گزارش نشست تخصصی «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبی»

۱۹ دی ۱۴۰۱ | ۱۵:۴۶ کد : ۲۳۳۹۷ خبر و اطلاعیه گزارش نشست‌ها
تعداد بازدید:۵۸۸
گزارش نشست تخصصی «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبی»

به‌مناسبت هفته پژوهش نشست تخصصی «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبی» به‌همت پژوهشکده زبان و ادبیات ِ پژوهشگاه، 29 آذر ماه 401 برگزار شد.

به‌گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، این نشست با سخنرانی دو نفر از اعضای هیأت علمی پژوهشکدة زبان و ادبیات، دکتر معصومه نعمتی قزوینی و دکتر یوسف محمدنژاد عالی‌زمینی و یک نفر از اعضای هیأت ‌علمی پژوهشکده دانشنامه‌نگاری، دکتر اصغر اسمعیلی و دبیری علمی دکتر مریم شریف‌نسب برگزار شد.

آسیب‌شناسی مطالعات تطبیقی در پژوهش‌های ادبی ایران

در ابتدای نشست دکتر نعمتی قزوینی سخنرانی خود را با عنوان «آسیب‌شناسی مطالعات تطبیقی در پژوهش‌های ادبی ایران»، آغاز کرد و گفت: همان‌گونه که می‌دانیم پژوهشگاه علوم انسانی محور اصلی هفته پژوهش سال 1401 را پژوهش و مسئله هویت قرار داده است. علت انتخاب موضوع «آسیب‌شناسی ادبیات تطبیقی در ایران» برای این نشست، رابطه ادبیات تطبیقی با مسئله هویت است. اگر بخواهیم هدف ادبیات تطبیقی را به‌طور کلی و با صرف‌نظر از تفاوت مکتب‌ها و نظریه‌ها بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم «هدف ادبیات تطبیقی، شناخت بهتر و دقیق‌تر خود و دیگری (به عنوان دو مؤلفه مهم هویت‌ساز) از طریق مطالعه فرهنگ و ادبیات جهان بدون هرگونه مرزبندی جغرافیایی، زبانی، سیاسی، فرهنگی و معرفتی است». به گفته فردینان برونتیر: «ما هرگز خودمان را نخواهیم شناخت اگر فقط خودمان را بشناسیم.»

دانش ادبیات تطبیقی (Comparative Literature) در اواخر قرن نوزدهم میلادی در فرانسه متولد شد. آبل ویلمن فرانسوی نخستین کسی بود که در سال 1838 اصطلاح «ادبیات تطبیقی» را در سخنرانی‌های خود به کار برد. اولین کتاب جامع علمی در این حوزه با عنوان (( La Littérature comparée توسط پل وان تیگم فرانسوی نوشته شد. ادبیات تطبیقی در آغاز شاخه‌ای از تاریخ ادبیات بود که با هدف کشف منابع خارجی آثار ادبی به‌وجود آمد. این نگرش که بعدها به مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی مشهور شد تا اواسط قرن بیستم یکه‌تاز میدان مطالعات تطبیقی ادبیات بود. از اواسط قرن بیستم کم‌کم انتقادها نسبت به مکتب فرانسوی یا کلاسیک بالا گرفت که عمدتاً از جانب تطبیق‌گران آمریکایی مانند رنه ولک، آستین وارن، هنری رماک و... مطرح می‌شد. تطبیق‌گران آمریکایی محدودیت‎های مکتب فرانسوی را کنار زده و هدف ادبیات تطبیقی را فرارفتن از مرزهای ملی برای شناخت تحولات موجود در فرهنگ ملل مختلف و درک رابطه ادبیات با سایر زمینه‌های معرفتی برشمردند. ادبیات تطبیقی پس از مکتب آمریکایی هم همواره با مرور زمان دستخوش تحولات فراوانی شد به‌طوری که مکتب‌های جدیدی مانند اروپای شرقی(در دهه60) و مکتب آلمانی (در اواخر دهه 80) به‌وجود آمدند و سپس با تحولات رخ داده در حوزه نظریه‌های نقدی مانند بینامتنی، نقد فرهنگی، نقد پسااستعماری، نظریه دریافت، مطالعات ترجمه و...؛ ادبیات تطبیقی نیز دچار تحولات و چالش‌های جدیدی شد که تا الان هم ادامه دارد.

دکتر نعمتی در ادامه با اشاره به چالش‌های ادبیات تطبیقی گفت: در ایران این چالش‌ها عبارتند از:

1.تأخیر درازمدت در ورود ادبیات تطبیقی به ایران

ادبیات تطبیقی سفر خود را از اروپا آغاز و پس از گذر از آمریکا، شرق دور و جهان عرب، وارد ایران شد. منابع موجود، پایه‌گذاری اولین درس مرتبط با ادبیات تطبیقی را به دکتر «فاطمه سیاح» نسبت می‌دهند. وی فارغ التحصیل زبان و ادبیات فرانسوی از دانشگاه مسکو و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران بود که از سال 1317 تدریس درسی با عنوان «سنجش ادبیات در زبان‌های اروپایی» را برعهده داشت. بعد از او هم افراد دیگری دروسی مرتبط را تدریس می‌کردند؛ اما به‌گفته دکتر ابوالحسن نجفی بیشتر آنها از موضوع اصلی این دانش بی‌اطلاع بودند و دروسشان بیشتر درباره مکتب‌های ادبی غرب یا مقایسه ادبیات فارسی با ادبیات غربی بود. قبل و بعد از انقلاب اسلامی هم تلاش‌هایی برای تأسیس رشته مستقل ادبیات تطبیقی صورت گرفت که همگی به‌علت نقص در برنامه و عمل بی‌نتیجه ماند. بالاخره در سال 1386 گرایش ادبیات تطبیقی در دانشگاه کرمان به‌عنوان یکی از زیر مجموعه‌های زبان و ادبیات فارسی تأسیس شد. این دانش در ایران تا الان نیز به‌صورت رشته مستقل درنیامده است. مقایسه زمان ظهور این دانش در اروپا و ورود آن به عنوان گرایش(نه رشته مستقل) در ایران نشان‌دهندة تأخیر بیش از یک قرن است. به‌نظر می‌رسد احساس عدم نیاز به این دانش یا ناآگاهی نسبت به اهمیت و ضرورت آن از عوامل این مسئله باشد.

2.عدم استقلال ادبیات تطبیقی

ادبیات تطبیقی برخلاف سایر نقاط جهان در ایران سیر تحول خود را طی نکرده و همچنان به‌صورت رشته مستقل در نیامده و به‌تبع آن اقدامی برای ایجاد گروه‌های تخصصی مستقل، تولید منابع تخصصی، تربیت استادان متخصص و یا تأسیس انجمن علمی نیز صورت نگرفته است.

3.ضعف ساختاری در پژوهش‌های تطبیقی

-بی‌شک آموزش غیر اصولی یک دانش، موجب سست شدن بنیان‌های نظری و ضعف پژوهش‌های عملی آن خواهد شد. تاریخ تألیف و پژوهش در این حوزه تقریباً همزمان با تاریخ تدریس دروس مرتبط با آن یعنی از دهه سوم است. هرچند موضوع این آثار مرتبط با ادبیات تطبیقی بوده، قدر مسلم نویسندگان بدون آگاهی و تسلط بر مباحث نظری دانش تطبیقی قدم این راه گذاشته بودند؛ بنابراین عدم استوار بودن بر بنیان نظری و یا به عبارتی «تقدم تطبیق بر نظریه» یکی از مشکلات پژوهش‌های تطبیقی بوده است.

-عدم شناخت درست و تسلط کافی بر نظریه‌های ادبیات تطبیقی از دیگر آفت‌های پژوهش در این زمینه است. این مسئله به گفته دکتر علیرضا انوشیروانی سبب شده است «در سال‌های اخیر با انبوهی از مقالات و پایان نامه‌هایی مواجه باشیم که در آن نظریه‌ها به صورت سطحی و تقلیل‌گرا فهم و به‌طور ناقص به کار گرفته شود».

-عدم آشنایی تطبیق‌گران با تحولات نظری دانش تطبیقی از دیگر آسیب‌های آن در کشور ماست به طوری که با وجود منسوخ شدن برخی نظریه‌ها و مکاتب ادبیات تطبیقی، همچنان مورد استفاده پژوهشگران قرار می‌گیرند.

-یکی دیگر از آسیب‌های پژوهش‌های تطبیقی در ایران، جابه‌جایی هدف با ابزار یا روش است. بدین معنا که مقایسه در ادبیات تطبیقی یک ابزار یا روش است برای دستیابی به اهداف معین؛ حال آنکه در کشور ما مقایسه به هدف ادبیات تطبیقی تبدیل شده و در نتیجه شاهد نتایج تکراری در پژوهش‌های متفاوت هستیم.

-یکی دیگر از نقاط ضعف پژوهش‌های تطبیقی در ایران عدم دسترسی پژوهشگران به منابع جدید و روز آمد در این حوزه است. از آنجایی که ادبیات تطبیقی از زمان ظهور تاکنون تحولات فراوانی را پشت سر گذاشته، لازم است پژوهشگران، پژوهش‌های خود را برپایه جدیدترین تحولات نظری این دانش استوار سازند. برای پرکردن این خلأ تألیف و ترجمه منابع کارامد لازم است که متأسفانه در هر دو بخش ضعیف عمل شده است. به‌طور مثال در حوزه ترجمه منابع، حدود بیست منبع از زبان‌های مختلف به فارسی ترجمه شده است .(10 منبع از زبان عربی و 11 منبع از زبانهای انگلیسی و فرانسوی). از این تعداد تنها 5 منبع مربوط به سال‌های بعد از 2000 میلادی است. این آمار نشان دهنده ضعف کمی و کیفی منابع ترجمه‌ای در حوزه ادبیات تطبیقی است.

دکتر نعمتی در جمع‌بندی سخنانش گفت: دانش ادبیات تطبیقی در ایران نسبت به کشورهای غربی و حتی جهان عرب وضعیت مطلوبی ندارد. با توجه به جایگاه و نقش ادبیات تطبیقی در شناخت ادبیات ملی و سنجش جایگاه آن در مقایسه با سایر ملل و نیز اقبال پژوهشگران (اعم از استادان و دانشجویان) به پژوهش‌های تطبیقی لازم است تلاش‌هایی جدی برای رفع مشکلات این حوزه صورت گیرد.

نقد و تحلیل پژوهش‌های حوزۀ ویراستاری در ایران

سخنران دوم نشست، دکتر اصغر اسمعیلی در سخنرانی خود با عنوان «نقد و تحلیل پژوهش‌های حوزۀ ویراستاری در ایران» ابتدا به تعریف ویرایش و نگاه قدما به آن پرداخت که حتی در مواردی آن را هم پایه تألیف می‌دانستند. آنگاه انواع منابع ویراستاری را در گونه‌های شیوه‌نامه، آثار مرجع ، پایان‌نامه‌ها، نقد و معرفی کتاب و مجموعه مقالات ویراستاری تقسیم‌بندی کرد و در هر مورد نقد و تحلیل ارائه شد. در بخش دیگر این سخنرانی گونه‌های ویرایش ترجمه، ویرایش رسانه‌ای، تصحیح و ویرایش مکاتبات اداری بررسی شد. پس از آن، نکاتی درباره اخلاق ویرایش، آموزش ویرایش، نشانه‌گذاری، دستور خط و املاء بیان شد. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت آموزش و پژوهش در حوزه ویراستاری داده شد

طرح تحقیق و مسائل آن در پژوهش‌های دانشجویی

در پایان نشست، دکتر محمدنژاد عالی‌زمینی سخنرانی در خود با عنوان «طرح تحقیق و مسائل آن در پژوهش‌های دانشجویی»، در آغاز با تأکید بر جایگاه «طرح پژوهش علمی» در سازماندهی و انسجام‌بخشی به فعالیت‌های پژوهشی، به این نکات به‌مثابۀ ضرورت‌های تدوین طرح پژوهش دانشجویی در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی اشاره کرد و گفت: تحولات نوین در عرصۀ علم و تحقیقات علمی و ضرورت توجه بیش از پیش به روش‌شناسی در این نوع تحقیقات، فراگیر شدن مطالعات میان‌رشته‌ای/ فرارشته‌ای در جوامع علمی، و ضرورت ایجاد یک زبان و فهم مشترک از مسائل علمی در میان پژوهشگران و اندیشمندان در سه سطح درون/ میان‌ و فرا‌رشته‌ای، ضرورت پیوند دادن مطالعات علمی حوزه‌های مختلف تخصصی با نیازها و انتظارات فرهنگی- اجتماعی جامعه، گذر از مطالعات صرفاً توصیفی و بعضاً انشایی به تحقیقات علمی، مسئله‌مند و تبیینی و ضرورت گردن نهادن به برخی الزامات و اقتضائات اشتغال در نهادهای علمی رسمی و دولتی.

وی آنگاه طرح پژوهش را به منزلۀ «نقشه و ساختار طراحی شدۀ پژوهشگر برای حل یک مسئلۀ علمی» معرفی کرد که در حقیقت «طرحواره یا برنامة کلی پژوهشگر از مجموعۀ اقدامات و فعالیت‌هایش برای اجرای پژوهش از آغاز تا انجام» است که شامل انتخاب موضوع، بیان مسئله، بیان گزاره‌‌های مسئله(هدف/ فرضیه/ پرسش‌ها)، پیشینه، روش، چارچوب نظری و... می شود.

دکتر محمدنژاد در ادامه، ساختار را «چارچوب، سازمان یا آمیزة کلی عناصر یک نظام» معرفی کرد که اجزای آن به یکدیگر مرتبطند. بر این اساس، وی ساختار پژوهش را «چارچوب مفهومی یا مبنای نظری و الگوی انسجام‌بخش پژوهش» دانست که روابط بین عناصر، اجزا، متغیرها و عوامل مختلف تشکیل‌دهندۀ موضوع یا مسئلۀ پژوهش را نشان می‌دهد.

او سپس با تعریف پژوهش دانشجویی به «مجموعه فعالیت‌های علمی دانشجو در طول تحصیل، اعم از پژوهش‌های حین تحصیل/ تکالیف کلاسی و پژوهش‌های پایان دورۀ تحصیلی(پایان‌نامه کارشناسی ارشد و رسالۀ دکتری) برای کسب آگاهی و شناخت بیشتر تخصصی که به تدوین و عرضۀ گزارش پژوهشی می‌انجامد»، بر مسائل زیر به منزلۀ مهم‌ترین مشکلات پژوهش‌ها و طرح‌های پژوهشی دانشجویی در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی، تأکید کرد:

1.فقدان آگاهی و تجربۀ عملی کافی دانشجویان با الگوهای تدوین طرح پژوهش

2.ناسازگاری الگوهای طرح‌های پژوهش موجود و متداول با پژوهش‌های ادبی

3.فرم/ شکل گرایی افراطی در تدوین طرح و گزارش‌های پژوهشی ادبی، به‌ویژه پژوهش‌های با رویکرد میان‌رشته‌ای

4.فقدان دانش و مهارت کافی در خصوص طراحی نقشۀ پژوهش(موضوع، مسئله، هدف، پرسش، فرضیه، چارچوب مفهومی/نظری، پیشینه و ...)

5.ضعف در طراحی ساختار و انسجام بخشی به طرح پژوهش(=فقدان توان کافی برای ایجاد یک روایی، استحکام، هماهنگی و نظم منطقی/ علمی بین مؤلفه‌های اصلی پژوهش)

6.نداشتن دانش، مهارت و تجربۀ لازم برای تدوین گزارش پژوهش(تکلیف کلاسی، پایان‌نامه/رساله و مقاله)، از حیث شکل و محتوا (فصل‌بندی، مستندسازی، رعایت اصول و قواعد نگارشی، به کاربردن زبان فنی/ تخصصی، انسجام بخشی و ...)

دکتر محمدنژاد در پایان با اشارۀ مجدد به ضعف پژوهش‌های دانشجویی، هم از لحاظ طراحی نقشه و ساختار پژوهش و هم از لحاظ تدوین و عرضۀ گزارش‌های علمی و پژوهشی (اعم از پایان‌نامه، رساله، مقاله علمی و مانند آن) بر ضرورت تعیین واحدهای نظری و عملی «مسئله‌شناسی و روش تحقیق» در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در دوره‌های تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری، به‌مثابۀ یکی از مهم‌ترین راه‌های برطرف کردن این مشکلات، تأکید کرد./پایان

کلید واژه ها: گزارش نشست تخصصی «آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبی» گزارش نشست پژوهشکده زبان و ادبیات


نظر شما :