«ضرورت جامع‌نگری در مدیریت آموزش عالی و توجه ویژه به علوم انسانی»

۲۳ مرداد ۱۳۹۶ | ۱۹:۱۷ کد : ۱۵۴۶۸ خبر و اطلاعیه
تعداد بازدید:۱۹۵۴
«ضرورت جامع‌نگری در مدیریت آموزش عالی و توجه ویژه به علوم انسانی»

 

سخنرانی رئیس پژوهشگاه در «اجلاس سراسری رئیسان دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری سراسر کشور»

 

«اجلاس سراسری رئیسان دانشگاه‌ها، مراکز آموزش عالی، پژوهشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری سراسر کشور» روز سه شنبه 17 مردادماه،  در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. در این اجلاس، دکتر قبادی، رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی طی سخنانی با اشاره به ضرورت جامع‌نگری در مدیریت آموزش عالی و توجه ویژه به علوم انسانی، برنامه‌ریزی بر پایه دانشگاه‌های نسل چهارم را مورد تأکید قرار داد.

متن کامل سخنرانی دکتر قبادی، رئیس پژوهشگاه در ادامه می‌آید:

 

 

 

سلام علیکم،

قبل از هر چیز و پیش از ورود به تشریح عنوان سخنرانی،  سه نکته را یادآور می‌شوم:

1- تقاضایی از حوزه وزارتی دارم و آن ضرورت مستندسازی تجربیات مدیریتی دوران وزارتی از دیدگاه مدیریت دانش است؛ بویژه تحلیل مدیریت استاد ارجمند جناب آقای دکتر فرهادی که بنده اسم آن را می‌گذارم «مدیریت روشمند، مسلّط، وافی به مقصود و منتج به نتیجه بدون هزینه‌آوری» که قطعاً بخشی از آن مربوط به نوع تلقی و ایفای نقش ایشان است، و بخشی دیگر، مربوط به تجربه وافر و هدفمند ایشان می‌باشد.

2- تقاضای دیگر توجه و رعایت حفظ حریم زبان فارسی است که البته بیشتر به عنوان یک دغدغه می‌تواند مطرح شود. مقام معظم رهبری در بیانات خود فرموده‌اند زبان فارسی باید به سوی زبان علم شدن در دنیا حرکت کند، اما امروز شاهد بودیم که در اینجا بیش از 60% واژگان یک سخنران محترم، اصطلاحات و واژگان  بیگانه بود، یا اینکه مجری محترم اعلام کردند پیش از «برِک» یک سخنران دیگرداریم و بعد از «برِک» این آثار را رونمایی می‌کنیم، این لطمه به زبان فارسی و هویت ملّی ماست.

باید به خاطر داشته باشیم که در چه کشوری این همه لغات بیگانه را متداول می‌کنیم، کشوری که پشتوانه‌ای عظیم به نام زبان فارسی دارد. زبان فارسی، زبان محکم و دژ استوار، با پشتوانه عظیم میراثهای معنوی و تمدنی است. کاری کنیم که نسل آینده بتواند شاهنامه، دیوان حافظ، گلستان سعدی و... بخواند.

3- نکته دیگر ضرورت توجه به نقش و کارکرد علوم انسانی برای ارتقاء نظام آموزش عالی کشور است. جامعه ایران به دلیل بافتار قویم فرهنگی و داشتن سرمایه‌های تمدنی و پشتوانه نیروی انسانی، اکنون در حال گذر از دانشگاه نسل سوم (کارآفرین‌محور) به سمت دانایی‌محور، مشارکت‌محور و نخبه‌محور یعنی دانشگاه نسل چهارم است. لذا علوم انسانی در موقعیت کنونی باید به زودی نقشی سرنوشت‌ساز و تأثیرگذار در ارتقاء آموزش عالی داشته باشد.

***

اما در پیوند با موضوع بحث، در درجه نخست باید به جایگاه علوم انسانی در برنامه ششم  توسعه به عنوان سند ملّی توجه کرد:

1. نقش علوم انسانی در تدوین برنامه ششم توسعه کشور

در زمینه جایگاه علوم انسانی در توسعه کشور، با الهام از موارد مطرح‌شده در برنامه ششم توسعه کشور (به ویژه تبصره 2 ماده 64) خاطرنشان می‌کنم که کاربردهای علوم انسانی در جامعه را، می‌بایست در درجه نخست، در مبانی شکل‌گیری تفکر خلاق و انتقادی و خلق زمینه‌های چشم‌انداز نوآوری در میان اعضای جامعه جستجو کرد. این تنها و تنها وظیفه و امکانِ «علوم انسانی» است که فهم جایگاه انسان در عالم هستی، رابطه او با طبیعت، موقعیت او در ارتباط با دیگر انسان‌ها و در یک کلام، امکان تغییر در جهان را برای افراد میسر می‌کند و حتی باید گفت نفسِ «امکان» نگارش برنامه توسعه برای کشور، به مدد ادبیاتی پدید می‌آید که در علوم انسانی در حال تولید است. تعریف چشم‌انداز وضعیت مطلوب، فهم آسیب‌شناختی موقعیت کنونی و واکاوی نقاط ضعف و قوت آن، و چاره‌جویی برای مشکلات (که از طریق نوآوری فکری میسر است) که پیکره یک برنامه جامع توسعه را شکل می‌دهند، اساساً موضوعاتی هستند که حوزه های مختلف در علوم انسانی امکان بروز پیدا می‌کنند. خوشبختانه برنامه ششم توسعه نیز بعضاً با درک ضرورت ارتقای علوم انسانی، در تبصره 2 ماده 64، علوم انسانی را به طور ویژه مورد توجه قرار می‌دهد.

علاوه بر این، پیشبرد بسیاری از اهدافِ دیگرِ مواد و بندهای قانون برنامه توسعه کشور نیز با اتکا به علوم انسانی میسر است که از جمله آنها می‌توان به فرهنگ‌سازی در زمینه ضرورت حفظ محیط‌زیست و بهره‌برداری بهینه از منابع؛ شفاف‌سازیِ حقوق و قوانینِ نظام‌بخش جامعه در ابعاد گوناگون؛ ارتقای سطح اعتماد عمومی و همکاری ملی و تقویت مناسبات ارتباطیِ نخبگان به منظور هم‌افزایی و خلق سرمایه‌های اجتماعی؛ شناسایی، معرفی و برجسته‌سازیِ ظرفیت‌های میهنی و تمدنی در زمینه گسترش گردشگری؛ پیشگیری مغزافزاری در برابر مهاجرت‌های بی‌رویه و بی‌سامان؛ بازیابیِ ظرفیت‌های توسعه‌بخش در مقیاس محلی و ملی؛ و در کل، پایدارسازی‌ِ توسعه اشاره کرد. علوم انسانی حتی در بخش‌های به ظاهر کم‌ارتباطی مانند ارتقای سطح سلامت عمومی نیز نقش‌آفرین است و اساساً تعریف معیارهای سلامت –در حوزه‌های گوناگون جسمی، روحی و روانی- و نحوه تعامل سازنده اجتماعی برای رفع ضعف‌های موجود در این زمینه از جمله موارد دیگری است که در حیطه دانشی و معرفتیِ علوم انسانی جای می‌گیرد.

 

2. علوم انسانی؛ محور شکل‌گیری دانشگاه نسل چهارم

در این میان، با توجه به ضرورت و اهمیت حرکت به سوی دانشگاه‌های نسل چهارم، اهمیت و اثرگذاریِ علوم انسانی بیش از پیش نمودار می‌شود. دانشگاه‌های نسل چهارم، دانشگاه‌های کارآفرینی هستند که در آن، تولید و نوآوری‌ها با ابتناء بر نیازهای موجود در جامعه و با هدف رشد دانش‌بنیان شکل می‌گیرد. این نسل از دانشگاه‌ها بر خلاف نسل‌های پیشین، بیش از هر چیز بر ضرورت توجه به مبانیِ تربیت ذهن‌های انسانیِ معطوف به توسعه تاکید دارند و این باور را سرلوحه کار قرار می‌دهند که متخصصان کارآمد و پیشرو، در گام نخست در حوزه‌های مختلف زیستیِ خود، از تعادل برخوردارند و از این جهت، در تعریف از انسانِ بهنجار، نه تنها کارکرد او در نظام تولیدیِ جامعه، که سلامت روانی و انگیزه‌های وی برای پیشرفت و شکوفایی کلیه استعدادهای نهفته، و همچنین قابلیت‌های همکاری و تعاون اجتماعی را ارج می‌نهند و بر تقویت و ارتقای آنها تاکید دارند. در دانشگاه نسل چهارم، آموزش، از صرفِ انتقالِ دانسته‌ها به دانشجویان، به ایجاد ارتباط سازنده میان استاد و دانشجو و شکل‌گیریِ دانش بر مبنای نیاز تک‌تکِ دانشجویان –با توجه به درک پیشینه‌های خانوادگی، اجتماعی، قومی، مذهبی و جنسیتی- تبدیل می‌شود و این ارتباط می‌تواند هدف‌گذاری‌های فردی هر یک از دانشجویان را در تعامل با استاد و دیگر دانشجویان شکل بخشیده و پالایش نماید. نحوه تنظیم چنین روابطی میان استاد و دانشجو و نظام‌بخشیِ کلاس‌های درسی بر مبنای تعاون دانشجویی، تنها از عهده علوم انسانی برمی‌آید و هیچ یک از علوم، در فرایند آموزش به دانشجویان از این نیاز برکنار نیستند.

در دانشگاه‌های آینده، که در آن، گسترش فناوری اطلاعات و نظام مجازیِ انتقال دانش، دگرگونی در نظام‌های سنتیِ آموزش را طلب می‌کند، علوم انسانی نه تنها حتی می‌تواند در تسهیلِ فرایند فناوری نقش بارزی را ایفا کند، بلکه در نظام‌مندی این نهاد نقش محوری را خواهد داشت و عدم توجه به این مسئله می‌تواند آموزش عالی را از جامعیّت دور کند. طبقه‌بندی نظام معرفتی و مدیریتِ دانشِ انتقال‌یافته به دانشجویان بر اساس سطح دانایی آنها، طراحیِ نظام مطلوب ارتباط رودررو میان استاد و دانشجو و دانشجو و مدیران دانشگاه‌، مدیریت بهنجار و غیرمداخله‌گر اوقات فراغت دانشجویان به گونه ای که تداوم حرکت آنها در مسیر کسب و ارتقای سطح دانش را تضمین کند، ایجاد و تقویت علقه‌های اجتماعی و ارتقاء هویت ملی در دانشجویان به منظور به‌کارگیری دانش و مهارت‌های خود در مسیر اعتلاء و پیشرفت ملتِ خویش از کارکردهای عمده علوم انسانی است و مشارکت موثر در پایش، اصلاح و بهبود نظام سیاسی و اجتماعی و متعهد دانستن خویش به ارائه راه‌حل‌های لازم برای بهینه‌سازی فرایندها، و علاقه مداوم به دانش‌اندوزی با هدف مشارکتِ دانش‌بنیان در پیشرفت و ارتقای سطح رفاه فردی و اجتماعی از جمله مسائلی است که تدوین و تبیین آنها در نظام دانشگاهیِ نسل چهارم، تنها از عهده علوم انسانی برمی‌آید.

البته نکته مهم دیگر در شکل‌گیری دانشگاه نسل چهارم، ضرورت مشارکت سازمان‌های مردم‌نهاد و بویژه انجمن‌های علمی و بخش خصوصی در اداره امور مراکز علمی و مؤسسات پژوهشی است و تحقّق این رویداد می‌تواند بخشی از موانع را برطرف کند و این امر نیز عموماً از علوم انسانی ساخته است. تجربه موفق تشکیل شورای توسعه پژوهش و فناوری در علوم انسانی و هنر در معاونت پژوهشی وزارت علوم در طول دو سال اخیر، تجربه موفقی برای حرکت به سمت دانشگاه نسل چهارم است که امیدواریم این روند در ادامه با بهره‌گیری از ظرفیت‌های انجمن‌های علمی، با توان بیشتری تداوم یابد.

 

3. جمع‌بندی: لزوم توجه به مؤلفه‌های اساسی دانشگاه‌های نسل آینده

در مجموع باید گفت نظام فناوری آینده، دیگر مبتنی بر دستاوردهای ملموس چند دانش مشخص نیست و آکادمی آینده، نهادی است که درهم تنیدگی و تبادل متداوم دانش میان تمامی علوم را می‌طلبد. در این چارچوب، پرداختن به ظرفیت‌های مبناییِ شکل‌دهنده به شخصیت دانشجو و دانشمند از جمله مسائلی است که در مباحث نسل چهارم دانشگاه‌ها بدان توجه ویژه‌ای می‌شود. ما نیز برای مشارکت موثر در این زمینه و پیشگامی در نظام دانشگاهیِ آتی، لازم است از هم‌اکنون به مولفه‌ها و شرایط برپادارنده و شکوفاساز دانشگاه آینده توجه کنیم که در این فرصت کوشش شد با ذکر چند نمونه، اهمیت و جایگاه علوم انسانی در این زمینه تبیین شود و تاکید بر این است که رشد و توسعه دانش‌بنیانِ کشور، تنها در صورتی، پایدار و قابل اتکا خواهد بود که ظرفیت های فردی، انسانی و اجتماعی همه اعضای جامعه شکوفا شود و این امر منوط به آن است که نقش تمامی علوم در شکل‌گیریِ نظام شهروندیِ دانش‌محور به رسمیت شناخته شود و در این میان، به نقش، اهمیت و محوریت علوم انسانی با توجه به موقعیت خاص آن در طراحی نظام معرفتی و علمی، به طور ویژه توجه شود.

فایل های ضمیمه

کلید واژه ها: پژوهشگاه ihcs research center پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


نظر شما :