الگوی تأثیر: پیشنهادی برای افزایش ضریب تأثیر پژوهش‌های علوم انسانی در توسعه جامعه

تعداد بازدید:۱۶۰۱
یکی از مسائل مهم در جامعه ما، نبود ارتباط پویا و تنگاتنگ بین مراکز تحقیقاتی علوم انسانی و تصمیم گیران اجرایی حوزه‌های علوم انسانی در نهادهای مختلف می‌باشد. در یک نگاه کلی این موضوع به گسست و شکاف بین نظام علمی و نظام توسعه ی کشور مربوط می‌شود. با توجه به اینکه علاقه به تأثیرگذاری پژوهش‌های علوم انسانی در جامعه رو به افزایش است، هدف این مقاله ارائه مدل یا الگوی سه عنصری از تأثیر پژوهش است که می‌تواند برای سنجش وضع موجود و همچنین پیشنهاد گام‌هایی برای حمایت از استفاده از نتایج پژوهش‌های علوم انسانی در تصمیم‌گیری‌ها باشد.
الگوی تأثیر: پیشنهادی برای افزایش ضریب تأثیر پژوهش‌های علوم انسانی در توسعه جامعه

عبدالمهدی ریاضی

مقدمه:
یکی از شاخص‌های مهم توسعه یافتگی کشورها، ارتباط تنگاتنگ و پویا بین نظام علمی و سازمان‌های متولی توسعه کشور می‌باشد. متأسفانه در کشور ما این ارتباط ضعیف است. گرچه در یکی چند دهه گذشته بهبود نسبی در ارتباط بین مراکز تحقیقاتی وبخش صنعتی جامعه ایجاد شده است، ارتباط بین مراکز علمی و تحقیقاتی در حوزه‌های علوم انسانی و بخش‌های متولی توسعه در این حوزه‌ها همچنان دچار ضعف است؛به گونه‌‌ای که پژوهش‌های علوم انسانی هنوز نتوانسته‌ جایگاه و تأثیر لازم را در اداره‌ی جامعه داشته باشد. عوامل متعددی باعث این ضعف ارتباط هستند. برخی از این عوامل مربوط به نهادها و بافتار تولید تحقیقات علوم انسانی است که از ضعف در تعریف مسأله و مسأله‌یابی تا انجام پژوهش‌های با استانداردهای لازم مربوط می‌شود. برخی دیگر از عوامل به عدم توانایی سازمانها در به‌کارگیری نتایج و ساختار کلی سیاسی و اجتماعی جامعه مربوط می‌شود. چنانچه چرخه انجام پژوهش و تولید علم و استفاده از نتایج تحقیقات در جهت توسعه کشور را بصورت زیر ترسیم نماییم، در آن‌صورت ضعف در هر یک از نهادهای درگیر در این چرخه، باعث عدم ارتباط لازم بین نظام علمی و بخش توسعه کشور خواهد شد.
در این چرخه، سه نهاد و بافتار مهم درگیر هستند. اول نهاد و بافتار متولی انجام پژوهش و تولید علم، دوم نهاد و بافتار نشر یافته‌های علمی حاصل از انجام تحقیقات و سوم نهادها و بافتار استفاده از نتایج تحقیقات در جهت توسعه کشور. ذکر این نکته ضروری است که مجموعه فعالیت‌های این نهادها در یک بافتار سیاسی و اجتماعی صورت می‌پذیرد؛ بنابراین، یادآوری این نکته ضروری است که میزان مشارکت و تأثیر تحقیقات در امور اجرایی و اداره‌ی جامعه همیشه تحت تأثیر فرآیندها و برخی محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی است. نکته‌ دیگر اینکه دیدگاه واحدی نسبت به اینکه در علوم انسانی چه چیزی «تحقیق» و «پژوهش» محسوب می شود، وجود ندارد. از نظر روش‌شناسی می‌توان روش‌های تحقیق در علوم انسانی را به صورت یک طیف ترسیم کرد که در یک سوی آن پژوهش‌هایی با استفاده از روش‌های موجود در علوم تجربی (روش‌های کمی) انجام می‌پذیرد و در سوی دیگر آن پژوهش‌های کیفی نزدیک‌تر به علوم‌انسانی انجام می‌گیرد؛ بنابراین، بحث در مورد اینکه کدام روش یا روش‌ها از قابلیت‌ بیشتری در علوم‌انسانی برخوردار است، دشوار است بخصوص که در روند پژوهش، برخی استانداردها رعایت نمی‌شود. شاید بتوان تنها تأکید کرد که در هر نوع تحقیق و پژوهش، باید اصول و ضوابط حاکم بر روش‌های به‌کار برده شده رعایت گردد تا در آنصورت بتوان نسبت به نتایج به‌دست آمده اطمینان نسبی داشت. به هر حال، این مقاله به این نکته نمی‌پردازد که پژوهش «خوب» کدام است، بلکه نکته این است که هر نوع پژوهشی چه کمی و چه کیفی می‌تواند تأثیری در جامعه داشته باشد.
بحث نسبت به ارزش تحقیق و پژوهش در علوم انسانی از بحث‌های دیرین است که در سال‌های اخیر شدت گرفته است. علاقه‌‌روز افزون نسبت به تحقیق، از یک سو به افزایش جمعیت دانش‌آموخته در جامعه بر می گردد و از سوی دیگر به نیاز ما به درک مسائل پیچیده‌ دنیای امروز مربوط است. هر پژوهش همراه با خود تصویری از علم و عینیت‌گرایی دارد و بنابراین دولت‌ها معمولاً علاقه‌مند هستند تا سیاست‌هایشان را با شواهد و پشتوانه‌ی تحقیق و پژوهش همراه نمایند. تأکید بر پاسخگو کردن پژوهش‌هایی که از بودجه عمومی استفاده می‌کنند نیز در همین راستاست. رسانه‌های گروهی نیز توجه زیادی به گزارش کردن نتایج تحقیقات دارند اگرچه همیشه گزارش‌های علمی ممکن است آنچنان که باید دقیق نباشند. رشد چشمگیر اینترنت و افزایش استفاده از آن به عنوان یک منبع عظیم اطلاعات توسط گروه‌های وسیعی از پژوهشگران شاهدی دیگر بر علاقمندی نسبت به تحقیق و پژوهش است. راه اندازی تعداد زیادی مراکز تحقیقاتی و ایجاد مجلات متعدد در رشته های مختلف علوم انسانی همگی حکایت از توجه و اقبال به تحقیق و پژوهش در رشته های علوم انسانی دارد و بالأخره، دغدغه بومی ساختن علوم انسانی باعث گردیده است تا محققین و اندیشمندان زیادی به امر پژوهش در علوم انسانی بپردازند.
عوامل مختلفی‌بر نقش علوم انسانی در جامعه اثر دارند؛ اول اینکه پژوهش‌های علوم انسانی دارای یک ویژگی خاص هستند که این ویژگی روی نقشی که این نوع پژوهش‌ها می‌توانند در جامعه بازی کنند تأثیر می‌گذارد. پژوهش‌های علوم انسانی ارزش مدار هستند که این ویژگی شدیداً به ‌آرمان ‌های ما برای جامعه مربوط می‌شود. این آرمان ها، اهداف متعددی را در برمی‌گیرند که همیشه بین آنها الزاما هماهنگی وجود ندارد. همانگونه که در حال حاضر مشاهده می‌‌شود، معمولاً نسبت به ‌آرمان ‌ها و اهداف در سطح کلی و کلان توافق‌هایی وجود دارد، اما در سطح خرد و همچنین اینکه چگونه باید به این اهداف رسید تقابل‌های زیادی وجود دارد. بسیاری از این تقابل‌ها در واقع تفاوت و اختلاف‌نظر در مورد جوهر علوم انسانی است. افزون بر این، در علوم انسانی نسبت به سایر علوم، کمتر شاهد استفاده از یافته‌های پژوهشی در سیاست‌گذاری و اجرا هستیم. این واقعیت که همه افراد بهره‌ای از علوم انسانی برده اند باعث شده تا شغل‌های مرتبط با علوم انسانی از موقعیت پایین‌تری برخوردار شوند، همچنین نبود یک پایه و مبنای معرفتی روشن در علوم انسانی شاید به دلیل مشارکت حوزه‌های علمی مختلف در این علوم، همه عواملی هستند که بر نقش علوم انسانی در جامعه تأثیرگذارند.

تأثیر چیست؟
گرچه موضوع تأثیر پژوهش از موضوع‌های داغ و روز می‌باشد، باید گفت که مطالب مدوّن زیادی روی این موضوع وجود ندارد. حتی گفتمان لازم برای کشف این موضوع نیز وجود ندارد. این نکته خاص کشور ما هم نیست.  در این مقاله، ما از واژه‌هایی نظیر «کاربرد»، «تأثیر» و «ارزش» برای نشان دادن رابطه بین پژوهش‌های علوم انسانی و بخش‌های دیگر جامعه استفاده می‌کنیم. استفاده از چند واژه به این دلیل است که هیچ‌یک از این واژه‌ها به‌تنهایی معنای مورد نظر را نمی‌رسانند.
تأثیر زمانی رخ می‌دهد که تحقیق در هر یک از صورت‌های مختلفش روی رفتار افراد یا عملکرد سازمانها اثرگذار باشد. نتایج و یافته‌های پژوهش‌ها ممکن است در زندگی خصوصی یا عمومی افراد و همچنین در عملکرد سازمان‌ها به کار گرفته شود. مردم ممکن است از این موضوع که نظرات و رفتارشان متأثر از نتایج پژوهش‌ها است آگاه باشند یا نباشند.
مهم‌تر این که پژوهش تنها یکی از عوامل مؤثر روی رفتار انسان‌ها است و همانگونه که بعداً بحث خواهد ‌شد، تأثیر پژوهش تابع فرآیندهای فراگیرتر اجتماعی و سیاسی است. به این ترتیب، اثر پژوهش همیشه یک امر پسندیده نیست (ر.ش. به لواچیک و گلاتر 2001 و ویلینسکی 2000)، از نتایج پژوهش‌ها گاهی برای تقویت و تثبیت برخی موقعیت‌ها استفاده شده است. در این راستا، شاید بهتر باشد از عبارت عواقب پژوهش به جای تأثیر پژوهش استفاده کرد.
تأثیر چگونه رخ می‌دهد؟
بسیاری از اندیشمندان بر این باورند که تأثیر پژوهش و تحقیق در درازمدت رخ می‌دهد ( ویس؛ 1979، ویلینسکی 2000)؛ برای مثال، یافته‌های حاصل از پژوهش در زمینه‌های آموزش و یادگیری، خطرات و زیان‌های سیگار یا اثربخشی ورزش در سلامت ممکن است ده‌ها سال طول بکشد تا اثرگذاری لازم را در جامعه داشته باشد.
همچنین تأثیر یافته‌های پژوهش معمولاً از طریق ارتباط مستقیم پژوهشگر با تصمیم‌گیران صورت نمی‌پذیرد؛ بلکه کاربران نتایج تحقیقات معمولاً از طریق یک عضو سومی که بخشی از فرآیندهای سیاسی و اجتماعی است پی به مفید بودن نتایج تحقیقات می‌برند. رسانه‌های گروهی نقش مهمی در توجه دادن مردم و تصمیم‌گیران به نتایج تحقیقات بازی می‌کنند. مردم غالباً از طریق منابعی از نتایج تحقیقات مطلع می‌شوند که این منابع از نتایج تحقیقات در گفتگوها و نوشته‌هایشان استفاده می‌کنند. بخش عظیمی از اطلاعات و مطالب مورد استفاده در رشد حرفه‌ای بخش‌های مختلف جامعه از نتایج پژوهش‌ها تأمین می‌گردد. سیاستمداران و مقامات دولتی غالباً از طریق گروه‌های علاقه‌مند و لابی‌های خود که مایلند دیدگاه‌های سیاسی موردعلاقه‌ی خودشان را به پیش ببرند، از نتایج تحقیقات باخبر می‌شوند. منابع دیگری نظیر سازمان‌ها و نهادهای حرفه‌ای، بنیادها و اتاق‌های فکر در ترویج و گسترش نتایج تحقیقات دخیل هستند. البته هر یک از این نهادها، دلایل خاص خودشان برای علاقمندی و استفاده از نتایج تحقیقات دارند.
گرچه گروه سوم از نتایج تحقیقات برای دلایل مختلف استفاده می‌کنند، راه اصلی نفوذ تحقیقات به سیاست‌گذاری‌ها و اجرای امور از همین طریق است. هر حوزه از فعالیت‌های علوم انسانی دارای مجموعه‌ای از کارکردها، عادات و عقلانیت پذیرفته‌شده‌ی خودش است. معمولاً کسانی‌که در هر یک از حوزه‌های مربوط به علوم انسانی کار می‌کنند خود را خبره  و وارد به آن حوزه می‌دانند و کمتر خود را در چالش دستیابی به اهداف می‌دانند. معلمین درکار تدریس فرو می‌روند یا کارمندان مشغول به اداره کردن امور دولتی می‌شوند و احساس می‌کنند که کار خودشان را خوب بلد هستند حتی اگر این کار را ناقص انجام دهند. نتایج و یافته‌های پژوهشی در صورتی‌برعملکرد این افراد اثرگذار است که آنها متقاعد شوند که نظرات و راهبردهای پیشنهادی واقعاً کار حرفه ای یا زندگی آنها را بهتر خواهد کرد.
زمانی‌که این روند به رسمیت شناخته شود، باز هم چند نکته‌ی دیگر وجود دارد که باید به آنها پرداخت. مهمترین این نکات این است که استفاده از یافته‌های تحقیق همراه است با مجموعه‌ای از اعتقادات و رفتارهای شخصی و سازمانی که معمولاً پیچیده هستند. این اعتقادات و رفتارها شامل اهداف شخصی و سازمانی، استانداردها، سیاست‌ها و فرهنگ سازمان یا حرفه، مسائل اجرایی روزمره و البته اعتقادات و تصورات شخصی است.
از این رو می‌توان این نکته را درک کرد که چرا تغییر رفتارهای شخصی و سازمانی دشوار است. قدرت و نیروی حفظ وضع موجود دلیل اصلی این واقعیت است که ما در مقابل تغییرات بسیار طبیعی و مشهود شاهد مقاومت‌های جدی باشیم. اموری همانند رعایت حقوق دیگران، بستن کمربند ایمنی برای کاهش میزان مرگ و میر در تصادف‌ها و نظایر آن شاهدی بر این مدعا هستند.
در دولت‌ها و سازمان‌های بزرگ مجموعه‌ دیگری از مواضع در مقابل تغییرات وجود دارد که ناشی از فرآیندهای سیاسی است. دولت‌ها وسازمان‌های بزرگ نه تنها در برابر نظرات افراد درون‌سازمانی خود حساس هستند، بلکه در مقابل جریان‌های سیاسی موجود در جامعه هم حساس هستند. یک اصل در دنیای سیاست این است که «حقیقت» از آنچه مردم و عموم حقیقت می‌پندارند، کم‌اهمیت‌تر است. دولت‌ها معمولاً بر سر این دوراهی گرفتار می‌شوند که آیا کاری را که اعتقاد دارند درست است انجام دهند یا آنچه را مردم می‌پسندند. تنها زمانی که تغییری در باور عمومی نسبت به مسأله‌ای ایجاد شود، دولت‌ها احساس می‌کنند که می‌توانند حرکت کنند.
افزون بر ساختارهای بخشی، بافتار کلی اجتماعی و روشنفکری جامعه نیز مهم است. آنچه به عنوان علم و دانش پذیرفته می‌شود، تحت تأثیر جوّ عمومی و عقلانیت متداول است. علاقه روز افزون به تحقیق و یافته‌های پژوهشی نیز که قبلاً به آن اشاره گردید را می‌توان به همین جو عمومی ربط داد؛ برای مثال، چنانچه کسی بپذیرد که باور و اعتقاد و اطمینان در جامعه کم شده است، علاقه به تحقیق و پژوهش به عنوان بخشی از جستجوی گسترده‌تر برای منابع جدید حقیقت برای جبران کاهش اعتقادات مذهبی یا کاهش اطمینان در بیشتر نهادهای ما افزایش می‌یابد. در این‌صورت این خطر وجود دارد که هر آنچه باعنوان علم و تحقیق مطرح شود بدون بررسی‌های دقیق پذیرفته و اجرا شود.
نکته این است که نقش تحقیق در هر جامعه‌ای به‌طور اجتناب ناپذیر متأثر از فشارها و تقاضاها، عادات و رفتارها و فرهنگ‌ها خواهد بود. تحقیق به‌تنهایی نمی‌تواند جانبداری‌های طولانی مدت مردم را در موضوعات مختلف تغییر دهد؛اما با دقت و توجه و طی زمان می‌تواند نقش مهمی را در تغییر افکار مردم و آنچه انجام می‌دهند، به‌وجود آورد. باور مردم، سیاست‌ها و رفتارها در پاسخ به عوامل مختلفی تغییر می‌کنند.
شناخت ابعاد سیاسی و اجتماعی تأثیر تحقیق و اهمیت مکانیزم‌های میانجی قابلیت‌های جدیدی را در پیش روی ما باز می‌کند به گونه ای که ما متوجه می‌شویم که تأثیر تحقیق دقیقاً از کانال نیروهای سیاسی و اجتماعی خواهد بود. نگاه به تأثیر تحقیق از این منظر بلند مدت تر و گسترده‌تر امکاناتی را برای ایجاد پلی بین تحقیق (و محققین) و فرآیندهای اجتماعی به‌وجود خواهد آورد.
الگوی تأثیر
بر اساس بحث‌های انجام شده تا این قسمت، پیشنهاد می‌گردد که تأثیر تحقیق به‌صورت یک الگوی سه عنصری شامل عناصر زیر دیده شود:
1. بافتار تولید تحقیق شامل ماهیت تحقیق، محققین، چگونگی انجام تحقیق، فعالیت‌های ارتباطی و نظایر آن می باشد. تولید تحقیق عمدتاً در مراکز دانشگاهی صورت می‌گیرد، اما بخشی از آن نیز در سازمانها و نهادهای دیگر انجام می‌شود، لذا پرداختن به این مسائل مهم است.
2. بافتار کاربرد تحقیق شامل مراکز و نهادهایی است که علاقه‌ای به استفاده از نتایج تحقیقات در بهبود امورشان دارند. این بافتار در برگیرنده دولت‌ها، سازمانها و نهادهای مختلف و همه کسانی است که به نحوی از نتایج تحقیقات استفاده می‌کنند. نکته مهم در این بافتار، وجود دیدگاهها، توانایی‌ها و ساختارهایی است که چنین سازمانهایی را یا قادر یا ناتوان در یافتن تحقیقات انجام شده و درک و به‌کارگیری آنها می نماید.
3. ارتباط و تعامل بین این دو بافتار که در برگیرنده همه انواع ارتباط‌ها و تعامل‌ها است که شامل ارتباط های مستقیم و غیر مستقیم، رودررو، نوشتاری، الکترونیکی، رسمی و غیر رسمی و نظایر آن است. اینها کانال‌های ارتباط بین دو بافتار هستند که برخی قوی و برخی کاملاً ضعیف هستند و از طریق آنها باید تأثیر تحقیق در دراز مدت رخ دهد؛ در حالیکه برخی ارتباط‌ها به‌طور مستقیم بین محققان و کاربران صورت می‌گیرد، اما بیشتر ارتباط‌ها از طریق گروه سوم و عناصر میانی انجام می‌شود.

در شکل زیر، این عناصر سه گانه به‌صورت الگویی پیشنهادی برای تأثیر تحقیق ارائه شده است.
همانگونه که در شکل 2 دیده می‌شود بافتارهای استفاده از تحقیقات و عناصر میانی از نظر اندازه بزرگتر از بافتار تولید تحقیق هستند و همه این فعالیت‌ها در یک بافتار اجتماعی قرار دارند که خودش نیز، دائم در حال تغییر است. این الگو همچنین این نکته را یادآوری می‌کند که تلاش‌های محققان گرچه از اهمیت زیادی برخوردار است، اما تنها بخشی از تلاش‌های مختلف برای تأثیرگذاری روی دیدگاهها و رفتارهای اجتماعی است.
البته در این شکل، جداسازی بافتارهای تولید و استفاده از تحقیقات قدری با اغراق همراه است؛ در واقع، بسیاری از افراد و حتی سازمانها در هر دو بافتار حضور و فعالیت دارند. افراد ممکن است هم مشاغل تحقیقاتی داشته باشند و هم مشاغل اجرایی. دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) نیز که دارای مشاغل اجرایی هستند می‌توانند به‌طور بالقوه پلی بین تولید و به‌کارگیری تحقیق ایجاد کنند. سازمانها ونهادها نیز ممکن است هم در تولید و هم در استفاده از تحقیقات مشارکت داشته باشند.
البته واژه «بافتار» بیانگر این واقعیت است که محیط و فعالیت های تحقیقاتی بیش از افراد بر تحقیقات اثرگذار هستند. محقیقنی که دارای مسؤلیت های اجرایی هستند یا خواهند داشت ممکن است خودشان خیلی از نتایج تحقیقات استفاده نکنند. این به این دلیل است که سازمان و نهادی که آنها در آن کار می‌کنند یا شرایط لازم برای استفاده از نتایج تحقیقات را فراهم نمی‌کند یا توانایی لازم برای استفاده از نتایج تحقیقات را ندارد.

وضعیت فعلی تحقیقات علوم انسانی
در حال حاضر انجام پژوهش‌های علوم انسانی در اکثر کشورها عمدتاً در دانشگاهها انجام می‌گیرد. بخش عظیمی از این تحقیقات از علاقه اعضای هیأت علمی نسبت به موضوع‌ها نشأت می‌گیرد. فرآیندهای ایجاد ارتباط بین کارهای پژوهشی و نیازهای حوزه‌های اجرایی و سیاست‌گذاری جامعه غالباً ضعیف است. این ضعف ارتباط می‌تواند چند دلیل داشته باشد؛اول اینکه چون پژوهشگران به موضوع‌ها و روش‌های خاصی عادت کرده‌اند، توجه آنان به موضوع‌ها و روش‌هایی که می‌تواند مورد علاقه بخش اجرایی و سیاست‌گذاری باشد، کم است و بنابراین برخی موضوع‌ها بی‌توجه می‌مانند، دوم اینکه اکثر تحقیقات علوم انسانی در بعد زمانی کوتاه و از نظر دامنه موضوع کوچک و محدود می‌باشند. پژوهشگران زیادی در رشته‌های علوم انسانی نیستند که دارای مهارتهای لازم برای انجام تحقیقات پیچیده و بزرگ باشند.
پژوهش‌های دانشگاهی در قالب فرهنگ دانشگاهی و نظام پاداش خاص آن انجام می‌شود و عمدتاً با هدف ارتباط با دیگر دانشمندان صورت می‌گیرد یا برخورداری از گرانت‌ها و پاداش‌های پژوهشی انجام می‌شود معمولاً دانشکده‌های علوم انسانی هم از موقعیت پایین‌تری نسبت به دانشکده‌های دیگر در درون دانشگاه برخوردار هستند و لذا رشته‌ها و دانشکده‌های پر نفوذتر از نظر اینکه چه تحقیقاتی انجام شود و چه موضوع‌هایی مورد توجه قرار گیرند بر دانشکده‌های علوم انسانی چیرگی دارند.
به‌طور خلاصه می‌توان گفت که علی‌رغم وجود توانایی‌های بالقوه زیاد در رشته‌های علوم انسانی، پژوهش‌های علوم انسانی تمایل به تواضع، محدود بودن و غالباً منفک از هم بودن دارند.
ظرفیت محدود به‌کارگیری تحقیقات انجام شده
بیشترین توجه معطوف به انجام پژوهش و تولید علم است؛ در حالی‌که حتی بهترین و مؤثرترین تحقیقات در صورتی‌که کاربران از آن استفاده نکنند،اهمیت چندانی ندارد. بر این اساس، ظرفیت کاربران یک مسأله حیاتی است که کمتر هم مورد توجه و پژوهش قرار گرفته است.
تصویری که از مشاهدات محدود وجود دارد، بیانگر این واقعیت است که علی رغم اینکه تعداد زیادی از سازمانها علاقمند به نتایج و یافته‌های پژوهشی هستند،  تعداد بسیار اندکی از آنها ظرفیت و امکانات لازم را برای ارتباط فعال با بخش‌های پژوهشی و استفاده از نتایج تحقیقات هستند. نبود چنین ظرفیتی در سازمانها به این معناست که تقاضا برای پژوهش‌های علوم انسانی نسبت به سایر رشته‌ها کمتر است.
حتی برخی از سازمانها نیر توانایی لازم را برای گسترش و پخش و به‌کارگیری نتایج تحقیقات را در قسمت‌های مختلف سازمانشان ندارند. اینکه سازمانها تا چه حد از نتایج پژوهش‌های علوم انسانی استفاده می‌کنند یا تا چه حد قادر به گسترش این نتایج و به‌کارگیری آنها در بخش‌های مختلف سازمان هستند بستگی تام به وجود افراد دارد؛ به عبارت دیگر امری فردی است تا سازمانی. سازمانها معمولاً اکراه دارند که در فعالیت‌های پژوهشی درگیر شوند. این مسأله به دلیل این است که احساس می‌کنند باید منابع زیادی را به پروژه‌های تحقیقاتی تخصیص دهند که درعین حال نسبت به فواید بالقوه نتایج آنها مطمئن نیستند. برای همه سازمانها و نهادها، تحقیق و پژوهش تنها بخش کوچکی از فعالیت‌های آنها تلقی ‌می‌شود؛ بنابراین، گرچه علاقه‌مندی نسبت به تحقیق بالا است و نیت‌های خوبی هم وجود دارد، اما ظرفیت کاملاً محدود و عملکرد نیز غالباً ضعیف است. بر این اساس، هرگونه تلاشی که برای گسترش تحقیق و تولید علم صورت پذیرد باید همراه با توجه لازم به تأثیرگذاری تحقیق باشد تا بر تقویت ظرفیت کاربران و سازمانها بینجامد.
ارتباط ضعیف
تلاش‌هایی در جهت ارتباط بین مراکز پژوهشی نیز و حوزه‌های اجرایی وسیاست‌گذاری صورت گرفته است، اما این تلاش‌ها بسیار محدود است. پژوهشگران تلاش‌هایی را برای گستراندن نتایج تحقیقات‌شان انجام می‌دهند از جمله استفاده زیاد از سایت‌ها. برخی برنامه‌های پژوهشی که طرح‌های پژوهشی را از نظر مالی حمایت می‌کنند، بر تأثیر گذاری پژوهش تأکید دارند و این تأکید منجر به راهبردهایی نظیر برگزاری کارگاهها، انتشار مقالات و گزارش‌ها شده است. همچنین تلاش‌هایی صورت گرفته تا سازمانهایی نظیر ERIC آمریکا در کشور به‌وجود آید که از آن جمله می‌توان به سازمان اسناد و مدارک علمی ایران اشاره کرد که سعی دارد بین تولیدات پژوهشی و کاربران ایجاد ارتباط نماید.
علی‌رغم این تلاش‌ها، ارتباط بین مراکز پژوهشی علوم انسانی و کاربران نتایج ضعیف است. توجه اندکی به ظرفیت کاربران و نقش کلیدی سازمانهای میانی یا گروه سوم نظیر رسانه‌های گروهی در افزایش تأثیر پژوهش معطوف شده است.
ارتباط بین پژوهشگران و کاربران بالقوه عمدتاً به دست اتفاق سپرده شده است که غالباً بستگی به روابط شخصی در بین پژوهشگران و کاربران دارد.
اقدام‌های ممکن
برای تقویت تأثیر و ارزش تحقیقات علوم انسانی باید به هر سه بافتار یعنی تولید پژوهش، کاربرد آن و ارتباط بین ‌آنها توجه کافی کرد. همچنین باید به تأثیر پژوهش به عنوان یک موضوع قابل مطالعه نگاه کرد. پیشنهادهایی‌که در اینجا می‌آید منحصر به پژوهشگران نیست، بلکه شامل حمایت کنندگان از پژوهش‌ها، کاربران، دولت و سازمانهای میانی و سوم می‌شود؛ چرا که پژوهشگران به‌تنهایی نمی‌توانند در این موضوع مؤثر باشند.
بهبود تولید پژوهش
هدف از پیشنهادهای ارائه شده در این قسمت،‌ افزایش میزان توجه ‌محققان نسبت به موضوع تأثیر است.
1. توجه به تأثیر در فرآیندهای تخصیص اعتبارات پژوهشی به گونه‌ای که تأثیر به عنوان یکی از معیارهای ارزیابی اعتبارات پژوهشی قرار گیرد.
2. حمایت از پژوهشگران برای حمایت آنها از تأثیر پژوهش.
3. حمایت از دانشگاهها برای شروع تلاش‌هایی برای به حرکت درآوردن پژوهش‌های علوم انسانی مشابه آنچه در مورد رشته‌های فنی و مهندسی صورت می‌گیرد.
4. انجام اقدامات لازم برای استخراج بیشترین ارزش از تحقیقات موجود و انجام شده. غالباً قبل از اینکه از پژوهش‌های انجام شده و موجود بهره کافی گرفته شود، پژوهش‌های جدیدی شروع می‌شود. یک راه حل این مسأله تشویق پژوهشگران به استفاده کامل و انجام تجزیه و تحلیل‌های گوناگون از داده‌های جمع‌آوری شده و همچنین قرار دادن داده‌ها در اختیار پژوهشگران دیگر است.
5. ایجاد شبکه‌های ارتباطی بین پژوهشگران و کاربرانی که دارای علایق یکسان هستند برای توسعه برنامه‌های پژوهشی با ارتباطات قوی‌تر برای استفاده از نتایج آنها.
بهبود کاربری
تحقیق و پژوهش تأثیرگذاری لازم را نخواهد داشت مگر اینکه کاربران بالقوه به‌قدر کافی علاقه‌مند و به دنبال تحقیقات باشند. مسأله مهم بهبود ظرفیت کاربران برای پیدا کردن، فهمیدن و به‌کار بردن نتایج تحقیقات است.
پیشنهادهای زیر در این راستاست:
1. همکاری با سازمانهای عمده استفاده کننده از نتایج پژوهش‌های علوم انسانی برای شناخت بیشتر از ظرفیت‌ها، توانایی‌ها و محدودیت‌هایشان؛ برای مثال، این سازمانها در حال حاضر چگونه به تحقیقات علوم انسانی دسترسی می‌یابند و چگونه می‌توانند این روند را بهبود بخشند؟
2. توسعه روش‌های تبادل اطلاعات بین سازمانهای استفاده کننده از نتایج تحقیقات.
3. کمک به جایابی محققان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی در سازمان‌های به‌کارگیرنده پژوهش‌های علوم انسانی.
 
ارتباط بین تولید و به‌کارگیری پژوهش
گام‌هایی را می‌توان در بسط و تعمیق ارتباطات بین پژوهشگران و کاربران برداشت. مهم‌ترین این گام‌ها عبارتند از:
1. استخدام و به‌کارگیری افرادی‌که در ترجمه نتایج پژوهش‌ها به زبان ساده و قابل فهم برای کاربران مهارت‌های لازم را دارند.
2. استفاده از کارشناسان رسانه‌های گروهی برای ایجاد ارتباطات لازم و مفید با این رسانه‌ها. علی‌رغم اهمیت رسانه‌های گروهی، پژوهشگران کمتر موفق به جلب نظر و ارتباط با آنها هستند.
3. استفاده‌از راههاوامکانات موجود برای ایجاد ارتباط مؤثر بین پژوهشگران و کاربران نتایج پژوهشها. ارتباط رودررواهمیت فوق‌العاده‌ای در ایجاد اعتماد و علاقه دو طرفه دارد. باید فرصت‌هایی را برای پژوهشگران فراهم آورد تا در جلساتی که کاربران برگزار می‌کنند شرکت نمایند. همچنین کاربران باید فرصت‌های لازم برای شرکت و مشارکت معنی‌دار در رویدادهای پژوهشی داشته باشند تا این ارتباط‌ها قوی‌تر و پایدارتر گردد.
4. ارتباط بین پژوهش و رشد حرفه‌ای سازمانهای کاربر باید افزایش یابد. رشد حرفه‌ای و سازمانی یک راه مهم و ممکن برای اتصال تحقیق و پژوهش به اجراست.
5. افزایش مهارت‌های استفاده مؤثر از شبکه‌های اطلاعاتی بخصوص آنهایی که نتایج تحقیقات را در اختیار کاربران می‌گذارند.
6. تلفیق و ادغام نتایج و یافته‌های پژوهشی به گونه‌ای که برای کاربران قابل استفاده باشد. بندرت مطالعات واحد و کوچک مورد استفاده کاربران قرار می‌گیرد؛ بنابراین، بایدبراین موضوع اندیشه شود که چگونه می‌توان جمع‌بندی مؤثری از تحقیقات انجام شده روی موضوع‌های خاص داشت.
نتیجه‌گیری
تحقیق و پژوهش تنها بخش از راههایی است که جوامع برای سیاست‌گذاریها و تصمیم گیری‌ها از آن استفاده می‌کنند. معمولاً نیروهای سیاسی و اجتماعی در سیاست گذاریها و تصمیم‌گیری‌ها نقش مهم‌تری را ایفا می‌کنند و محققان احساس می‌کنند که مطالعات و طرح‌های پژوهشی انجام شده آنها یا مورد غفلت قرار می‌گیرد یا استفاده صحیح نمی‌شود؛ اما علاقه رو به رشدی نسبت به تحقیقات و تأثیر بالقوه آن در سیاست‌گذاری و اجرا مشاهده می‌شود؛در حالی‌که استفاده از نتایج و یافته‌های پژوهشی در سیاست گذاری‌ها و اجرا همراه با خطرپذیری‌هایی است، از جمله اینکه ممکن است آنگونه که پژوهشگران فکر می‌کردند در عمل درست در نیاید؛ اما می‌توان روندی را با حضور همه علاقمندان به تحقیق و پژوهش و طرف‌های درگیر استفاده از نتایج تدوین کرد تا مشارکت پژوهش در سیاست گذاری‌ها و اجرا به‌طور نظام‌مندتر و مؤثرتر صورت پذیرد.
 
 منابع
Levacic, R. & Glatter, R. (2001). Really good ideas: Developing evidence-informed policy and practice in educational leadership and management. Educational Management and Administration, 29(1), 5-25.

National Education Research Forum (2000). Report of the subgroup n impact of research on policy and practice. London: Department of Education and Skills.

Weiss, C. (1979). The many meanings of research utilization. Public Administration Review, 39(5), 426-431.

Willinsky, J. (2000). If only we know: Increasing the public value of social-science research. New York: Routledge.

منابع (نشریه):

کلید واژه ها: اثربخشی پژوهش کاربردی سازی پژوهش های علوم انسانی تأثیرگذاری علوم انسانی نظام توسعه نظام پژوهش


نظر شما :