یازدهمین نشست از سلسله نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی برگزار شد

گزارش نشست ‌«مسئله جنسیت و فمنیسم در ایران معاصر»

۰۴ آذر ۱۴۰۲ | ۱۶:۴۳ کد : ۲۴۶۲۲ مهم‌ترین اخبار گزارش نشست‌ها گفتگوی انتقادی
تعداد بازدید:۱۸۵۹
گزارش  نشست ‌«مسئله جنسیت و فمنیسم در ایران معاصر»

یازدهمین نشست از سلسله‌ نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی با عنوان «‌مسئله جنسیت و فمنیسم در ایران معاصر» دوم آبان‌ماه 402 با حضور پژوهشگران، کارشناسان، دانشجویان و جمعی از علاقه‌مندان به مسائل فرهنگی و اجتماعی به‌ویژه مسائل مختلف حوزه زنان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

در این نشست دکتر لیلاسادات زعفرانچی، استادیار اقتصاد و عضو هیأت علمی پژوهشکده اقتصاد؛ دکتر مریم نصر اصفهانی، استادیار فلسفه و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی؛ دکتر سپیده میرمجیدی، استادیار حقوق کیفری و جرم‌شناسی و عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین‎المللی و حقوقی؛ دکتر فاطمه طاهرخانی، استادیار علوم سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشکده انقلاب اسلامی به سخنرانی و طرح دیدگاه‌های خود درباره موضوع نشست پرداخته و آن را از ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و حقوقی مورد بحث و بررسی قرار دادند. در ادامه برخی از پژوهشگران، استادان و دانشجویان حاضر در نشست، به طرح دیدگاه‌‌ها و سؤالات خود در ارتباط با مباحث سخنرانان و موضوع نشست پرداختند.  در ابتدای نشست دکتر جهانگرد، دبیر نشست طی سخنانی کوتاه گفت: با توجه به ابعاد و برجسته شدن مسائل مختلف مرتبط با حوزه زنان در کشور، امید است این نشست در افزایش و ارتقاء آگاهی جامعه به‌ویژه از ابعاد علمی، اجتماعی و فرهنگی مؤثر واقع شود.

ضرورت بررسی عمیق‌تر مسائل زنانه در حوزه جرم‌شناسی
در ابتدای این نشست دکتر میرمجیدی با اشاره به تحلیل‌های پست‌مدرنیستی از مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به سه مؤلفه اساسی پرداخت و گفت: ذهنیت، گفتمان و قدرت. در رشته جرم‌شناسی به تحلیل جرم به‌مثابه یک پدیده و محصول اجتماعی پرداخته می‌شود. در این میان، فمنیست‌ها هم با الهام از اندیشه پست-مدرن جنبش رهایی زنان را با ساختارشکنی، انکار فراروایت‌ها و به تصویر کشیدن نقش گفتمان، ذهنیت و قدرت آغاز کردند. در مباحث جرم‌شناسی این تحولات منجر به ظهور شاخه‌ای با عنوان «جرم‌شناسی فمنیسم پست‌مدرن» که از جدیدترین رویکردهای انتقادی در مطالعه بزهکاری و بزه‌دیدگی زنان است، شد. در جامعه ایران نیز حقوقدانان زن، متأثر از تغییر نگرش‌های جهانی به مسائل مختلف حوزه زنان به‌ویژه در مسائل حقوقی و کیفری، کوشیده‌اند برای نشان دادن نابرابری‌های حقوقی میان دو جنس زن و مرد از دو استراتژی بهره ببرند: نقد قوانین حقوقی و کیفری یا بازتفسیر دین در راستای حمایت از حقوق زنان. تأمل در بعضی از مواد قانون مجازات اسلامی با نگرش فمنیسم پست مدرن حکایت از تسلط گفتمان، ذهنیت و قدرت مردانه در تصویب بعضی از قوانین کیفری اعم از ماهوی و شکلی دارد. در فرایند تصویب قوانین کیفری، بعضی از وضعیت‌ها بر مبنای جنسیت طرف واجد عنوان مجرمانه هستند. عدم حضور زنان یا حضور در اقلیت آنان در فرایند تصویب قوانین، به جرم‌انگاری رفتارهای زنانه‌ای می‌انجامد که به نابرابری و عدم دسترسی به عدالت کیفری برای یکی از دو جنس ختم می‌شود و ضروری است قوانین کیفری با این دیدگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند.
دکتر میرمجیدی افزود: بعضی از جلوه‌های قوانین کیفری ایران که دارای بار جنسیتی هستند، عبارتند از: ماده 630 قانون تعزیرات و جواز قتل در فراش برای مرد، یا ماده 642 و بحث ترک انفاق، یا ممکن نبودن قضاوت توسط زنان و ... در نتیجه برای دسترسی زنان به عدالت کیفری ضرورت دارد. در گفتمان غالب این حوزه تغییر صورت گرفته و با اصلاح گفتمان‌های مردسالار و اضافه کردن گفتمان‌های جانشین به نظام عدالت کیفری، اصلاحاتی در مجازات‌های ثابت و فاقد تناسب و نابرابری موجود در قوانین مسئولیت کیفری، قصاص، دیه و بعضی از جرائم جنسی مرتبط با زنان در کشور صورت گیرد.
تا پیش از دوره مدرن منافع زنان متغیر مهمی در این «منافع و مصالح جمعی» نبود
دکتر نصر اصفهانی به‌عنوان دومین سخنران سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: مفهوم جنسیت به‌نحوی که امروز در مطالعات زنان استفاده می‌شود، مفهوم بسیار جدیدی است که در برابر مفهوم جنس از میانه قرن بیستم رواج پیدا کرده است. جنس به وضعیت بیولوژیکی انسان اشاره دارد و جنسیت به همه رفتارهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و روان‌شناختی مربوط به زنانگی یا مردانگی که کاملاً «برساخته» جوامع و فرهنگ‌ها هستند. برساختگی جنسیت به این معناست که جوامع و نه طبیعت مسئول اصلی ساختن هویت‌های جنسی هستند. چیزی که ما به عنوان زنانگی و مردانگی می‌شناسیم محصول نهادهای خانواده، نهادهای آموزشی، اقتصادی، نظامی و... هستند که بنابر منافع و مصالح جمعی به هویت‌های جنسی افراد شکل می‌دهند و زنانگی و مردانگی را می‌سازند. تا پیش از دوره مدرن منافع زنان متغیر مهمی در این «منافع و مصالح جمعی» نبود. پس به‌نحو ناعادلانه‌ای زنان یکی از عمده‌ترین قربانیان تبعیض در نظام مردسالاری بودند که عمدتاً در جهت منافع گروه خاصی از مردان سامان یافته بود. وی ادامه داد: با تکیه بر همین مفهوم جنسیت بود که فیلسوفان، جامعه‌شناسان و روان‌کاوان زن، شروع به نظریه‌پردازی فلسفی کردند و در این حوزه‌ها نظریات جدی و بسیار اثرگذاری پدید آمده است. در ایران معاصر سیاست‌گذاران و قانون‌نویسان ما همچنان رویکرد پیشامدرنی نسبت به زنان دارند و در نتیجه آن، زنان از یکسری حقوق انسانی خود محروم شده‌اند. هرچند زنان اجازه تحصیل و حق رأی دارند، ولی عرف و فرهنگ و قوانینی که نه فقط بی‌توجه به زنان که زن‌ستیزانه هستند، امکان استفاده از این قابلیت‌ها برای دستیابی به منابع قدرت و ثروت در جامعه را مسدود کرده‌اند. این تبعیض و نابرابری گسترده در حق زنان باید اصلاح شود.
فمنیسم همانند بسیاری از مکاتب بشری دیگر به افراط و تفریط کشیده شده است
دکتر زعفرانچی با اشاره به اینکه مکتب اجتماعی سیاسی فمنیسم مثل خیلی از مکاتب بشری، نقاط تاریک و روشنی دارد، بیان کرد: به‌عنوان یک زن معتقدم که پیدایش مکتبی مثل فمنیسم و جنبش زنانه قاعدتاً در ظواهر خود براساس مبانی و مؤلفه‌های برحقی ممکن است شکل گرفته باشد ولی در ادامه همانند بسیاری از مکاتب انسانی، به افراط و تفریط هم کشیده شده است. نگرش‌های فمنیستی در مسیر نگارش قوانین به‌ویژه در یکسان‌سازی کامل زنان با مردان به بیراهه رفتند و نتایج تأسف‌باری در حوزه خانواده و حتی در حوزه منزلت فردی زنان در جهان پدید آمد و به‌عنوان نمونه باروری به‌عنوان یکی از موانع پیشرفت زنان در حوزه‌های اجتماعی درنظر گرفته شد یا همجنس‌خواهی زنان به‌صورت خیلی افراطی مطرح شد. همین روند منجر به نگارش آثار متعددی در نقد نتایج جنبش فمنیسم شد.
وی ادامه داد: فمنیسم و حرکت‌های مستقل جنسیت‌محور در ایران تقریباً بعد از جریان انقلاب مشروطه شکل گرفت. در طول تاریخ ایران زنان در حرکت‌های عمومی جامعه همیشه پیش‌قدم بوده‌اند و در انقلاب مشروطه، انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس نقشی اساسی ایفا کردند. بر کسی پوشیده نیست که مشکلات حوزه زنان، در جامعه ایران نیز مانند بسیاری از جوامع دیگر وجود دارد. اما باید توجه داشت که فرهنگ غربی با مؤلفه‌ها و شاخصه‌های خود امکان پاسخ‌گویی به مشکلات زنان جامعه ایران را ندارد و اساساً زنان غربی در دست‌یابی به آرمان‌های خود نیز توفیق چندانی نداشته‌اند. بعد از انقلاب اسلامی در کشور با یک الگوی زن متمدن آموزش دیده روبه‌رو هستیم و باید براساس مؤلفه‌های دینی و ملی خود در این زمینه اندیشه‌ورزی کنیم و الگویی برای بهبود وضعیت زنان آماده سازیم. الگوی آرمانی ما باید یک الگوی درون‌زا و مبتنی بر عدالت‌محوری باشد. ما به تفاوت‌های زن و مرد احترام می‌گذاریم و برای زنان قائل به اختیار هستیم اما زن و مرد دارای تفاوت‌هایی از نظر فیزیولوژی و عملکردی هستند. زن و مرد مکمل یکدیگرند و اگر به این تفاوت‌ها توجه نشود، خانواده استحکام لازم را نخواهد داشت.
پوشش در بین مردمان ایران‌زمین همواره به عنوان یک سنت کهن و هنجار ارزشی مطرح بوده است

دکتر طاهرخانی با اشاره به خوانش تاریخی وضعیت پوشش در ایران، یادآور شد: پوشش در بین مردمان ایران‌زمین همواره به‌عنوان یک سنت کهن و هنجار ارزشی مطرح بوده است و به گواهی تاریخ، قدمت پوشش در ایران به قبل از اسلام می‌رسد. عهد ناصری در دوران قاجار را می‌توان شروع تغییرات در الگوی پوشش دانست. در عهد پهلوی اول حجاب مبدل به ‌مسئله می‌شود. به واسطه رشد جمعیت و جریان‌های روشنفکری و ژورنالیستی در زمینه زنان و حجاب از یک‌سو و مقاومت نیروهای سنتی و موجی که در پاسداشت از آداب و سنت پیرامون رسوم ایرانی از سوی دیگر، این بحث موضوعیت می‌یابد و به‌صورت کاملاً آشکار وارد فضای گفت‌وگوی عمومی و دستورکار سیاست‌گذاری می‌شود.
دکتر طاهرخانی شرح داد: در این دوره گفت‌وگوهای عمومی در برابر جریان روشنفکر غربی به‌نحو قابل توجهی فراگیر بود: از تبیین‌های کاملاً سنتی نسبت به ‌مسئله زن و حدود حقوق و آزادی‌های وی تا تبیین‌های نواندیشانه دینی که سعی در دفاع از هویت دینی و فرهنگی زن ایرانی داشتند. ظهور ایده‌آل‌های مدرن زیبایی در فرهنگ ایرانی با واردات تصویر انسان غربی ارتباط مستقیم داشت. به‌کارگیری آموزش رسمی در جهت استقرار الگوی مدرن پوشش نیز از جمله اقدامات دولتی در این دوران بود. ایده آموزش همگانی متناسب با الگوی غربی که به عنوان سیاست محوری پهلوی اول پیگیری می‌شد، در پی ایجاد تغییرات فرهنگی به مرجعیت غرب مدرن بود تا ضمن تغییر از نظم سنتی و ورود به نظم مدرن، قشربندی اجتماعی نوینی را نیز برپا کند. نقش غرب در این میان به شکل توأمان بود؛ یعنی هم الگوی تقلید ایران به‌شمار می‌رفت و هم قوای تغییر آن را فراهم می‌کرد. سبک زندگی به‌خصوص در عرصه عیان آن یعنی سبک پوشش و آرایش به عنوان نماد اکتساب منزلت و پیشرفت اجتماعی، تبلیغ می‌شد؛ موضوعی که با نقش‌آفرینی صنایع فرهنگی مانند تلویزیون، سینما، تئاتر و... در ایجاد تغییرات اجتماعی توأم بود.

در بخش پایانی این نشست پژوهشگران و اعضای حاضر به طرح دیدگاه‌های خود ناظر به مطالب طرح شده از سوی سخنرانان و موضوع نشست پرداختند.
واقعیت وجودی با گفت‌وگو و نشست قابل تغییر نیست
دکتر شروین مقیمی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین‌المللی و حقوقی: فکر می‌کنم مشکل ما در فهم امر مدرن است. امر مدرن، امری است که باید سویه والایی داشته باشد و شناخت ما از مدرن و تاریخ مدرنیته اشتباه است. مدرنیته پدیده‌ای است که هسته سختش نفی یک امر استعلایی به نفع امر درون ماندگار است. در وضعیت مدرن همه پدیده‌ها و موضوعاتی که جنبه دنیوی‌تر، جنبه نازل‌تر، جنبه بدن‌مندتر و جنبه جسمانی‌تر دارند تسلط پیدا می‌کنند. بنابراین فمنیسم از دل درون ماندگاری یا کارکردگرایی مدرنیسم ظهور می‌کند، چراکه زنان در قیاس با مردان همواره بدن‌‌مندتر بودند. وضع وجودی جامعه ما نیز روندی داشته از نفی امر استعلایی به نفع امر وجودی و واقعیت وجودی با الگو، گفت‌وگو و نشست قابل تغییر نیست. باید واقعیت جامعه را پذیرفت.
ضرورت تحلیل و ارزیابی روند تغییرات پوشش در مردان
دکتر معصومه تقی‌زادگان، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات: در رشته‌های علوم ارتباطات این‌گونه است که در تحلیل هر چیزی، از موارد همراه با آن نیز تحلیلی به‌عمل می‌آید. اگر ما در رابطه با پوشش زنان بحثی را مطرح می‌کنیم، لازم است روند پوششی مردان را هم بررسی کنیم. آیا در پوشش مردان از گذشته تا امروز تغییری به وجود نیامده است؟
گفتمان یک سپهر گفتمانی و فرایند گفته و گفته‌‎پردازی است نه سخنرانی
دکتر هادی رهنما، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات قرآنی: در موارد بسیاری که اسم آن را گفتمان می‌گذاریم، صرفاً به سخنرانی بسنده می‌کنیم و این باعث می‌شود تحلیل درستی حتی از موضوع، شکل نگیرد. ما مفهوم گفتمان را عینیت‌گرا لحاظ می‌کنیم، در حالی‌که گفتمان از لحظه‌ای است که یک نفر تصمیم می‌گیرد، وارد فرایند گفته و گفته‌‎پردازی شود. درواقع واژه گفتمان یک سپهر گفتمانی است. در گفتمان باید از همه رشته‌ها و متخصصان موجود در جهت تبیین موضوع بهره گرفته شود تا از مقام اجمال به تفصیل رسیده و موضوع از ابعاد و جوانب مختلف مورد تحلیل قرار گیرد./پایان

 

کلید واژه ها: یازدهمین نشست از سلسله نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی برگزار شد مسئله جنسیت و فمنیسم در ایران معاصر


نظر شما :