slider

کتاب جدید طرح اعتلاء با عنوان «علوم انسانی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» آماده‌ی انتشار شد

کتاب جدید طرح اعتلاء با عنوان «علوم انسانی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» آماده‌ی انتشار شد

طرح جامع اعتلای علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور، در ادامه‌ی انتشار آثار پژوهشی مجریان طرح‌ها، کتاب جدید دیگری را در پاییز سال ۱۴۰۰، منتشر خواهد کرد. کتاب «علوم انسانی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت: فراترکیب یافته‌های پژوهشی» به قلم استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، دکتر یحیی فوزی به رشته‌ی تحریر درآمده است. در این کتاب چنانکه از عنوان آن پیداست درباره‌ی چیستی و چگونگی الگوی پیشرفت در ایران و نسبت آن با علوم انسانی در کشور صحبت شده است. مؤلف در مقدمه‌ی اثر درباره‌ی این موضوع چنین نوشته است: طیف‌های گوناگونی از اندیشه‌ها درباره‌ی این موضوع آرای مختلف فکری را مطرح کرده‌اند که به‌صورت کلان می‌توان آن‌ها را در دو جریان کلی طبقه‌بندی کرد؛ کسانی که راه برون‌رفت را در الگویی یکسان‌انگارانه معطوف به تجربه‌ی غرب جست‌وجو می‌کردند و کسانی که بر نوعی الگوی پیشرفت معطوف به نیازها و شرایط و هم‌سو با بستر فرهنگی و ‌زیست‌بوم ایران تأکید می‌کردند. رویکرد اول تحت‌تأثیر نظریه‌پردازان اولیه‌ی توسعه‌ی جوامع‌ را به‌ سنتی‌ و مدرن‌ تقسیم‌ کرده‌ و معتقد بودند که‌ همه‌ی جوامع‌ سنتی‌ بهطور اجتناب‌ناپذیر حرکت‌ تکاملی‌ خود را به‌ سمت‌ جامعه‌ی مدرن‌، که‌ نقطه‌ی اوج‌ آن‌ کشورهای‌ غربی‌‌اند، طی‌ می‌کنند. بهنظر آنان‌، جامعه‌ی مدرن‌ به‌تدریج‌ با زوال‌ جامعه‌ی سنتی‌ بر جهان‌‌‌سوم‌ حاکم‌ خواهد شد و کشورهای غیرغربی راهی به‌جز پیروی کامل از الگوی تعقیب‌شده در غرب برای پیشرفت ندارند. در مقابل، بخش مهمی از اندیشمندان بر ضرورت الگوی پیشرفت معطوف به نیازها و شرایط و هم‌سو با بستر فرهنگی و بوم‌زیست ایران تأکید می‌کردند؛ به‌طوری که می‌توان گفت گفتمان غالب در خصوص پیشرفت بین اندیشمندان ایرانی در دو قرن گذشته حمایت از این رویکرد بوده است. این استاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه مقدمه‌ی خود درباره‌ی پیشینه رویکرد دوم به موضوع پیشرفت چنین می نویسد: اصولاً این رویکرد از دوران قاجار و به‌خصوص بعد از جنگ‌های ایران و روس مطرح شده و در زمان مشروطه و پهلوی و در سال‌های بعد از انقلاب تداوم داشته است. از جمله‌ی این اندیشمندان می‌توان به عباس‌میرزا، امیرکبیر، طالب‌اف، میرزاملکم‌خان، یوسف مستشارالدوله و همچنین اندیشمندان مشروطه مانند آیت‌الله نائینی و در سال‌های بعد ایرانشهر، کسروی، فروغی، آل‌احمد، شریعتی، شایگان، آیت‌الله مطهری، امام خمینی و آیت‌الله خامنه‌ای اشاره کرد که دغدغه‌ی آنان، با وجود تنوع دیدگاه‌ها، اغلب بحث از پیشرفت هم‌سو با بوم‌زیست ایران و برای حل مشکلات کشور و همچنین تأکید بر چگونگی نقش دین به منزله‌ی مهم‌ترین عنصر فرهنگی جامعه‌ی ایران در الگوهای پیشرفت بوده است. و به این منظور راهبردهای مختلفی را در خصوص چگونگی اثرگذاری عناصر ملی و دینی در الگوی پیشرفت مطرح کرده‌اند اما در درون این جریان، نیروهای فکری مختلفی وجود دارند؛ به‌طوری‌که بخشی از آن‌ها از پیوند هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی با تجدد و برخی دیگر از پیوند اسلام و تجدد سخن گفته‌اند و گروهی نیز الگویی یکتا‌انگار و تأسیسی فارغ از تجربه‌ی غرب را مطرح کرده‌اند. در سال‌های بعد از انقلاب و با غلبه‌ی گفتمان نوگرایان دینی که از اقتباس و تصرف در تجدد و ارائه‌ی الگوی تجددگرایی معطوف به مؤلفه‌های دینی و ملی در ایران دفاع می‌کرد، این مباحث وارد مرحله‌ی جدیدی شد. نگرش‌های مختلفی درباره‌ی چگونگی پیوند تجدد و دین و ملیت مجدداً در بین نوگرایان دینی طرح شد که به دلیل غلبه‌ی گفتمانی قرائت فقهی‌اجتهادی نوگرا این جریان تلاش برای عملیاتی‌کردن الگوی موردنظر خود را آغاز کرد و در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادی برای تأسیس ساختارهای جدید مبتنی بر الگوی پیشرفت معطوف به قرائت خود از دین و ملیت در ایران پرداخت. دکتر یحیی فوزی در ادامه طرح موضوع خود درباره‌ی الگوی دوم پیشرفت به وضعیت دهه‌های اخیر ایران در این زمینه می‌پردازند و چنین نوشته است: برخلاف این‌که انقلاب ایران خود به‌دنبال الگویی متأثر از مؤلفه‌های دینی و ایرانی برای پیشرفت کشور بود و مبتنی بر آن به تأسیس نهادها و جهت‌گیری‌های خود پرداخت، اما در دو دهه‌ی اخیر بحث از ضرورت تأسیس الگوی ‌اسلامی ایرانی پیشرفت مجدداً در فضای گفتمانی و نخبگانی ایران را رهبری انقلاب مطرح کرد و برای تبیین چیستی و چگونگی عملیاتی‌سازی این الگو طی دو دهه‌ی گذشته آثار مختلف و گسترده‌ای در عرصه‌ی علوم انسانی منتشر شده است؛ به‌طوری‌که صدها مقاله، کتاب و رساله و اثر پژوهشی درباره‌ی این موضوع نگاشته شد که هر یک از دیدگاهی خاص به این الگو نگریستند و تلاش برای تبیین آن را آغاز کردند. این حجم انبوه از اطلاعات ضرورت یک فرامطالعه و یکپارچه‌سازی برای رسیدن به هسته‌ی مشترک آن‌ها و شناسایی تفاوت‌ها و تشابه‌های یافته‌های این آثار با دیدگاه‌ها و نظرهای پیشین در دو قرن گذشته در خصوص این الگو و دست‌یابی به تبیینی اجماعی و عالمانه از پدیده‌ی الگوی ‌اسلامی ایرانی را الزامی می‌سازد. بر این ‌اساس، مسئله‌ی این پژوهش تبیین ویژگی‌ها و وجوه نوآورانه‌ی یافته‌های این پژوهش‌ها در مقایسه با نظریات و اندیشه‌های متفکران پیشین بومی‌گرا در ایران و چرایی و چیستی این الگو در آثار منتشرشده‌ی محققان علوم انسانی و ارائه‌ی مدلی برای تبیین نظری آن است. در این اثر مؤلف به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی چه نسبتی با نظریات و اندیشه‌های معطوف به پیشرفت در بین متفکران علوم انسانی دارد؟ و پژوهش‌های انجام‌شده درباره‌ی این الگو، در دو دهه‌ی گذشته در ایران، چه یافته‌های متمایز و نوآورانه‌ای در مقایسه با الگوهای پیشین مطرح ساخته‌اند؟ کتاب علوم انسانی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت؛ فراترکیب یافته‌های پژوهشی با شمارگان ۳۰۰ نسخه در پاییز امسال در اختیار علاقه مندان مباحث نظری علوم انسانی خصوصاً دوستداران موضوع پیشرفت و توسعه‌ی کشور قرار خواهد گرفت. برای کسب اطلاع از فهرست مطالب این اثر می‌توانید به وبگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بخش تازه‌های انتشارات یا بخش طرح جامع اعتلاء مراجعه فرمائید.

ادامه مطلب
حکمت اسلامی و افق پیشرفت

حکمت اسلامی و افق پیشرفت

استاد دکتر غلامرضا اعوانی، عضو کمیته علمی طرح اعتلا علوم انسانی ،سخنرانی مبسوطی با موضوع حکمت اسلامی و افق پیشرفت در بخش تخصصی طرح اعتلا درپژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی ارائه کردند. استاد غلامرضا اعوانی سخنان خود را با طرح این پرسش آغاز کردند که : «چرا حکمت؟ حکمت چه افقی را بر روی ما باز می کند؟» ایشان در پاسخ به این پرسش افزودند: حکمت تنها راه اسلامی کردن و الهی کردن علوم است، علوم در موضوعات محدود و مفیدند، اما نمی توانند به مسائل بنیادی انسان و جهان پاسخ دهند، همه علوم، عرضی است جز حکمت، چه حکمت ایمانی و یا حکمت رسمی که هم طولی و هم عرضی است. افق نیز به معنای محدود کردن زاویه دید انسان است. حکمت از دو راه ممکن است از راه دین و از راه حکمت رسمی. خواجه حافظ شیرازی در یک بیت به این دو نوع اشاره کرده است: مزاج دهر تبه شد در این بلا حافظ کجاست فکر حکیمی و رای برهمنی در این معنا آنچه می تواند اوضاع جهان را به سامان کند، حکما و دین مردان یا حکیم دینی هستند. اینجانب این موارد را با چند سوال و پاسخ آنها طرح می کنم: نخست اینکه: چرا علوم در اسلام رشد کرد و نه در مسیحیت؟ نباید فراموش کرد که تقابل جهان اسلام و جهان مسیحیت تنها در عرصه نظامی نبود بلکه ما در عرصه فرهنگی نیز ضمن تبادلات فرهنگی تقابل هایی نیز داشتیم. در مسیحیت دوره معروف به عصر تاریکی بود. اما از آنجایی که قوام دین اسلام مبتنی بر حکمت، علم، عقل، تفکر و تدبر، هدایت و نظر است، این رشد در عالم اسلام رخ داد. سوال دوم: دانش چگونه از اسلام به غرب منتقل شد؟ در این انتقال، هم علم و هم فلسفه ارتباط خود را با حکمت زود از دست داد. علوم و علوم انسانی بی شک دین زدایی شد . سوال سوم: چرا در میان کشورهای اسلامی در گذشته و حال، فقط ایران است که دارای سنت حکمی بیش از هزار سال است؟ این تداوم سنت حکمی در ایران رخ داد، و بنابراین پیوند دادن علوم و حکمت باید در ایران انجام شده باشد. اگر ایران پیش از اسلام را با ایران پس از اسلام مقایسه کنیم دچار شگفتی می شویم که چگونه این همه علوم و فنون در دوره بعد از اسلام پدید آمد که نه تنها در جهان اسلام بلکه در تمدن های جهان تاثیر فراوان گذاشت. بدون شک ناشی از وحی قرآنی است. سوال چهارم: آیا این مسئله ارتباط علوم و حکمت خاص ایران است؟ پاسخ این است که خیر، اهمیت آن محدود به ایران نیست بلکه الان یک مسئله جهانی است. بنابراین در جهان امروز که عصر جهانی شدن است با مسئله جهان و انسان کنونی ارتباط دارد. حکمت در قرآن چنین است: قرآن اساس همه ادیان را حکمت می داند و پیامبران را آموزگار حکمت معرفی می کند، از نظر این کتاب الهی حکمت «خیر کثیر» است در حالی که می فرماید «متاع الدنیا قلیل». قرآن مومنان را به حکمت همه انبیاء دعوت می کند. حکمت صفت خداوند است که در همه اقوام و ملل ظاهر شده است. حکمت قرآنی جهانی است و به قوم خاصی اختصاص ندارد. قرآن از ابتدا تا انتها کتاب حکمت است، هیچ کتابی به اندازه قرآن مجید بر اسماء الهی و ظهور این اسماء در عالم تاکید کرده باشد. قرآن عالی ترین کتاب حکمت است و آیاتی درباره مهم ترین مسائل حکمی از خداشناسی، جهان شناسی، انسان شناسی، آخرت شناسی، اخلاق، سیاست؛ حکمت نظری و عملی است. پیدایش علوم عقلی و نقلی در جهان اسلام؛ همه این موارد از قرآن ناشی می شود. نتیجه تشویق قرآن و رسول اکرم(ص) برای آموختن علوم علوم قرآنی و علوم مربوط به آن است و پیدایش علوم انسانی و جهانی شدن متاثر از دین اسلام است. نهضت ترجمه ای که در جهان اسلام پدید آمد فقط به یونان اختصاص نداشته است بلکه متون فراوانی از ایران بیش از اسلام و نیز تمدن هند را نیز دربر می گرفته است . فیلسوفان اسلامی تحول عظیمی را در معنای حکمت و تطبیق آن با حکمت قرآنی انجام داده اند. توفیق میان فلسفه و دین، عقل و ایمان و عقل و نقل بوسیله فیلسوفان مسلمان صورت گرفته است. در میان ادیان تنها دو دین جهانی هستند: اسلام و مسیحیت و در این بین نیز اسلام دینی است که سایر ادیان و پیامبران الهی را تصدیق می کند و می پذیرد، قبول دارد و جهانی است و مومنان را به حکمت انبیاء دعوت می کند. در اسلام انحصار طلبی وجود ندارد و همه ادیان الهی را پذیرفته است. در همین راستا است که علوم نیز در این دین جهانی می شود و همه علوم را به رسمیت می شناسد و جهانی می شود و در این دین است که نهضت ترجمه پدید آمد و فیلسوفان اسلامی تحولاتی اساسی را در علوم پدید آوردند و بوسیله این دین علوم جهانی شده به شرق و غرب عالم سرایت پیدا می کند. فارابی و مدینه فاضله؛ ابن سینا و دست آوردهای بزرگ او و کوشش او در توفیق میان عقل و وحی؛ سهروردی؛ ابن رشد و موضوع عرفان نظری؛ و ملاصدرا همه و همه دانشمندان موثری هستند که پرداختن به آرای هریک از آنها سال ها زمان نیاز دارد. اما موضوع انتقال علوم از اسلام به جهان غرب، این انتقال از طریق ترجمه متون اسلامی، در غرب صورت گرفت، دانشگاه ها در انجا پدید آمدند. تحت تاثیر تعاملات با جهان اسلام و آشنایی با علوم جهانی به تدریج دانشگاه هایی شکل گرفتند که قدیمی ترین آنها دانشگاه های آکسفورد و کیمبریج در کشور انگلستان و دانشگاه پاریس در کشور فرانسه بودند. در پی انها به تدریج دانشگاه های دیگری پدید آمدند. اما متاسفانه در این دانشگاه ها، حکمت جوان مرگ شد و نتوانست به زیست خود ادامه دهد، چراکه از یک سو با دانش کلامی در آمیخت و از سوی دیگر با پیدایش رنسانس در اروپا و محور قرار گرفتن انسان به موضوع حکمت بی توجهی شد و به تدریج فلسفه، علوم و دین از حکمت جدا شدند. پیدایش علوم جدید بر مبنای ریاضیات در این زمینه دانشمندان بزرگی در غرب فعالیت کردند اما متاسفانه ما در مطالعه این آراء و نظریات رویکرد نقادی نداریم و آرای آنها را بدون نقد می پذیریم و شرح می دهیم، باید در زمان شرح آرای صاحب نظران نقدهای بسیار گسترده ای که به این آراء وارد شده است را نیز طرح نماییم. در این دوران علوم به تدریج مکانیستی شدند و هر چه بیشتر و بیشتر از فلسفه فاصله گرفتند. علوم و حتی دین از حکمت الهی. ما باید به نقد دکارت بپردازیم. دکارت به عنوان پدر علم جدید و فردی عقل گرا باید حتماً بررسی و نقد شود به طور مثال «سوبژکتویسیمی» که از سوی او مطرح می شود هرگز به علم نمی رسد. علم جدید را مبتنی بر شکاکیت قرار می دهد. همچنین «دوآلیسم» مطرح شده از سوی او نیز باید نقد شود. او عالم را صرفاً کمیت می داند و تنها موجود دارای نفس را انسان می داند، این جهان بینی او قابل نقد است. این نقد ها بایددر جزئیات وارد شود. در همین راستا باید به سایر اندیشمندان نیز بپردازیم؛ نقد کانت نیز بسیار مهم است. آثار او که در نقد عقل است باید مورد بررسی دقیق و نقادانه قرار گیرد. همچنین «هگل» نیز باید نقد شود. این فیلسوف «حلولی» هم باید مورد توجه و بررسی نقادانه باشد. در غرب هیچ فیلسوفی نیست که نقد نشود اما در دانشگاه های ما خبری از نقد نیست، متاسفانه ما نظریات آنها بطور ناقص نقل و هرگز نقد نکرده می پذیریم. در انتها باید به چند مانع پیش روی علوم انسانی اشاره کنم: ۱- وجود یک برنامه نادرست آموزشی؛ ما تنها به تعلیم پرداخته ایم و از تربیت غفلت می کنیم. آموزش به عقل نظری اختصاص دارد، در حالی که تربیت برای عقل عملی نیاز است. ۲- غلبه علوم فنی بر علوم انسانی در نظام آموزشی ما که متاسفانه درچند دهه گذشته افزایش یافت. این موضوع متاسفانه نتایج نامطلوبی تاکنون برجای گذاشته است. یک نمونه آن عدم توجه به علوم انسانی در نهادهای مهم همانند صندوق حمایت از پژوهشگران است و نمونه دیگر مداخله دولت در همه امور فرهنگی . ۳- مشخص نبودن جایگاه پژوهش در علوم انسانی؛ متاسفانه این رویکرد وجود دارد که پژوهش نسبت به آموزش در رده پایین تری است و این هنوز در وزارتخانه های ما مطرح می شود. آنچه که دانشگاه را بالا می برد پژوهش است. در همه جهان چنین است. ۴- قطع ارتباط ما با فرهنگ های دیگر؛ این موضوع که متاسفانه در چند دهه پیش رخ داد خسارت های فراوان به ما زد. پیشرفت های چشم گیر در علوم حاصل شناخت فرهنگ های گذشته و حال در هر دوره ای است. نمونه بارز آن ابوریحان بیرونی است. ۵- عدم توانائی در مواجهه با مسائل جدید؛ مسئله فقط مطالعه کردن صرف و محض نیست بلکه ما باید تحولات فکری و اندیشگانی را درک کنیم و نشان دهیم. در این زمینه حوزه های علمیه نیز باید همراهی کنند. باید از مرحوم علامه طباطبایی درس بیاموزیم و به حکمت توجه کنیم. ۶- عدم توجه دقیق به سنت گذشته در رشته های علوم انسانی گذشته های بسیار غنی ما در دانشگاه ها

ادامه مطلب
شرکت طرح اعتلا علوم انسانی در نوزدهمین دوره نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار
رونمایی از فصلنامه و طرح های پایان یافته طرح اعتلا علوم انسانی

شرکت طرح اعتلا علوم انسانی در نوزدهمین دوره نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار

نوزدهمین دوره نمایشگاه دستاوردهای پژوهش، فناوری و فن بازار در تاریخ ۳/۱۰/۱۳۹۷ الی ۶/۱۰/۱۳۹۷ واقع در نمایشگاه بین المللی تهران برگزار گردید

ادامه مطلب
تحلیلی بر وضعیت مهارت و اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در چهار دهه گذشته
بازخوانی تحلیلی چهاردهه علوم انسانی در ایران( نشست چهارم)

تحلیلی بر وضعیت مهارت و اشتغال فارغ التحصیلان رشته های علوم انسانی در چهار دهه گذشته

دبیرخانه طرح جامع اعتلای علوم انسانی به مناسبت چهلمین سال انقلاب شکوهمند اسلامی سخنرانی ای توسط آقای دکتر انتظاری دانشیار گروه اقتصاد آموزش عالی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی و به دبیری آقای دکتر مالک شجاعی جشوقانی در روز سه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۳ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سالن اندیشه برگزار می کند.

ادامه مطلب
دکتر قبادی :طرحِ اعتلا، سرمایه‌ای ملی برای «علوم انسانی»
دکتر حسینعلی قبادی (ریاست طرح اعتلا)

دکتر قبادی :طرحِ اعتلا، سرمایه‌ای ملی برای «علوم انسانی»

جوهره طرح اعتلا، کوششی ژرفانگر، انتقادی، گفتمانی، باورمندانه، خردمحور و معطوف به بسترسازی برای احیای عقلانی تمدن ایرانی- اسلامی است. طرح اعتلا، مجموعه پروژه‌هایی به هم‌پیوسته و مرتبط با یکدیگر و کاملاً مسأله‎‎‌محور است که با پشتوانۀ بهره‌گیری از مطالعات جهانی و ملّی و به صورت شبکه برنامه محصول‎‎‌گرا و هم‌افزایانه تدوین شده است. طرح کلان «اعتلا و ساماندهی علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور» در مسیر حرکت به سمت تحقق تمدن نوین ایرانی ـ اسلامی برنامه‌ریزی شده و می‌کوشد تا در گام اول شبکه نخبگانی علوم انسانی در کشور را محقق گرداند، فعالیتی که زمینه‌های آن در پژوهشگاه قریب به بیست و یک سال پیش با تشکیل شبکه‎‎‌ تشکل پژوهشی - انتقادی تحت عنوان «شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی» فراهم آمده است. از همین رو طرح اعتلا برای تعمیق آن فعالیت‌ها و خروجی‌مدار ساختن فعالیت‌های نخبگانی پژوهشگاه با رویکرد بین‎‎‌رشته‎‎‌ای و با مشارکت نخبگان و سرآمدان پژوهشگاه و صاحبنظران تراز اول در سطح ملّی تعریف شده است. جوهره طرح اعتلا، کوششی ژرفانگر، انتقادی، گفتمانی، باورمندانه، خردمحور و معطوف به بسترسازی برای احیای عقلانی تمدن ایرانی- اسلامی است. البته در نگاهی کلان، این طرح معطوف به تحقق دغدغه‌های داعیه‎‎‌داران و بیدارگران و مصلحان جهان اسلام در ۱۵۰ سال اخیر است و بنا را بر آن گذاشته است تا کار نیمه تمام گذشتگان مصلح را به سرانجام رساند. این طرح، سازه‌ای است برای تحقق رسالت و اهداف استقلال فرهنگی که انقلاب اسلامی همواره خواستار آن بوده و تاکنون مجال گسترده، کلان و بایسته آن را نداشته و دانش، نگرش، بینش، توانش و جامعیت لازم برای پرداختن به آن در اختیار نهادها یا محققان کشور به صورت ایجاد یک تشکل نظام‌مند، منسجم و با برنامه‌ریزی پژوهشی نبوده است. از این حیث، این طرح از به‌روزترین طرح ها برای تحقق دغدغه‎‎‌های حضرت امام خمینی(ره) در عرصه استقلال فرهنگی و خلق گفتمان تحول در علوم انسانی در چارچوب توصیه‌های مقام معظم رهبری در حوزۀ علوم انسانی است . بویژه در جریان دیدار خصوصی با اعضای شورای متون، مقام معظم رهبری بر ضرورت «تولید» و اثربخشی و خروجی‌محوریِ فعالیت‌های شورای بررسی متون تأکیداتی صریح و مستقیم به‌پژوهشگاه و شورای متون داشته‌اند. طرح اعتلا، مجموعه پروژه‌هایی به هم‌پیوسته و مرتبط با یکدیگر و کاملاً مسأله‎‎‌محور است که با پشتوانۀ بهره‌گیری از مطالعات جهانی و ملّی و به صورت شبکه برنامه محصول‎‎‌گرا و هم‌افزایانه تدوین شده است. آبشخور و منشأ این طرح، اسناد بالادستی کشور از جمله قانون اساسی، رهنمودها و سلوک حضرت امام خمینی(ره) و منویات مقام معظم رهبری، سند چشم‎‎‌انداز، سیاست‎‎‌های برنامه پنجم و ششم توسعه کشور و همچنین سیاست‎های برنامه توسعه راهبردی پژوهشگاه ازجمله بندهای ۱، ۲، ۳، ۴ از راهبرد ۱ (شامل «ارتقای کیفیت پژوهش‎‎‌های بنیادی، توسعه‌ای و کاربردی علوم انسانی»، «توسعه پژوهش‌های نیاز‌محور و تقاضا‌محور با توجه به اولویت‌ها، مسائل و مشکلات اساسی جامعه (با تأکید بر مشارکت در اجرای طرح‌های کلان ملی)»، «رشد و توسعه مطالعات در حوزه تمدن ایرانی و اسلامی»، «تقویت و توسعه ظرفیت کشف و خلق دانش، گسترش پژوهش‌های نوآورانه (با تأکید بر رویکرد بومی‌گرایی در علوم انسانی)») و سیاست ۷ از راهبرد ۲ (شامل «توسعه مناسبات و همکاری‎‎‌های علمی، دانشی و پژوهشی با نهادهای علمی، تحقیقاتی و حوزوی») و سیاست ۹ از راهبرد ۳ (شامل «ایفای نقش مؤثر در تدوین برنامه‌های توسعه کشور») است. دست‎‎‌اندرکاران متخصص و متعهد طرح اعتلا کوشیده‌اند تا این طرح را به گونه‌ای کاملاً واقع‎‎‌گرایانه تدوین نمایند، چنانکه هم ناظر بر آخرین یافته‎‎‌های دانش بشری و هم برجوشیده از مبانی و معارف دینی و فرهنگ ایرانی ـ اسلامی باشد. بنا بر گزاره‌های یاد شده، طرح اعتلا از حیث راهبردی و پیوند میان نظریه و کاربرد و جامعیت و معطوف بودن به پیشرفت کشور، در تاریخ معاصر ایران و در میان کوشش‎‎‌های ارزنده مشابه سال‌های پس از انقلاب اسلامی، بی‎‎‌بدیل و یا حداقل کم‌نظیر است. چه اینکه در میان رهیافت‎‎‌های موجود در حوزه علوم انسانی کشور، یعنی؛ ۱) نظری‎‎‌گرایی محض و صرفاً بر مبنای چارچوب‎های نظری متعارف دنیا؛ ۲) نظری‎‎‌گرایی محض و منحصراً با اعتنا به دیدگاه‎‎‌های بومی؛ ۳) کاربردگرایی صرف و بر مبنای چارچوب‌های نظری متعارف دنیا؛ ۴) کاربردگرایی محض مبتنی بر دیدگاه‎‎‌ها و نیازهای بومی، راه پنجمی را در پیش گرفته است؛ یعنی «جهانی‌اندیشی و بومی محوری» که راهی تلفیقی، متعادل، محصول‎‎‌گرایانه و همراه با نگاهی ایجابی است و با ابتنا بر نظام ملّی نوآوری، جامع مزیت‎های همه رهیافت‎ها و به دور از کاستی‎‎‌های افراط و تفریطی هریک از آنها است و طرحی متمایز و واجد نوآوری است. ممیزات این راه پنجم از این قرارند: ۱- شناخت عالمانه علوم انسانی موجود، از جهت مبانی، ماهیت، مسأله موضوع و موقعیت ؛ ۲- نقد علوم انسانی در حوالت تاریخی اخیر هم براساس مبانی نقد و خاستگاه اصلی هم براساس مبانی بین‌فرهنگی؛ ۳- ترسیم مسیر تحولات علوم انسانی و احصای شاخص‌های این تحولات؛ ۴- تعیین موقعیت دانش‌های فراهم آمده در جغرافیای فرهنگی اسلام و ایران و تعیین موازین و سنجه‌های ارزیابی این دانش‌ها و . . .، ۵- استاندارد کردن مفاهیم نظری، مبانی، علم، فرهنگ، تمدن. با توجه به آنچه یاد شد، طرح اعتلا می‌تواند پشتوانه‎‎‌ای گفتمانی و مکمّلی مددرسان برای مجموعۀ شورای تحول علوم انسانی و سازمان‎‎‌های دست‎‎‌اندرکار اصلاح نظام درسی و تحول برنامه‎‎‌های آموزشی علوم انسانی باشد و می‌تواند سرمایه‎‎‌ای ملّی در فرایند تحولات آتی علوم انسانی کشور فراهم آورد. همچنین انتظار می‌رود تا این طرح به منزلۀ رویدادی پیشتاز در عرصۀ پژوهش‎‎‌های علوم انسانی در حوزۀ وزارت متبوع محسوب گردد و جایگاه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را در سطح منطقه، جهان اسلام و آسیا نیز ارتقا بخشد و مایۀ غنی‎‎‌سازی دستاوردهای برنامۀ ششم توسعه در بخش آموزش عالی گردد. اقبال گرم و همّت بزرگواران اعضای محترم کمیته علمی و محققان و مجریان طرح‌های گوناگون موجب شد که پژوهشگاه همچنان که به لطف الهی برای نخستین‌بار صاحب برنامه توسعه راهبردی شده است، برای بار نخست، صاحب تجربه‌ای متمایز از هم‌نشینی، همدلی، تعامل، گفتگو، مفاهمه و کانون تضارب آرا و تعاطی افکار اندیشمندان علوم انسانی ایران با سلیقه‌های گوناگون اجتماعی باشد که خود لازمۀ توسعه و پیشرفت کشور و صیانت از سرمایه‌های نخبگانی و منافع و مصالح ملی به شمار می‌آید. دکتر حسینعلی قبای -فصلنامه طرح اعتلا -پژوهشگاه علوم انسانی

ادامه مطلب
معرفی اجمالی طرح اعتلا علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور

معرفی اجمالی طرح اعتلا علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور

پژوهشگاه علوم انسانی و مطا لعات فرهنگی با مشارکت جمیع کثیر از نخبگان و بزرگان علوم انسانی ، طرحی در گستره ملی ر ابا عنوان " طرح اعتلا ء علوم انسانی معطوف به پیشرفت توسعه کشور" از سال ۹۵ آغاز کرده است که هدف آن انجام پژوهش های مسئله محور، کاربردی، ودارای جهت‌گیری‌های بومی ومبتنی برسیاست‌های کلان ملّی بوده است که به معرفی آن می پردازیم : الف-اهداف طرح اعتلا طرح اعتلا علوم انسانی اهداف زیر را دنبال می کند : ۱-پیشبرد اهداف و مأموریت‌های تعریف‌شده برای علوم انسانی در برنامه توسعه واسناد بالا دستی کشور -یکی از اهداف مهم طرح اعتلا تحقق بخش عمده‌ای‌ از اهداف و مأموریت‌های تعریف‌شده در برنامه توسعه واسناد بالا دستی نظام مانند سند جامع علمی کشور ، مصوبات مجلس تشخیص مصلحت نظام در حوزه گفتمان تحولِ علوم انسانی ومندرجات برنامه های توسعه پنجم وششم کشور می باشد به بیان دیگر بازنماییِ اندیشه‎ ومسائل مستتر در اسناد بالادستی همچون سند چشم‌انداز بیست‌ساله جمهوری اسلامی ایران در افق ۱۴۰۴ شمسی؛ سیاست‌های کلی «علم و فناوری» (نظام آموزش عالی، تحقیقات و فناوری) ابلاغی ازسوی مقام معظم رهبری در شهریورماه ۱۳۹۳؛ سیاست‌های کلی برنامه پنجم توسعه ابلاغی ازسوی مقام معظم رهبری در دی‌ماه ۱۳۸۷؛ نقشه جامع علمی‎کشور؛ قانون برنامه پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران؛ گزارش مدیریتی سند تحول راهبردی نظام آموزش عالی کشور؛ اساس‎نامه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی مبنای انتخاب مسائل محوری در طرح اعتلا بوده است. ۲-پیشبرد اهداف وماموریت های ملی پژوهشگاه علوم انسانی در راستای توسعه کشور - طرح اعتلا طرحی همراستا با اهداف وماموریت های ملی پژوهشگاه علوم انسانی می باشد زیرا از جمله اهداف تاسیس پژوهشگاه و برنامه کلان پنجساله آن " ایفای نقش مؤثرتر در نقشه جامع علمی کشور، تقویت و گسترش قطب ها، شبکه ها و حلقه های گفت وگوی انتقادی علمی در حوزه علوم انسانی ‏ایجاد و توسعه شبکه های علوم انسانی در سطح ملی و نیل پژوهش های حوزه علوم انسانی به ‏تراز قطب های علمی آسیا " می باشد . ولذاطرح جامع اعتلا و ساماندهی علوم انسانی معطوف به پیشرفت کشور» محصول یا مولود فرهنگِ تفکر استراتژیک در پژوهشگاه است در راستای ایفای نقش مؤثرتر پژوهشگاه در عرصه ملی و در تدوین برنامه‌های توسعه کشور طراحی شده است. که در واقع تثبیت اعتبار علمی پژوهشگاه از طریق اجرای یک طرح بزرگ، شاخص، میان‌رشته‌ای و جامع و ماندگار و محصول‌محور ؛ واستفاده از بخش‌هایی از ظرفیت علمی ـ تحقیقاتی اعضای هیأت علمی و پژوهشگران پژوهشگاه، افزون بر فرصت اختصاص‌یافته برای طرح‌های موظف و,,تولید مقالات علمی برتر و کتاب‌های فاخر درازجمله دیگر اهداف طرح می باشد. ب-ویژگی های طرح اعتلا طرح اعتلا ویژگی های خاصی دارد که آن را از دیگر طرح ها متمایز می سازد این ویژگی ها عبارتند از : ۱-مامویت گرا بودن طرح -یکی از ویژگی های طرح اعتلا ماموریت گرا بودن آن است با توجه به اینکه هدف طرح اعتلا ،عملیاتی کردن و تحقّق مأموریت‌هایی است که در برنامه‌ها و اسناد بالا دستی کشور در مورد علوم انسانی مطرح شده است.( در اسناد بالا دستی کشور مثل برنامه‌ی توسعه‌ی علمی کشور و اسناد دیگر یک سری مأموریت‌ها و یک سری توصیه‌ها برای تحوّل و استفاده و کارآمدسازی علوم انسانی مطرح شده است ) لذاطرح اعتلا عمدتاً در راستای عملیاتی‌سازی و تحقّق این اهداف و مأموریت‌ها است. براین اساس یکی از ویژگی‌های مهم طرح این است که مستندات و اسناد بالا دستی مشخّص دارد. ومبتنی بر توصیه‌هایی است که در نقشه‌ی جامع علمی کشور در حوزه‌ی علوم انسانی شده است. در واقع در آن‌جا یک مأموریت‌های خاصّی برای علوم انسانی تعریف شده است. یا برنامه‌ی پنجم و ششم توسعه‌ی کشور مباحثی در حوزه‌ی علوم انسانی مطرح شده است و در سیاست‌های کلّی نظام برای رشد و توسعه‌ی علمی و تحقیقاتی کشور که مصوب سال ۸۳، مجمع تشخیص مصلحت نظام است و با تأیید رهبری ابلاغ شده است، باز یکی از اسناد بالادستی طرح اعتلا است. بنابراین در واقع می‌توان گفت طرح اعتلا یک هدف ملّی را دنبال می‌کند. ۲-کارفرمائی بودن طرح -ویژگی طرح اعتلا کارفرمایی بودن طرح است. در واقع کارفرمایی بودن یعنی این‌که سازمان برنامه و بودجه کارفرمای طرح است و پژوهشگاه مجری این طرح است. این الزامات خاص طرح کارفرمایی را خود به خود دارد. بنابراین به یک معنا می‌توانیم بگوییم یک طرح مأموریت‌گرا است که کارفرمای مشخّص دارد، کارفرمای سازمان برنامه‌ و بودجه است. البتّه علاوه بر این اهداف دیگری هم دنبال می‌کند. به هر حال آن دغدغه‌های مقام معظّم رهبری در مسئله‌ی علوم انسانی، جهت‌دهی به ظرفیت علمی و تحقیقاتی اعضای هیئت علمی و اصولاً ارتقای جایگاه ملّی پژوهشگاه در نظام تحقیقاتی و برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری‌های کلان کشور و اصولاً پیش بردن یک پروژه‌ی فاخر در حوزه‌ی علوم انسانی در کشور از جمله اهداف این مسئله است. ۳- مسئله محوری – سومین ویژگی که طرح اعتلا دارد مسئله محوری طرح است. یعنی هدف آن پرداختن به مسائل محوری ومهم در حوزه ماموریت های عوم انسانی کشور می باشد که این مسائل که از اسناد بالا دستی استخراج شده است ۴- مشارکت گسترده صاحبنظران در سیاست گذاری واجرا- طرح اعتلا با مشارکت گستره اندیشمندان وصاحبنظران علوم انسانی کشور در حال اجرا می باشد بطوریکه حدود ۵۵ صاحبنظر برجسته در سیاستگذاری وکمیته علمی مستقیما فعال بوده وده ها محقق در کشور با طرح همکاری می کنند . که در ادامه به این مسائل می پردازیم : ج-مسائل طرح اعتلا در فاز صفر طرح اعتلا شش مسئله مهم از اسناد بالا دستی در خصوص ماموریت های محوله به علوم انسانی استخراج گردید و حول این مسائل پروژه های پژوهشی مختلفی به منظور تبیین وتحلیل ابعاد مسئله مذکور مطرح شد این مسائل از سه منظر مبانی نظری ، تحولات تاریخی وکاربست کنونی مسئله مطرح شده است که در مجموع یک کل را تشکیل می دهند وبا نگاهی سه بعدی به ابعاد مسئله در تلاش برای تبیین وارائه راهکارهای لازم در مواجهه با مسئله می باشند.بر اساس این شش مسئله طرح سازماندهی شد. اوّلین مسئله، مسئله‌ی نسبت بین مهارت و تحصیل و اشتغال دانش آموختگان علوم انسانی است. در واقع مهارت و تحصیل یکی از دغدغه‌های مهم در حوزه‌ی علوم انسانی کشور است. ودر اسناد بالا دستی به این مسئله اشاره شده است که باید ابعاد این موضوع تحلیل وتبیین شده وراهکارهای مناسبی برای حل این مسئله ارائه گردد. برای این موضوع راه حلی برای این اتخاذ شود و هم در بسیاری از پژوهش‌هایی که در کشور، در خصوص تحوّل علوم انسانی مطرح شده است، این بحث به کرّات تأکید شده است که مهارت و تحصیل و اشتغال دانش آموختگان باید تحقیقات جامعی در مورد آن انجام بگیرد، . بر این اساس طرح اعتلا این مسئله را به عنوان یکی از مسائل مهم مطرح کرد و در ذیل آن سعی کرد که یک سری پروژه های پژوهشی را تعریف کند. دومین مسئله ، نسبت بین پژوهش های علوم انسانی و نهادهای اجرایی وحکومتی است. اصولاً رابطه‌ی نهادهای اجرایی و مرکز پژوهش علوم انسانی در ایران ضعیف است و بسیاری از پژوهش ها ی علوم انسانی بر مراکز تصمیم سازی واجرا اثر گذاری کم رنگی دارند. و این یکی از چالش‌هایی است که در بسیاری از تحقیقاتی که در ایران، در حوزه‌ی علوم انسانی انجام شده است، به عنوان یک مسئله مطرح شده است. در اسناد بالا دستی هم به این مسئله اشاره کردند. لذا در طرح اعتلا در ذیل این مسئله ، عناوین مختلف پژوهشی مطرح شده تا این مسئله را در حوزه های مختلف آسیب شناسی کرده وبرای آن راه حل هائی ارائه دهد. سومین مسئله نسبت علوم انسانی با صنعت، تجارت و فن‌آوری است. اینکه چقدر مسائل صنعت کشور به علوم انسانی پیوند خورده است؟ واقعاً چقدر در طرح‌های صنعتی کشور پیوست‌های علوم انسانی لحاظ می‌شود؟ در مسائل شهرسازی چقدر مسائل علوم انسانی در نظر گرفته می شود ؟ بحث تجاری‌سازی در علوم انسانی چگونه قابل عملیاتی شدن است ؟ همچنین بحث استفاده از تکنیک‌های جدید، در علوم انسانی نیز از جمله پرسشهای کلیدی حول این مسئله می باشد چهارمین مسئله‌ نسبت علوم انسانی و جامعه است. در واقع رابطه‌ی علوم انسانی و جامعه به چه صورت است، چقدر مراکز و نهادهای مدنی، اجتماعی در پیشبرد علوم انسانی نقش دارند و علوم انسانی اصولاً در حل بحران‌ها و معضلات اجتماعی چه نقشی را ایفا کرده است و چقدر توانمند است؟ رابطه علوم انسانی وجامعه چگونه است ؟ پنجمین مسئله نسبت علوم انسانی با پیشرفت و توسعه‌ی کشور است که باز به عنوان یک مسئله و دغدغه‌ی مهمی ،اسناد بالا دستی بر آن تاکید دارند. و یکی از بحث‌های بسیار جدّی و مسائل مهم علوم انسانی است. که در طرح اعتلا به صورت خاص مورد برسی در قالب پروژه های تحقیقاتی مختلف مورد برسی قرار گرفته است. ششمی مسئله نسبت علوم انسانی با قدرت ملّی و بین المللی است. یعنی واقعاً علوم انسانی می‌تواند چه تأثیری در ارتقای قدرت نرم جمهوری اسلامی داشته باشد؟ چه تأثیری در قدرت سخت‌افزاری کشور داشته باشد؟ چه تأثیری در قدرت علمی کشور داشته باشد؟ در واقع جایگاه علمی کشور را در یک نگاه بین المللی را چگونه می‌تواند ارتقا ببخشد؟ این هم یکی از مسائل مهم علوم انسانی است. هفتمین مسئله تجربه جهانی در بحث تحوّل علوم انسانی است که تلاش می کند به بررسی تجربه جهانی در اعتلا علوم انسانی بپردازد تا این تجربه راهگشای اعتلا علوم انسانی در کشور نیز باشد. هشتمین مسئله مسئله دین و علوم انسانی است. که به بررسی ابعاد تاثیر گذاری دین ورویکردهای مختلف به رابطه دین وعلوم انسانی می پردازد. بنابراین طرح اعتلا یک طرح کاملاً مسئله محور است که هر کدام از این مسائل یک سری پروژه های پژوهشی با نگاه ها ورویکردهای سه بعدی یعنی نظری ، تاریخی وکاربستی ذیل آن عنوان شده است. مجموعاً حدود ۱۲۰ عنوان طرح ذیل این مسائل تعریف شده است. که انجام این پژوهشها می تواند کمک مهمی به تبیین نقش علوم انسانی در توسعه وپیشرفت کشور بوده ونقشه راه تاعتلاعلوم انسانی در ایران اسلامی را فراهم آورد. د-ساختار اجرائی طرح ساختار طرح شامل دبیرخانه، شورای سیاست‌گذاری، کمیته‌ی علمی، کارگروه‌ها می باشد که مجموعه وسیعی از از اساتید وصاحبنظران شاخص علوم انسانی را در برمی گیرد. ه-مراحل اجرائی واقدامات انجام شده -تدوین ساختار و آیین‌نامه‌ی طرح و تعیین اعضای کمیته‌ی علمی و کارگروه‌ها -تدوین پروژه های فاز صفر از سه منظر مبانی ، تاریخ وکاربست(۱۲۰ درخواست پروژه) -تشکیل ده ها جلسه حدود کارشناسی و سیاست‌گذاری وعلمی وبررسی طرح ها -اعلام فراخوان وسفارش طرح ( که تا کنون حدود یکصد پشنهاد به دبیرخانه واصل شده است -بررسی طرح ها ی ارسالی در کارگروه ها با حضور صاحبنظران -نهائی شدن حدود سی طرح طی سال اول اجرای طرح (هر ۲۰ روز یک طرح ) -انعقاد قرارداد با محققان وپیگیری پیشرفت طرح ها -برنامه‌ریزی برای نشست‌های خبرگانی در حوزه مسائل - انتشار مجله‌ی تخصّصی طرح اعتلا -راه اندازی وب سایت طرح اعتلا به نقل از فصلنامه طرح اعتلا

ادامه مطلب
فلسفه برای جامعه

فلسفه برای جامعه

هیچ فیلسوفی به قدر استاد دینانی از مقام حضرت عقل دفاع نکرده است. مسئله عقل به قدری در حیات بشر مهم و مغتنم است که جوهر انسان است. عقل در ۱۳۰۰ سال گذشته همواره محترم نبوده است. عقل از سوی عرفا مورد حمله بوده است. استاد دینانی می‌فرمایند کسی که عارف حقیقی باشد محال است که مخالف عقل باشند.

ادامه مطلب