پرسش اصلی در ارزیابی کتاب اجماع لندن این است که تا چه حد سیاست های اجماع لندن میتواند پاسخگوی چالشهای توسعه یا پیشرفت باشد؟
در ادامه این نشست، دکتر میرجلیلی به معرفی هفت بخش و هفده فصل کتاب پرداخت. سپس برای ارزیابی محتوای کتاب، ابتدا نقاط قوت کتاب را بیان کرد. وی مهمترین نقاط قوت کتاب را ارائه تحلیل توسعه به عنوان پدیدهای چند بعدی و بینارشتهای؛ در نظرگرفتن دولت بهعنوان مکمل بازار در فرایند توسعه؛ لحاظ کردن نهادها، ساختارها و ملاحظات مبتنی بر مکان در توسعه دانست که برخلاف اجماع واشنگتن که نسخهای تقریباً یکسان برای همه ارائه میکرد، اجماع لندن تأکید دارد که سیاستهای اقتصادی باید با شرایط ملی، ساختار نهادی، سطح توسعه و ظرفیتهای اقتصادی کشورها سازگار باشد. اجماع لندن معتقد است توسعه پایدار بدون وجود نهادهای قوی و حکمرانی خوب، امکانپذیر نیست که پیشرفتی نسبت به اجماع واشنگتن به حساب میآید. در یک جمله، اجماع واشنگتن درباره آنچه دولت نباید انجام دهد، بود ولی اجماع لندن درباره آنچه دولت باید بتواند انجام دهد، است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده اقتصاد در ادامه نشست به بحث درباره چالشها و کاستیهای اجماع لندن پرداخت و موارد زیر را مطرح کرد؛ نخست اینکه آیا اجماع لندن واقعاً یک اجماع است؟
همانطور که در مقدمه کتاب تأکید شده، هدف، برانگیختن گفتوگو بوده است، نه تدوین نسخهای از سیاستهای مطلوب. اجماع لندن را نمیتوان «اجماع» نامید بلکه باید آن را یک «پروژه فکری برای ساختن اجماع جدید دانست»، اجماعی که هنوز در حال شکلگیری است و بیشتر جنبه هنجاری، نهادی و اخلاقی دارد تا سیاستی. بهبیان دیگر، اجماع لندن نه پایان گفتوگو برای دستیابی به اجماع، بلکه آغاز آن است. کتاب اجماع لندن از نظر ساختاری بسیار متنوع است و پیوستگی تحلیلی میان فصلها کمرنگ است. هر فصل رویکرد خاص خود را دارد و بهندرت به فصول دیگر ارجاع میدهد. از اینرو، کتاب، بیشتر به مجموعهای از مقالات مستقل شباهت دارد تا یک رویکرد منسجم. در واقع «اجماع لندن» چارچوبی اخلاقی و نهادی برای سیاستگذاری اقتصادی در قرن بیستویکم است.
نقد دیگر به کتاب، مسئله دام درآمد متوسط است که راه غلبه بر آن را در نوآوری فناورانه میداند. در حالیکه پیشنیاز نوآوری، ارتقاء سرمایه انسانی است. در تعدادی از کشورهای آسیایی، سرمایه انسانی و رشد بهرهوری کل عوامل، بیشترین نقش را در جلوگیری از گرفتار شدن در دام درآمدی ایفاء کردهاند. در مورد ایران نیز سرمایه انسانی و رشد بهرهوری کل عوامل اثر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی داشته است؛ با اینحال، شدت و دامنه این اثرات به اندازهای نبوده است که اقتصاد ایران را از دام درآمد متوسط، خارج کند.
عضو گروه اقتصاد شورای بررسی متون تصریح کرد: موضوع دیگر، رشد فراگیر است که در اجماع لندن، یک مفهوم فرابخشی است، اما تعریف اجرایی و قابلسنج شی از این مفهوم ارائه نمیکند و بهعنوان یک «ارزش هنجاری» مطرح میشود تا یک «چارچوب تحلیل سیاستی قابلاندازهگیری». از اینرو، امکان ارزیابی سیاستهای پیشنهادی کاهش مییابد؛ زیرا معلوم نیست فراگیری رشد در چه سطحی، برای کدام گروهها، و با کدام شاخص باید سنجیده شود. ارتباط میان سیاستهای فصلها با هدف رشد فراگیر نیز مشخص نیست. مسائل کشورهای درحالتوسعه برای رشد فراگیر (غلبه اشتغال غیررسمی، ضعف نهادها، آسیبپذیری مالی، محدودیت ظرفیت دولت و ساختار اقتصادی مبتنی بر منابع) تقریباً نادیده گرفته شدهاند.
از سوی دیگر، دراغلب فصلها نقش دولت توانمند در توسعه را مطرح میکند. اما توضیح داده نمیشود که دولت ناکارآمد، چگونه ظرفیت خود را افزایش دهد؟ دولتهای گرفتار کسری بودجه، چگونه میتوانند سیاستهای بازتوزیعی پایدار را اجرا کنند؟
اجماع لندن، نیازمند تعریف عملیاتی از فقر است و مشخص نمیشود که مقصود، فقر درآمدی است یا فقر چندبعدی، یا فقر بیننسلی. در تعدادی از کشورهای درحال توسعه، فقر، ناشی از نبود آموزش نیست، بلکه ناشی از اقتصاد رانتی، بیثباتی اقتصاد کلان، ناکارامدی نهادها و شوکهای خارجی است که اجماع لندن بدان نپرداخته است. همچنین کتاب، تبیین نمیکند که منابع مالی لازم برای کاهش فقر از کجا تأمین شود؟ چگونه میان کمکهای اجتماعی و کسری بودجه، تعادل برقرار شود؟ فقرزدایی در دنیای واقعی مستلزم مواجهه با تضادهای سیاستی است، مانند مالیاتستانی بیشتر و اثر نامساعد آن بر سرمایهگذاری، افزایش یارانهها و خطر کسری بودجه، افزایش حداقل دستمزد و پیامدهای آن بر اشتغال، سیاستهای صنعتی و خطر تخصیص رانت. اما اجماع لندن این تضادها را نادیده میگیرد.
اساساً اجماع لندن برای شرایط عادی (و نه تحت تأثیر شوک و فشار شدید خارجی) طراحی شده است و ابزار تحلیل و توصیههای مشخصی برای تابآوری در شرایط شوک خارجی ندارد. افزون بر آن، در اجماع لندن، سیاستهای مناسب برای مقابله به آسیبپذیری اقتصادی در کشورهای وابسته به صادرات منابع با تنوع اقتصادی پایین، ارائه نشده است.
اجماع لندن بارها به «ضرورت سیاست صنعتی فعال»، «حمایتِ دولت برای اشتغال خوب» و «نیاز به سرمایهگذاری زیستمحیطی» اشاره میکند؛ اما تحلیلِی از محدودیتهای نهادی در کشورهای درحال توسعه برای اجرای آن ارائه نمیکند. کشورهای درحال توسعه بارها اقدام به انتخاب برندگان و حمایت از آنها کردهاند، اما بهدلیل ظرفیت محدود، عملاً بازندگان انتخاب شدند و یا اینکه حمایتها به صورت دائمی، نامحدود و نامشروط درآمده است. این شکاف میان توصیه و امکانسنجی، نیازمند مباحث مشخصتر برای تطبیقِ سیاستها با سطح ظرفیت است.
دکتر میرجلیلی در خاتمه سخنانش شرح داد: اجماع لندن، چالشهای انتخاب عمومی را کمتر تحلیل میکند. این غفلت باعث میشود توصیهها نیاز به تکمیل داشته باشند تا در شرایط واقعی سیاستگذاری، قابلیت اجراییشان افزایش یابد و برنامههای توسعه به اجراء درآید و صرفاً به تهیه برنامههای خوب اکتفاء نشود. فصلهای مختلف اجماع لندن بر ابزارهای متفاوتی تأکید دارند اما راهنمای روشنی برای «اولویتبندی در شرایط منابع محدود»، ارائه نمیکند. بنابراین اجماع لندن نیازمند پالایش نظری بیشتر، پشتوانه تجربی عمیقتر، و توجه گستردهتر به تفاوتهای ساختاری میان کشورهاست.
سرانجام، ارزش اجماع لندن نه در ارائه یک بسته سیاستی برای توسعه، بلکه در گشودن افقهای تازه برای گفتوگو درباره توسعه، پایداری، تابآوری و ظرفیت دولت است.
دکتر نعمتی، مدیر گروه اقتصاد شورای بررسی متون، در خصوص کتاب اجماع لندن، بیان کرد: اجماع لندن نشان میدهد جریان اصلی اقتصاد از ادعای جهانشمولی عقب نشینی کرده است؛ اجماع لندن به ما یادآوری میکند که حتی در مرکز سرمایهداری پارادایمها پویا هستند و باید از فضای بسته و تقلیدی خارج شویم.
دکتر سید عقیل حسینی، عضو گروه اقتصاد شورای بررسی متون نیز بیان داشت: اجماع لندن گام رو به جلویی است اما هنوز تغییر پارادایم واقعی در حکمرانی نیست؛ کتاب بیشتر تلاشی برای نجات همان نظام با افزودن مفاهیمی مثل دولت توانمند و رشد سبز است، بنابراین مشکلات اساسی اجماع واشنگتن در بلندمدت همچنان باقی خواهد ماند.
دکتر رعنایی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی شرح داد: مهمترین دستاورد کتاب، شکستن اجماع واشنگتن و دادن جرات اندیشیدن مستقل به ماست؛ کتاب نوآوری تئوریک چشمگیری ندارد، اما تأکیدش بر شرایط خاص و ظرفیت نهادی به ما میگوید زمان تقلید کورکورانه نسخههای وارداتی به سر رسیده و باید با جسارت ظرفیتهای بومی خودمان را فعال کنیم.
در پایان جلسه، مقرر شد که ادامه این سلسله نشست در آیندهای نزدیک برگزار شده و مباحث با عمق و غنای بیشتری دنبال شود./پایان

نظر شما :