گزارش چهارمین پیش‏‌نشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی»

۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | ۱۵:۴۳ کد : ۲۵۱۹۸ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۱۹۹۸
گزارش چهارمین پیش‏‌نشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی»

میراث فرهنگی_زبانی ایران و هند

چهارمین پیش‌نشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی» با محوریت «میراث فرهنگی زبانی ایران و هند»، 12 اسفند‌ماه ،۱۴۰۲ به همت پژوهشکده زبان و ادبیات در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به صورت حضوری و برخط برگزار شد. سخنرانان این پیش‌نشست، دکتر آزیتا افراشی (استاد زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، و دکتر بلرام شوکلا (رئیس مرکز فرهنگی سفارت هند در ایران) بودند و دبیر علمی نشست نیز بر عهدۀ دکتر مریم شریف‌نسب (دانشیار پژوهشکده زبان و ادبیات) بود.
در ابتدای نشست دکتر مریم شریف‌نسب با اشاره به تاریخچه روابط فرهنگی ایران و هند گفت: بر اساس اسناد، آریایی‌ها متشکل از تیره‌های ایرانی، هندی، ارمنی و ژرمنی بودند و بعد از آنکه در اواسط هزاره سوم قبل از میلاد نقطه مسکونی خود (که به ظن قوی شبه جزیره اسکاندیناوی در شمال اروپا بود) بر اثر کثرت جمعیت و کمی چراگاه، پراکنده شدند و به نقاط مختلف اروپا و آسیا مهاجرت کردند. بعد از آن تیره‌های هندی و ایرانی به آسیای مرکزی (احتمالً مکانی در شمال دریای خزر، حوالی ماوراالنهر مابین رودخانه های امویه و سیحون) کوچ کردند و قرن‌ها در آنجا زیستند. این زیست مشترک و مسالمت‌آمیز تا حدود قرن ۱۴ قبل از میلاد ادامه پیدا کرد و پس از آن دو تیره هندی و ایرانی باز هم به سبب جبر محیطی، در قالب دو گروه مجزا، گروهی از راه شمال به فلات ایران و گروه دیگر از راه فلات پامیر و کوه‌‌های هندوکش به شمال هند و سپس نواحی مرکزی این سرزمین مهاجرت کردند.
دکتر شریف‌نسب ادامه داد: اوستا به این شرایط محیطی اشاره کرده و آن را تسلط ارواح بد زمین و سرکردن دفعی آن که به‌موجب کم قوتی و کم محصولی زمین شده نامیده است. به همین سبب به‌لحاظ زبان‌شناسی هم ظاهراً زبان‌های اوستایی و ودایی به‌لحاظ دستوری، ریشه واژگان و ... زبان‌های خواهر محسوب می‌شوند.
وی افزود: به هر روی، ارتباط فرهنگی ایرانیان و هندیان در جنبه‌های مختلف از دیرباز وجود داشته و فقط زبان فارسی نیست که در نظام دانشی هند تأثیر داشته، بلکه فرهنگ و دانش هند هم از دیرباز در ایران مؤثر و مورد بهره‌برداری بوده است. چنان‌که خسرو انوشیروان، برزویه، طبیب و حکیم دربار خود را پنهانی به هند فرستاد تا پس از تحمل رنج فراوان،کتاب پندآموز پنچه تنترا (پنج حکایت) را به ایران بیاورد و به پهلوی ساسانی ترجمه کند. در همان دوران، بازی شطرنج از هندوستان به دربار شاهان ساسانی و در مقابل، بازی نرد از ایران به دربارهای هند راه یافت. موسیقی هندی در ارکان موسیقی ایرانی گره خورد. حتی بعد از ورود اسلام، دانشمندان ایرانی که به تدوین و تبیین اقسام دانش به زبان عربی پرداختند، کماکان از دانش‌های هندی بهره می‌بردند. مثلاً خلیل‌ابن احمد که کتاب‌العین، نخستین لغتنامه عربی را تدوین کرد، شیوه‌ی تنظیم کتاب را از کتاب‌های هندی برگرفته بود.
میراث مشترک سنت مطالعه معنی در ایران و هند
در ادامه دکتر افراشی به‌عنوان نخستین سخنران، دربارة «میراث مشترک سنت مطالعه معنی در ایران و هند» مواردی را مطرح و به روند تاریخ علم زبان‌شناسی ایران و هند اشاره کرد و گفت: در تاریخ علم زبان‌شناسی، ایران و هند از دیرباز به عنوان دو کانون تأثیرگذار در اندیشه‌ورزی درباره زبان قلمداد شده‌اند. تلاش برای یافتن سرچشمه‌های شکل‌گیری برخی مفاهیم و اصطلاحات معنی‌شناسی جدید در قالب اندیشه‌های متفکران ایرانی و هندی که به مسائل معنایی زبان توجه داشته‌اند. شباهت‌های چشم‌گیری میان نگرش آنها نسبت به تحلیل‌های معنایی را نشان می‌دهد. مطالعه سیر تحول اندیشه نزد اندیشمندان هندی مانند پانینی، کاتیایانا، پاتنجالی، بهارتراری و نیز ادبای مکتب میمامسا در هند و استخراج ابعاد معناشناسانه اندیشه‌ورزی‌های زبانی سیبویه، زمخشری، سکاکی، ابن سینا و جرجانی بیش از آنکه شباهت‌هایی پراکنده میان اصطلاحات و مفاهیم باشد، نگرش‌هایی قیاس‌پذیر درباره معنی‌شناسی زبان را می‌نمایاند که می‌توان آن را میراثی مشترک در معنی‌شناسی ایران و هند دانست.
دکتر افراشی افزود: نقطه اوج هم‌سویی این نگرش را می‌توان میان آراء بهارتراری از یک‌سو و جرجانی از دیگر سو یافت. نکته قابل توجه این است که در کتاب‌های تاریخ زبان‌شناسی عمدتاً به سیر تحول اندیشه در حوزه‌های صرف، نحو، آواشناسی و واج‌شناسی پرداخته شده است و معنی‌شناسی به‌دلیل پیچیدگی‌ها و پیوندهایی که با ادبیات و فلسفه و فرهنگ دارد و نیز تحت تأثیر نگرش غالب غربی در زبان‌شناسی که تا پیش از دهه 80 میلادی به‌دلایل متعدد جایگاه قابل ملاحظه‌ای به معنی‌شناسی اختصاص نمی‌داد مغفول مانده است. بر این اساس، استخراج و معرفی الگوهای نگرش در سنت مطالعه معنی به‌ویژه در یک بررسی مقابله‌ای هم این جای خالی در تاریخ زبان‌شناسی را پر می‌کند و هم در پیوندهای میان معنی‌شناسی و ادبیات و فلسفه و فرهنگ اطلاعات ارزشمندی درباره میراث مشترک جهان‌بینی فرهنگی میان ایران و هند به‌دست می‌دهد
در ادامه دکتر بلرام شوکلا درباره «سهم زبان فارسی در سنت دانش هند» به ارائه سخنرانی خود پرداخت و گفت: هند هزاران سال جامعه‌ای دانش‌بنیاد بوده است. از زمان‌های بسیار دور، نظام دانش هند مانند رودی عظیم قلمداد می‌شد که جریان‌های متفاوتی از دانش‌های متعلق به سنت‌های گوناگون، به غنای آن افزوده‌اند. زبان و ادبیات فارسی یکی از نظام‌های دانشی است که به‌طور فراینده‌ای در جهت پربارشدن سنت دانش هند عمل کرده است. اینکه چرا هند به این میزان از جریان دانش فارسی تأثیر گرفته و با آن پربارتر شده است، دلایل متفاوتی دارد.
دکتر شوکلا ادامه داد: از زمان‌های دور، میان هند و ایران پیوندهای فرهنگی برقرار بوده و این ارتباطاتِ دوجانبه، از مرزهای جغرافیایی، قومی و دینی گذر کرده است. با وجود تغییرات اجتماعی و سیاسی، ارتباط میان مردم ایران و هند هرگز رونق خود را از دست نداده و در دوره‌های مختلف تاریخ، پیوندهای فرهنگی میان این دو ملت در ابعاد متفاوتی شکوفا شده است. دوستی کهن میان مردمان هند و ایران هم بر مسائل اقتصادی و سیاسی مبتنی است و هم بر درک و احترام دوجانبه و دستاوردهای اندیشگانی؛ در نتیجه هر دو طرف با موفقیت در تولید دانش سهم داشته‌اند.
وی افزود: زبان فارسی در گسترش و غنای سنت دانش هند به دو روش سهم داشته است: از یک‌سو گسترش دانش هند و از سوی دیگر تولید دانش در هند.
1- زبان فارسی به‌مثابه دروازه‌ای عمل کرده که دانش تولید شده در هند از طریق آن در سراسر دنیا منتشر شده است. این امر با ترجمه منابع هندی به زبان فارسی تحقق یافته است. ترجمه منابع هندی به زبان فارسی بسیار پیش از ترجمه پنچه تنتره به زبان فارسی روی داده است. به‌نظر می‌رسد بیش از 350 کتاب در حوزه حکمت هند به فارسی ترجمه شده باشد. این ترجمه‌ها نه تنها به غنای فرهنگ ایرانی افزوده بلکه در گسترش فرهنگ و فلسفه هندی به سایر نقاط جهان نقش مهمی داشته است.
2- طی حدود 700 سالی که زبان فارسی، زبان رسمی هند بود، تولید دانش هندی به زبان فارسی نیز صورت گرفت. در این دوران دانش هندی در مقیاسی عظیم به زبان فارسی تولید شد. گستره موضوعات تولید دانش به‌طور شگفت‌انگیزی وسیع است و تاریخ، شعر، بوطیقا، دین‌پژوهشی، فلسفه، تفسیر، طب، ریاضیات و علوم طبیعی فقط برخی از این موضوعات به شمار می‌آیند. این امر موجب شده هند صاحب غنی‌ترین مخزن نسخ فارسی در جهان باشد.
در پایان نشست جلسه پرسش و پاسخ بین حضار و سخنرانان شکل گرفت./پایان

 

کلید واژه ها: میراث فرهنگی_زبانی ایران و هند گزارش چهارمین پیش‏‌نشست همایش ملی «بازتاب فرهنگ و هویت ایرانی در زبان و ادبیات فارسی»


نظر شما :