گزارش «ششمین هماندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلای علوم انسانی»
گزارش «ششمین هماندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلای علوم انسانی»
ششمین هماندیشی جایگاه مطالعات قرآنی در اعتلای علومانسانی با موضوع مطالعه موردی: مسئولیت اجتماعی به همت پژوهشکده مطالعات قرآنی در روز شنبه مورّخ 26 بهمن در سالن حکمت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
مراسم افتتاحیه همایش با تلاوت قرآن و سخنان دکتر فروغ پارسا (دبیر علمی هم اندیشی) و دکتر زهرا محققیان (دبیر اجرایی هم اندیشی) که اهداف برگزاری این سلسله هم اندیشیها و همچنین موضوع هماندیشی را بیان کردند، آغاز شد و در ادامه سخنرانی و مقالات همایش در چهار محور ارائه شد.
نشست اول هماندیشی با عنوان: «قرآن، جامعه مدنی و مسئولیت اجتماعی» با حضور سخنرانان: دکتر سید محمدعلی ایازی (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات)، دکتر مقصود فراستخواه (عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهش وبرنامه ریزی آموزش عالی) و دکتر حسین شیخ زاده ( عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی) برگزار شد.
دکتر ایازی در سخنرانی خود با عنوان: «پیوند اخلاق اجتماعی در قرآن با تحولات جامعه»، گفت: اخلاق اجتماعی را آراستگی به فضائل برای زیستی بهتر و مهربانانه و همدلانهتر، معنا کردهاند. این اخلاق در برابر اخلاق فردی است که فارغ از رابطه با غیر، در آراستن به فضائل و زدودن رذائل ارزش ذاتی دارد؛ اما وقتیکه در نهاد انسان اجتماعی بودن هست، دیگر این «من» نمیتواند به درون او محدود شود؛ بلکه این مراقبت، او را برای خویشتنداری و رفتار مناسب با دیگران مهیا میسازد. اخلاق اجتماعی، رُکن رکین اخلاق قرآنی و بخش بسیار بزرگی از معارف اخلاقی را در بیش از هفتاد سوره تشکیل میدهد. به نظر بسیاری از عالمان رابطه اخلاق با تحولات اجتماعی دوسویه است؛ زیرا اخلاق در سلامت و توسعه جامعه تأثیرگذار است و توسعه جامعه در رعایت اصول اخلاقی. به تعبیر دیگر، انسانها در شرایط عادی اخلاقمدار هستند و اینطور فکر میکند که اگر کسی بیشتر دارد، بطور حتم بیشتر تلاش میکند و نتیجه میگیرد که او هم باید تلاش کند تا به آنجا برسد، حتی اگر نیازهای خود را نیز به عقب بیندازد. ولی اگر فرد در جامعهای ببیند، افرادی قدرتمند، نه از راه طبیعی، بلکه با ویژهخواری و بیعدالتی پیشرفت میکنند و او با همه تلاشها، نمیتواند نیاز خود را تأمین کند و نمیتواند حتی حداقلهای معیشتی خود را به دست آورد، دیگر عادی رفتار نمیکند و از همینجا فساد گسترده میشود و موعظه اخلاقی در جامعه ثمری نمیدهد و اخلاق اجتماعی فراگیر نمیشود. از سوی دیگر سلامت جامعه، امنیت و آرامش و آسایش اجتماعی انسان نیز به کیفیت معاشرت، سلوک و تربیت اخلاق اجتماعی آنها بستگی دارد. جامعهای که بداخلاقی در آن شیوع یافته، مصالح شخصی بر منافع اجتماعی ارجحیت می یابد.فردی که پایبند به مکارم اخلاقی باشد، بهطور قطع در روابط اجتماعی خود نیز منافع اجتماع را مدنظر میگیرد و اگر افراد جامعه اینگونه باشند، اخلاق اجتماعی در این جامعه نهادینه شده است. قرآن بارها نسبت به تأثیر اخلاق در اصلاح و بهبود شرایط اجتماعی و تحولات اقتصادی سخن گفته است و بسامد ایمان و تقوا در قرآن و تبیینهائی بر آن مترتب کرده، فراوان است و در بسیاری از آیات، سخن از ایمان و تقوا برای رفتارهای اصلاحی و ایجاد آرامش و خویشتنداری جامعه است که نشان میدهد که جامعه بدون اخلاق، راه بهجایی نخواهد برد و تضمین و تداوم رعایت حقوق شهروندی بر پایه اخلاق اجتماعی نهاده شده است.
در ادامه نشست دکتر فراستخواه سخنان خود با عنوان: «تأملی در ژانر قرآن و...»، مورد مثال: قرآن و مسئولیت اجتماعی علم ودانشگاه» را آغاز کرد: ژانر «قرآن و...» تاحد زیادی برای ما گمراه کننده شده است. مثل قرآن وبانکداری، قرآن و بیمه، قرآن وحقوق بین الملل، قرآن وحقوق بشر، قرآن وحقوق زنان، قرآن و حکمرانی، قرآن وعلوم انسانی و.... این ژانر، مستعدّ خطاهایی معرفت شناختی، زبان شناختی، روش شناختی و نیز تناقضاتی به لحاظ تأویل و ساختار متن است. قرآن، کتابی دینی ومتعلق به دوره نبوتها در فرهنگ مذهبیِ سامی وآیینهای حنیفی است. فاصله تاریخی و دورانی و پارادایمی میان آن با دورههای بعدی وجود دارد که طی آن فلسفهها و علوم ونهادهای علمی و تقسیم کار اجتماعی و موضوع مهم تخصصی شدن و دیگر گسستها به میان آمده است. از سوی دیگر تمایزاتی بین ساحت دین با ساحات دیگر مثل علم و فناوری و هنر و حکمرانی هست. دین، واجد دستور زبان و نظم واژگانی و معرفتی و حوزه دلالتی خاص خود هست و گرامر متفاوت.
وی سپس به بحث درباره چند نسخه از ژانر قرآن و... پرداخت و گفت: 1. نظارت و تعیین تکلیف، 2. تأویل وانطباق، 3. تعامل وگفت وگو و 4. تحلیل و تفکیک چند نسخه از این ژانر هستند. برای مثال اگر بگوییم «قرآن وعلوم انسانی ، قائلِ نسخه نخست که گویا در جای خداوند متعال نشسته و مصدر وحی قرآنی است و از بالا بر همه عالم وآدم نظارت دارد وتکلیف حق وباطل را به قطع ویقین ، تعیین میکند؛ میگوید این علوم مبتنی بر مبادی الحادی و غربی هستند و در نتیجه میکوشد فی المثل یک جامعهشناسی یا روانشناسی یا مدیریت یا فلسفه حکومتی دیگر و نظام علمی دیگر بر مبنای قرآن تولید کند. نسخه دوم اما، به تکلّف هم شده از داستان هابیل و قابیل، فلسفه تاریخ و تضاد طبقات و مسؤولیت مبارزه طبقاتی در می آورد. نسخه سوم بطور مثال میگوید قرآن، مخاطبانش را به علم فرامیخواند واین میتواند موجب اقبال آنها به علوم انسانی و تمدن سازی شود یا به استناد مسؤولیت عالِمان در قرآن یا دیگر دلالتهای سرشار قرآنی در باب علم، برای اشاعه و ترویج مسؤولیتهای اجتماعی علم و دانشگاه در میان معتقدان به قرآن استدلال میکند. نسخه چهارم بر تفاوتهای علم در قرآن با علم مدرن، متمرکز میشود ومابقی قضایا. به نظر نویسنده در حالی که دونسخه نخست، آشکارا مغالطهآمیز می نمایند، نسخه سوم و چهارم میتوانند از وجاهت منطقی برخوردار باشند. علم ودانشگاه به معنای خاص کلمه اصولاً اموری باصطلاح مستحدثه هستند و جز با اجتهاد در اصول و فروع نمیتوان به دلالتی احتمالی از قرآن درباب آنها رسید. از باب ترابط میان انواع ساحات ومعرفتها و زبانها ، ممکن است در قرآن دلالتی هست که میتوان آن را درباب علم و دانشگاه و مسؤولیت اجتماعی آنها استنباط واستنتاج کرد. بطور مثال اگر قرآن مخاطبش را به منع اقتفا به غیر علم میخواند یا کتمان علم را تقبیح میکند در این صورت شاید بشود از لوازم علمی و دانشگاهی آن در دنیای امروز سخن گفت مثل استقلال دانشگاه وآزادی آکادمیک. از سوی دیگر تمایز ساحات در اینجا بسیار مهم است. مسؤولیت اجتماعی و پاسخگویی اجتماعی در معنای امروزی اش، بنا به سرشت خود امری غیر از امر قرآنی است و بسته به اینکه آن را امری اخلاقی، عرفی، حقوقی یا مدنی یا عقلی و هر شقّ دیگر بدانیم بحث متفاوتی در خصوص قرآن و مسؤولیت اجتماعی خواهیم داشت.
فراستخواه در پایان گفت: اگر مسؤولیت اجتماعی را امری اخلاقی تلقی کنیم، دین و اخلاق دو ساحت جدا هستند. برخی اخلاقها دینی و برخی غیر دینی هستند، بعضی دینها اخلاقی و بعضی غیراخلاقیاند. اخلاق در اصل قابل فروکاستن به دین نیست کمااینکه دین نیز قابل تحویل به اخلاق نیست. همینطور است اگر مسؤولیت اجتماعی امری عرفی باشد در اینجا نیز باید میان عرف و شرع (عرف وقرآن) فرق نهاد و یا اگر آن را امری عقلی بدانیم بحث مستقلات عقلیه به میان می آید کما اینکه اگر آن را حقوقی ومدنی و غیر آن بدانیم. که اگر انتظار داریم قرآن کمکی به علم ودانشگاه در دنیای امروز و به مسؤولیت اجتماعی دانشگاه و دانشگاهیان و حاملان علوم انسانی بکند، در اینجا ما با «پرسش چگونه درگیر هستیم که باید به آن پاسخ داده شود.
در ادامهی نشست دکترشیخ زاده سخنرانی خود با عنوان: «آثار و پیامدهای سیاسی- اقتصادی اجرای آموزههای قرآن کریم در زمینه مسئولیت اجتماعی » را ارائه داد. قرآن کریم به عنوان آخرین و کاملترین راهنمای وحیانی بشر هم راهنمای سعادت اخروی و هم برنامه جامع زندگی دنیوی است و برای همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسانها بدون محدودیت زمانی و مکانی دارای برنامه و راهکار است؛ «مسئولیت جمعی یکی از این موارد است که قرآن کریم در آیات مختلف آن را مورد توجه قرار داده است. در ایران علی رغم حاکمیت نظام سیاسی مبتنی بر دین، نتایج و آثار مطلوب مسئولیت جمعی چندان مشهود نیست و اگرچه مبانی قرآنی مسئولیت جمعی در اصل هشتم قانون اساسی مد نظر قرار داده شده است، اما در عمل اجرای آموزههای قرآن در حوزه اجتماعی نسبت به حوزه فردی ضعیفتر است. یکی از مهمترین عوامل بروز این پدیده شکلگیری نگرش نادرست در فرهنگ سیاسی جامعه به ویژه فرهنگ نخبگان سیاسی مبنی بر تفکیک دستورات دین در حوزههای فردی و اجتماعی میباشد. توجه جدی به مبانی دینی مسئولیت جمعی میتواند پیامدهایی نظیر: افزایش نظارت همگانی، بهبود عملکرد نخبگان سیاسی،کاهش ناهنجاریهای اجتماعی، افزایش مشارکت سیاسی، کاهش فساد اداری و مواردی از این قبیل را در پی داشته باشد. حصول این نتایج مستلزم تغییر نگرش نامتوازن نسبت به قرآن کریم و اصلاح برداشتهای سیاسی – اجتماعی از مفاهیم و آموزههای قرآنی مانند: مسئولیت همگانی(کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته)، امر به معروف و نهی از منکر و باز تعریف این مفاهیم بر اساس مقتضیات زمان میباشد.
نشست دوم با عنوان: «قرآن، زن و مسئولیت اجتماعی» با مدیریت دکتر محمد علی طباطباییآغاز شد و از سخنرانان: دکتر فروغ پارسا و دکتر فاطمه راکعی(اعضا هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و دکتر شهریار نیازی (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) دعوت شد که به ارائه صحبتهای خود بپردازند.
در ابتدا دکتر پارسا سخنرانی خود با عنوان «نقش آموزههای قرآنی در جنبش های اجتماعی زنان مسلمان» ارائه داد. وی طی سخنانی گفت: پیمان وفاداری و همکاری همه جانبه پیامبر (ص) با زنان که در آیات پایانی سوره ممتحنه نازل شده ، نخستین بارقههای تحول و اصلاح دیدگاههای جنسیتی از سوی یک شریعت و مذهب نو را در تاریخ بشریت ثبت و ضبط کرد. این پیمان برخلاف رسوم و سنّتهای چند هزار ساله نه بین دو قوم و قبیله و نه بین ساکنان دو سرزمین متخاصم بلکه بین جنسیت زنانه و مّؤنث و پیامبر (ص) به مثابه مقام رهبری و فرمانده حرکت منعقد شد. در واقع نفس این پیمان؛ موجودیت زنان را که در سنّت رایج حتی بر سطح زمین تحمل نمی شد به مرتبه حضور مسئولانه در مناسبات سیاسی و اجتماعی روز ارتقا داد. بیعت و پیمان پیامبر (ص) با زنان در حدیبیه باردیگر در سال دهم هجرت دراوج قدرت رهبر جامعه اسلامی یعنی در جریان فتح مکه تکرار شد. بیش از آن در طول نزول وحی و در طی حیات پیامبر (ص) آیات دیگری اهمیت و جایگاه زنان به مثابه جنس مؤنث را تأیید و تأکید کرد، چنان که به گواهی گزارش های تاریخی زنان و مردان مسلمان در کنار یکدیگر بنیاد جامعه قدرتمند مدینه و شکل گیری امت اسلامی را رقم زدند. جایگاه و منزلت زنان در جامعه اسلامی با دور شدن از عصر رسالت کم رنگ و کم رنگ تر شد. در واقع اگرچه آموزههای قرآنی به جد موجودیت و حقوق مستقلی برای زنان قایل بودند و بر مشارکت و مسئولیتهای اجتماعی زنان تأکید میکردند بهدلیل برخی تفسیرهای دیگرگونه ، این حقوق نادیده گرفته شدند. زنان مسلمان از سدههای میانی باین سو همواره برای برای بازپس گیری حقوق مدنی و اجتماعی در سرزمین های مختلف اسلامی بیش و کم حرکتهایی داشتند که بویژه در سده بیستم به جنبش های مشخصی تبدیل شد. این جنبش ها اگرچه تا حدودی متأثر از جنبش های زنانه (فمینیستی ) در غرب است ولی عموماً اساس و مبنای آن آموزههای قرآنی بوده است. جنبش زنان مسلمان در ترکیه ، ایران ، پاکستان ، مصر ، الجزایر، مراکش و اخیراً در عربستان و امارات عربی در این میان قابل ذکر هستند. جنبش های اجتماعی زنان مسلمان در سرزمین های مختلف جغرافیای جهان اسلام متأثر از قوانین فرهنگی، سنتهای محلی و تفاسیر عالمان دینی پدیدار گشته است. با این همه تلاش برای اثبات هویت اجتماعی و ایفای نقش مسئولانه در قبال وظایف اجتماعی بر اساس آموزههای قرآنی در همه جنبش های اجتماعی زنان مسلمان مشترک و مشابه است.
سخنران دیگر نشست دوم دکتر راکعی بودند که به ایراد سخن با عنوان: «زنان و احساس مسئولیت مادرانه در قبال مسائل اجتماعی» پرداخت و طی سخنانی تصریح کرد: رسالت اجتماعی زنان به گواهی تاریخ صدر اسلام و مسئولیت پذیری و تعهد بزرگ زنانی چون خدیجه و فاطمه(س) در قبال مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی، مسائلی نیست که نیاز به ذکر حجت و اثبات داشته باشد. مسئولیت و تعهد اجتماعی زینب(س) و دیگر زنان واقعه عاشورا نیز برگ پر افتخاری است که زنان آگاه و شایسته، در تاریخ اسلام و جهان به یادگار گذاشتهاند. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به زعامت حضرت امام خمینی، و با توجه به تاکیدات وی مبنی بر حضور زنان در عرصههای اجتماعی و سیاسی، زنان ایرانی با همه توان و ظرفیت و تعهد زنانه و مادرانه شان در زمینههای مختلف، به صحنه آمدند و افتخار آفریدند. حضور آگاهانه و پرشمار در تظاهرات خیابانی و در پشت جبهههای جنگ تحمیلی، حضور در عرصههای علمی دانشگاهها، حضور در شکلدهی به موسسات مردم نهاد برای حمایت از حقوق فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیاسی زنان، ایجاد نهادهای خیریه برای کمکهای سازمان یافته به مستمندان- به ویژه زنان و کودکان نیازمند- و تلاش برای راهیابی به حوزههای خطیر تصمیم سازی و تصمیم گیری و تاثیرگذاری در اداره امور جامعه، از طریق شرکت در برنامههای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی، شورای شهر و... و تشکیل احزاب سیاسی زنان برای فرهنگ سازی لازم در جامعه برای حضور پررنگ تر زنان در عرصههای سیاسی و دستیابی به مدیریت ها در سطوح و ابعاد مختلف، از تلاش های زنان در سایه پیروزی و استقرار جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه اخیر بوده است.
سخنران بعدی پنل آقای دکتر نیازی به شرح» مسئولیت اجتماعی زنان از منظر قرآن» پرداخت و گفت:
در قرآن مومنان به طور عام مسئولیتهای مختلفی را در ساختارهای اجتماعی عهدهدار هستند. زبان مذکر قرآن، آنگاه که میان واژگان مذکر و مونث با همآیی نباشد، هر دو جنس را شامل میشود. به همین خاطر بسیاری از مسئولیتهای اجتماعی، مشترک میان زن و مرد است؛ اگرچه صداهای زنانه و لزوم حضور آنان در ساحتهای مختلف اجتماعی به خوبی شنیده نشده است.از سوی دیگر برخی مسئولیتهای اجتماعی ویژه زنان نیز در قرآن وجود دارد که اگرچه تصریح شده است، اما مفسران و قرآن پژوهان توجه چندانی به چنین مسئولیتهایی نداشته اند. تلاش برای به حاشیه راندن زنان از صحنه جامعه و حصر خانگی آنان شیوه ای رایج بوده است که آموزههای واقعی قرآن را در این ارتباط نادیده انگاشته است.
نشست سوم هم اندیشی در بخش بعد از ظهر با مدیریت دکتر آلا وحیدنیا با عنوان: «قرآن، عدالت و مسئولیت اجتماعی» آغاز شد. در این نشست دکتر نعمت الله فاضلی و دکتر احمد پاکتچی(اعضای هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) و دکتر علی اکبر علیخانی (عضو هیأت علمی دانشگاه تهران) حضور داشتند.
درابتدا دکتر فاضلی به عنوان اولین سخنران، نشست سوم را با سخنرانی خود با عنوان: «مسئولیت اجتماعی مطالعات میان/فرارشته ای: طرح دیدگاهی مبتنی بر یادگیری و یاددهی» را آغاز کرد و گفت: ایده کلی من اینست که مسئولیت اجتماعی بنیان اصلی گفتمان مطالعات میان رشته است. برای اجرا و تحقق مسئولیت اجتماعی در این مطالعات دو رویکرد کلی وجود دارد. نخست، رویکرد نتیجه گرا که بر محصولات پژوهشی و دستاوردهای نهایی این مطالعات در مسیر پاسخگویی به مسائل و نیازهای مبرم اجتماعی توجه و تکیه دارد؛ دوم، رویکرد فرایندگرا که بر پرورش و تربیت نیروی انسانی و فردکارآمد اجتماعی می پردازد. من از رویکرد دوم دفاع می کنم و معتقدم مسئولیت اجتماعی دانشگاه و مطالعات میان رشته درگرو اصلاح و بهبود فرایندهای یادگیری و یاددهی است. در علوم انسانی و اجتماعی زمانی میتوان فرد مسئول و مسئولیت پذیر داشت که محیط آموزشی و فرایند آموزش براساس پرورش فرد کارآمد اجتماعی و شهروند دانشگاهی استوار باشد. «فرایند میان رشته ای شدن دانش ایده ی اصلی در این بخش است که از نیمه دوم قرن بیستم در معنای امروزی آن آغاز به گسترش میکند. این امر نتیجه بحران های معرفتی و انگاره مسلط آن از یک سو، و بحران های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از سوی دیگر است. وی سپس به چگونگی پیوند میانِ میان رشته ای شدن دانش با مقوله مسئولیت اجتماعی از جنبههای نظری و جهانی اشاره کرد و گفت: هسته ی کانونی گفتمان میان رشته ای، مسئولیت اجتماعی دانش در جهان امروز است و چالش های اجتماعی و معرفتی در فرایند میان رشته ای شدن دانش های انسانی و اجتماعی در ایران تاثیر گذار هستند. فرایند میان رشته ای شدن در ایران در دو دهه ی اخیر شتاب گرفته است، و حوزههای میان رشته ای بسیاری بوجود آمده است، اما این امر تا امروز چندان بارور و کامیاب نبوده است و نتوانسته تحولات عمیق و جدی در انگاره پژوهشی و آموزشی دانش در ایران ایجاد کند زیرا این مطالعات از نظر چگونگی یادگیری و یاددهی با موانع و محدودیتهای ساختاری مواجه است. مقوله مسئولیت اجتماعی دانش در دانش های انسانی و اجتماعی زمانی تحقق می یابد که مراکز آموزش عالی بتوانند ارزش ها و باورهای معین ضمانت کننده و ترغیب کننده دانشجویان و دانشگاهیان در زمینه مسئولیت را گسترش داده و در محیط آموزشی خود آنها را تجربه کرده و درونی سازند.
در ادامه دکتر پاکتچی با عنوان «تعامل هنجارها و آرمانها در درک مسئولیت اجتماعی در قرآن کریم» سخنرانی خود را شروع کرد و گفت: مسئولیت اجتماعی مانند بسیاری از مفاهیم نوخاسته از بستر مدرنیته، با چالش تناسب با ریشههای فرهنگی جوامع، و از جمله ریشهها در فرهنگ اسلامی مواجه است وبرای نهادینه شدن آن در جامعه ما، ضروری است تا این نسبت بهدرستی تبیین گردد. لذا می بایست بر تحلیل مؤلفهای برای بازخوانی نصوص دینی در اینجا و اکنونِ معاصر تلاش کرد وکوشش شود نخست مؤلفههای مفهوم » مسئولیت اجتماعی » استخراج شود و سپس بر اساس پیوندها مبتنی بر مؤلفههای بنیادین، این بازخوانی انجام گیرد. همچنین میتوان گفت که تا آنجا که به یافتن نسبت این مفهوم مدرن با آموزههای قرآن کریم بر پایه آن مؤلفهها مفهومی مربوط میشود، تاریخ انگاره با تحلیل مؤلفهای است و تا آنجا که به بازخوانی قرآن برای پاسخ به نیازهای عصری بازمیگردد، از مقوله جری و تطبیق است.در مسیر این پژوهش، نخست بایست الگویی مرکب از دو تقابل مفهومی، بایستههای کمینه در تقابل با بایستههای بیشینه، و بایستهای هنجاری در تقابل با بایستههای آرمانی ارائه شود و سپس نسبتهای مؤلفهمحور به دست آمده از رابطه میان آموزههای قرآنی و مفهوم معاصر مسئولیت اجتماعی، در قابل چهارگان حاضر از این ضرب، صورتبندی شود.
سخنران سوم این نشست دکتر علیخانی بودند که سخنرانی خود را با عنوان: «جوهره عدالت در قرآن و تضمین آن براساس قاعده اولویت» ارائه کرد. به اعتقاد دکتر علیخانی عدالت به مثابه یک نظام جامع، اگر تدوین یا نظریه پردازی شود هیچ حوزه ای نیست که از آن بیرون بماند. اما از سوی دیگر این نظام؛ دارای مبانی، اصول، راهبردها، شاخص ها و رویکردهای متعددی در محتوای عدالت، درحوزهها و بخش های گوناگون جامعه خواهد بود که ارتباطی نظام مند با یکدیگر دارند. وی در ادامه گفت: هدف از نظام و نظریه عدالت این است که حقوق انسان ها را در عرصههای مختلف به درستی به آنها برساند. به سه دلیل حقوق انسان ها آنگونه که شایسته است به دست آنها نمی رسد. نخست کمبود منابع و فرصت ها، دوم تعارض منافع افراد و گروهها و سوم زیاده خواهی و سیری ناپذیری انسانها. مسأله و به تبع آن پرسش این است که از نظر قرآن، مهمترین بخش عدالت یا یک نظام عادلانه، که اصل و جوهره آن به شمار می رود و ما را مطمئن میکندکه با اجرای آن بخش های دیگر عدالت نیز اجرا شده اند کدام است؟
به دلیل ماهیت زندگی اجتماعی، روابط و منافع افراد و گروهها و طبقات مختلف به هم گره می خورد و افراد و گروهها منافع و خواستهای مشترکی پیدا می کنند و به طور طبیعی در مقابل آنها افراد و گروههای دیگری قرار می گیرند که با اینها: یا منافع مشترک ندارند، یا رقیب اینها هستند، یا در مرحله سوم و حادتر معارض اینها هستند و تعارض و تضاد منافع و خواست ها با یکدیگر پیدا می کنند. در این میان وظیفه عدالت؛ یا در قالب یک نظام عادلانه، و اگر نظام عادلانه وجود ندارد به عنوان وظیفه مدیران و متصدیان عادل، این است که این تضاد و تعارض ها را عادلانه مدیریت کنند. آز آنجا که مجریان و مدیران خوشان بخشی از جامعه و ذینفع هستند معمولا تمایل پیدا می کنند: 1.در تقسیم منابع، فرصت ها، و امتیازات؛ 2. در حل، رفع، یا مدیریت تضاد ها و تعارض های منافع؛ 3. در جریمه و مجازات متخلفان و مجرمان. نخست؛ طرف «نزدیکان و همفکران و هم پیمانان و دوستان و هواداران و موافقان خود را بگیرند، دوم؛ از «مخالفان و معاندان و دشمنان خود کم بگذارند. در اجرای عدالت، قرآن تأکید دارد که مجریان و مدیران مشخصا در مورد دو گروه فوق عادلانه عمل کنند و جوهره عدالت و مهمترین شاخص عدالت که قرآن ذکر میکند عدالت ورزی در مورد « نزدیکان و همفکران و هم پیمانان و دوستان و هواداران و موافقان» (نساء/135) از یک سو، و «مخالفان و معاندان و دشمنان» (مائده/8) از سوی دیگر است. بر اساس قاعده اولویت، اگر یک نظام عادلانه یا حاکمان و مدیران عادل، بتوانند عدالت را در مورد دو گروه فوق اجرا کنند اولا به طریق اولی عدالت را در مورد سایر بخش های جامعه اجرا کرده اند یا میتوانند اجرا کنند، ثانیا مهمترین و سخت ترین بخش عدالت را که دو حوزه فوق است و اصل و جوهره عدالت به شمار می رود اجرا کرده اند، در نتیجه مجریان عدالت میتوانند مطمئن شوند که عدالت را تا حد زیادی محقق کرده اند.
پس از استراحتی کوتاه پنل چهارم با موضوع:» قرآن و مسئولیت خلاق در ادبیات و هنر» آغاز شد و دکتر هادی رهنما به عنوان مدیر نشست از دکتر زهرا محققیان (عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)، دکتر فرهنگ مهروش (عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد واحد گرگان) و دکتر سیدسجاد طباطبایی نژاد (پژوهشگر سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش) دعوت کردند تا به ایراد سخن بپردازند.
دکتر محققیان به عنوان اولین سخنران پنل چهارم سخنرانی خود را با عنوان «قربانی، بازتابی نمادین از اهمیت مسئولیت اجتماعی در قرآن کریم» آغاز کرد وگفت: پاره ای از مفاهیم اخلاقی، بصورت نمادین در خلال برخی قصههای منابع ادیان ابراهیمی تجلی یافته اند. از جمله این مفاهیم، اهتمام به امورات اجتماع و جامعه است که تحت عنوان مسئولیت اجتماعی از آن یاد میکنند. رازآمیزترین و شگفت ترین داستان قرآنی که بصورتی نمادین به اهمیت این مفهوم اخلاقی می پردازد؛ داستان ذبح گاو در میان بنی اسرائیل است. در این داستان، خداوند در پی کشته شدن فردی بی گناه و اضاعه حق او، دستور به ذبح گاوی را می دهد. مقایسه مضامین قرآنی این داستان(بقره/73-67) با نمونه توراتی آن (تثنیه، 9-1: 21) حکایت از آن دارد که دستور مذکور، بیش از آن که قربانی آیینی باشد؛ در حقیقت نوعی بلاگردانی است که در سنتهای باستان (از دوران پیشازرتشت و در آیین میتراییسم) مرسوم بوده است. به بیانی ساده تر، حیوانی بلاگردان قوم میشود تا در پرتو آن، گناه این ظلم و شرور اجتماعی برخاسته از آن از بین روند و برکت به جامعه و مردمانش بازگردد. این امر، هم اهمیت نجات جامعه را گوشزد میکند و هم اهتمام به امورات تک تک افراد آن را! به همین دلیل الگویی است برای ما که جامعه و مراعات حقوق تک تک افراد آن حائز اهمیت است. بدین ترتیب قرآن کریم با بکارگیری آرایههای ادبی و بازسازی آیین های سنتی، روایتی نو و جذاب از مفاهیم اخلاقی را ترسیم می کنند و اهمیت مسئولیت اجتماعی را از این طریق افشا می سازند.
در ادامه سخنرانی دکتر فرهنگ مهروش با عنوان «بازتاب مسئولیت اجتماعی در حکمتهای قرآن» آغاز شد. وی تصریح کرد: شکلگیری دین اسلام نیز مثل هر جنبش اجتماعی دیگری نیازمند تأکید بر مسئولیت اشخاص نسبت به جامعه خود بود. اینگونه، از روزهای آغازین دعوت پیامبر اکرم (ص) در مکه و با نزول نخستین آیات، بر جایگاه پیامبر اکرم (ص) همچون یک «مُنذر» تأکید رفت؛ کسی که مسئولیتی در قبال اجتماع خویش دارد و میخواهد اعضاء جامعه را از خطری نزدیک و هولناک بازدارد و البته تنها وظیفهاش در این مقام، رساندن پیام خدا به قوم است. لازم بود که در گفتمان دین جدید مبانی مسئولیت اجتماعی پیامبر اکرم (ص) تبیین، و توضیح داده شود چرا چنین مسئولیتی در قبال اعضاء جامعه متوجه پیامبر (ص) است و مبانی مشروعیت این انذار پیامبرانه چیست؛ همچنانکه لازم بود استدلالی برای پذیرش دعوت این پیامبر (ص) یا دستکم توجه به دعواهایش بازنموده شود؛ استدلالی که مخاطبان را متقاعد کند کوشش پیامبر اکرم (ص) رفتاری مسئولانه است و نفعطلبانه نیست؛ و متقابلاً آنها خود نیز به دلائلی مشابه، مسئولیتی مشابه دارند. لازم بود چنین استدلالی بر پایه مبناهای عرفی و بروندینی مقبول مخاطبان عرضه شود. این مبنای عرفی در قرآن کریم بر حکمت استوار شد؛ مجموعهای از توصیههای اخلاقی که آموزش آنها از دیرباز در فرهنگ پیشااسلامی رواج داشت و بازتاباننده شیوه تطبیق عربها با محیطشان بود. لذا میتوان با تحلیل محتوای حکمتهای بازمانده از فرهنگ عربی پیش اسلام و حکمتهای بازتابیده در قرآن، جایگاه حکمتها در فرهنگ پیش از اسلام را بازشناخت و سبب تأکید قرآن بر فراگیری حکمتها، و فراتر از آن، بازنمودن وحی الاهی همچون فرد اعلای حکمتها را تحلیل و ثابت کرد که مضمون مشترک همه حکمتها ایجاد آشتی میان فرد و جامعه از طریق تأکید بر مسئولیت اجتماعی تکتک افراد است.
دکتر سید سجاد طباطبایی نژاد به عنوان آخرین سخنران پنل چهارم با موضوع: «شکلگیری نگرش نسبت به «مسئولیت اجتماعی در قرآن کریم، مبتنی بر الگوی کارکردی در روانشناسی اجتماعی» سخنان خود را آغاز کرد و گفت: شکلگیری «نگرش یکی از محوریترین موضوعات در علم روانشناسی اجتماعی است که با الگوهای گوناگونی در این علم پیجویی میشود. با بازخوانی آیات قرآن کریم با نگاه روانشناسی اجتماعی- در قالب یک مطالعه میان رشتهای- میتوان راهبردهای قرآن در ایجاد نگرشها را کشف کرد. نگرشهایی که با رویکردی قرآنی و مبتنی بر الگوهای تکوین نگرش افراد در روانشناسی، نسبت به موضوعات اساسی شکل میگیرد. یکی از مفاهیم اساسی در مطالعات علوم اجتماعی و نیز ادبیات قرآنی که بقای هر جامعه مستلزم آن است، مقوله «مسئولیت اجتماعی است. لذا میتوان با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر الگوی «کارکردی که یکی از پرکاربردترین الگوهای شناخته شده در روان شناسی اجتماعی برای تکوین نگرشها میباشد، شکلگیری نگرش نسبت به «مسئولیت اجتماعی را از خلال آیات الهی مورد بازخوانی قرار داده و با پایبندی به لوازم یک مطالعه میانرشتهای و نیز معناشناسی برخی واژههای مرتبط با موضوع، راهبردهای قرآنی در این راستا را استخراج کرد. بر اساس این یافتهها، قرآن با اجتماعی خواندن و مسئول دانستن نوع انسان در راستای تحقق مسئولیت اجتماعی، راهبردهایی چون «تعاون اجتماعی برای معیشت»، «القای مسئولیتپذیری در بستر خانواده» ، «القاء نگاه خود دگربینی و «انشاء رابطه اخوت و ولایت میان افراد را از رهگذر این الگو معرفی مینماید.
در پایان، جلسه پرسش و پاسخ برگزار و به سوالات حضار پاسخ داده شد.
نظر شما :