گزارش پانزدهمین نشست از همایش: «روش‌های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی؛ رویکردهای نوپدید و چالش‌های پیش‌رو»

۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | ۱۰:۱۱ کد : ۲۵۰۷۱ محصولات جدید پژوهشی
تعداد بازدید:۳۵
پانزدهمین نشست از سلسله نشست‌های همایش «روش‌های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی؛ رویکردهای نوپدید و چالش‌های پیش‌رو» با سخنرانی دکتر ابراهیم حاجیانی و دکتر فرزانه میرشاه‌ولایتی، ۴ دی‌ماه ۱۴۰۲ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزارشد. مدیریت نشست نیز بر عهده دکتر فاطمه براتلو بود.
گزارش پانزدهمین نشست از همایش: «روش‌های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی؛ رویکردهای نوپدید و چالش‌های پیش‌رو»

روش‌شناسی تدوین ابرتصویر
دکتر ابراهیم حاجیانی (دانشیاردانشگاه شاهد) سخنرانی خود را با موضوع «روش‌شناسی تدوین ابرتصویر» آغاز کرد: با توجه به دغدغه موجود در جامعه برای سخنرانی امروز بحث «ابرتصویر» که یکی از ابزارهای آینده‌پژوهی است، انتخاب شد. اگر یکی از مشکلات اساسی کشور را ریشه‌یابی کنیم و لایه‌های زیر بنایی آن را در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی بررسی شود به‌خصوص در نسل‌های جدید و البته قدیم، نداشتن ذهنیّت لازم درزمینه آینده‌پژوهی بین آن‌هاست، بی‌انگیزه بودن در خلق چشم‌اندازی برای جامعه که نتیجه آن بلاتکلیفی و دل‌زدگی می‌شود به‌عنوان مثال، امروزه بحث مهاجرت نخبگان و افراد تحصیل‌کرده بسیار رایج است، بخش عمده این اقدام(مهاجرت) علّت نداشتن تصویر روشنی از آینده کشور، جامعه، مملکت و نظام حکمرانی است لذا باید در این زمینه تلاش و بحث مجدانه‌ی صورت گیرد. البته در این زمینه خلاء ادبیاتی در مورد تعداد فعالیت‌هایی که در ایران در زمینه ابرتصویر صورت گرفته بسیار محدود بوده‌است، رساله دکترا محسن طاهری دمنه (دانشگاه تهران، با عنوان بررسی تحلیلی تصاویر آینده جامعه ایرانی در ذهن جوانان تحصیل‌کرده کشور بر اساس روش تحلیل لایه‌ای علّی) و برخی از محققان در پژوهش‌های آینده‌پژوهی به تکنیک ابرتصویر اشاراتی داشته‌اند، به‌دلیل این‌که نگاه روشی از جایگاه علوم اجتماعی نداشته‌اند به‌شکل ضعیف برآورده می‌شود، این عوامل موجب شد که تکنیک مذکور برای سخنرانی امروز انتخاب شود.
مفهوم
- عکس(های) فوری از آینده احتمالی دور که بر الگوی تمدن، پیشرفت، چشم‌اندازها و راهبردها اثرگذار است؛
- الگوی مطلوب،آرمانی، رویائی آحاد جامعه؛
- یک ساختار هنجاری از ایده‌ها و ارزش‌های بین الاذهانی و مشترک و مورد اجماع؛
- یک روایت کلان ملی مؤثر که انگاره‌های منحصر به فرد افراد جامعه از خودشان را شکل می‌دهد؛
- باورهایی که به‌عنوان داستان بلند مدت آینده به یک ملت عرضه می‌گردد؛
- آینده(های) مرجح و مطلوب براساس باورها، انتظارات، ارزش‌ها و امیدهای فردی و جمعی حاوی عناصر شهودی و خلاقانه؛
- ابرتصویری نوعی آینده نگاری فرهنگی اجتماعی است.

کارکردها، ماهیت و روش طراحی بر ساخت تصویرهای آینده کدامند؟
ابرتصویربه‌گونه‌ی است که باید ساخته شود و در حالت پیش فرض وجود ندارند تا به شکل آماده معرفی شود.
درخصوص کارکردها هم باید گفت، مهم‌ترین کارکردهای آن عبارتند از:
1- منبع قدرت نرم ملی(مولد خودباوری، هویت ملی، اطمینان به آینده، اعتماد به نفس ملی)؛
2- تولید امید فردی یا به اصطلاح small hope و امید سیاسی و اجتماعی یا به تعبیری big hope
3- قدرت بسیج کنندگی، مشارکت زا، مشروعیت زا، خلق رویاهای درازمدت؛
4- برند ملی را ارتقاء می‌دهد و تمدن ساز است، تصویر جمعی می‌سازد؛
5- هدایت و تحریک امیدها، ترس‌ها و انگیزه‌ها.
مطالعات تزریقی متعددی که در دنیا صورت می‌گیرد امید را در سطوح فردی و اجتماعی محصول داشتن تصویر روشن از آینده باید دانست، شخصی که تصویر روشنی از آینده خانواده، سازمان یا جامعه نداشته باشد، امید به زندگی در سطح پایینی خواهد بود؛ در سطح فردی مولد امید است و در سطوح سیاسی و اجتماعی به‌گونه‌ی امید به جامعه است (امیدی که فرد به جامعه شخصی خود دارد). درخصوص سابقه ابرتصویر می‌توان به این موارد اشاره کرد:
•    جامعه ریسک: اولریش بک؛
•    پایان دموکراسی: فوکویاما؛
•    جنگ تمدن ها: هانتینگتون؛
•    دموکراسی جهان وطنی: دیوید هلد؛
•    دنیای بدون مرز؛
•    سند چشم انداز ایران 1404
•    الگوی اسلامی ایرانی_پیشرفت؛
•    بیانیه گام دوم.
دکتر حاجیانی در ادامه بیان کرد: جایگاه این بحث (با مقدمه‌ی که طرح شد) به‌عنوان یکی از حوزه‌های سیاست‌گذاری فرهنگی محسوب می‌شود، هر چند بحث راهبردی و حاکمیتی است و ایجاد(ساختن) و طی کردن مسیر روش‌شناختی در چارچوب نهادهای فرهنگی و سیاست‌گذاری قرار می‌گیرد و درواقع با توجه به موقعیت‌ها و منابع فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و تمدنی تصحیح می‌شود، از این‌رو باید جایگاه آن نیز در این سطح باشد و با این رویکرد به آن نگریسته شود. در علوم اجتماعی این نوع رویکردها با عنوان نوعی ابرتصویر تعریف می‌شود که گاهی مثبت و گاهی منفی است، تصوری که فرانسیس فوکویاما داشت (البته اکنون اظهار پشیمانی می‌کند) ابرتصویری بود از هژمونی قدرت آمریکا(ارزش‌های آمریکا) در جهان درنظر داشته است و نظراتی که ساموئل هانتینگتون در مورد جنگ تمدن‌ها داشته است، این موارد نوعی پیش‌بینی‌های خود محقق کننده نیز محسوب می‌شوند ابرتصویر یک الگو آرمانی است، وقتی صحبت از الگو می‌شود، جایگاهی است که باید به آن دست یابیم و در صدد تحقق آن باشیم و طبعاً ماهیت آن مرجح و دل‌خواه است، بنابراین جنس ابرتصویر معمولاً در جایی‌که نظام حکمرانی می‌خواهد انجام دهد متفاوت خواهد بود ولی برای آینده‌پژوهان، ابرتصویر رویایی و هنجاری نیست؛ طرح خاورمیانه بزرگ که آمریکای‌ها برای سال 2014 برای غرب آسیا (سال 2013یا2014) طراحی کردند برای آمریکای‌ها آرمانی و دل‌پذیر بوده طبعاً برای کسانی که در منطقه بودند جزء جنگ و خشونت نتیجه‌ای نداشت، بنابراین بستگی دارد که چه کسی ابرتصویر طراحی می‌کند و برای چه کسی. زمانی که صحبت از رویایی بودن ابرتصویر می‌شود، نظام حکمرانی وارد آن می‌شود به‌عنوان یک آینده مرجح و مطلوب البته در مدت زمان طولانی (کوتاه مدت جایگاه آن به صورت دیگری خواهد بود)، چشم‌اندازسازی ذیل آن قرار می‌گیرد در سطح سازمانی طراحی می‌شود و اهداف در سطح کلان ملّی(اهداف حاکمیتی) دکترین و اسامی نظامیان و دفاعیان ذیل ابرتصویر قرار می‌گیرند، خیلی دراز مدت و مبهم است و نباید انتظار داشته باشیم که ابرتصویر تمام جزئیات را مشخص کند؛ جزئیات در چشم‌انداز مطرح خواهد شد. به‌عنوان مثال وقتی در مورد چشم‌انداز ورزش کشور (ورزش بانوان) صحبت می‌شود، در چشم‌انداز قید می‌شود، تدوین آینده مطلوب هم ذیل ابرتصویر قرار می‌گیرد و درازمدت و خیلی کلان خواهد بود ، البته بهتر است اجماعی در گروه خبرگان در زمینه تدوین آینده صورت گیرد. مثلاً آینده سازمان که جهت تحقق آن به‌عنوان ابرتصویر یاد می‌شود.
جایگاه
1-    ساخت ابرتصویر یک اقدام فرهنگی در چارچوب «سیاست فرهنگی» جا می‌گیرد، لذا در تعامل با سایر عناصر سیاست گذاری فرهنگی قرار دارد؛
2-    ابرتصویر ساختنی است اما باید مبتنی بر واقعیات و منابع فرهنگی اجتماعی تاریخی و تمدنی هر جامعه است.
روش ساخت ابرتصویر
الف: شناسایی و تحلیل منابع مولد ابرتصویر
1-    بن مایه‌ها (به قول دکتر طاهری دمنه): مهمترین منبع ابرتصویر «اسطوره‌ها» هستند
با آن‌که قصد داریم برای آینده صحبت کنیم، ولی فشار گذشته دائم همراه خواهد بود. آلفرد شوتس (جامعه‌شناس آلمانی) جامعه را بر دو بخش می‌داند: زندگان و مردگان. که هیچ‌گاه زندگان از مردگان جدا نیستند؛ هویت در یک فرآیند ساخته و پرداخته می‌شود. در تکنیک ابرتصویر نیز به همان‌گونه است و در بن‌مایه‌ها، اسطوره‌ها بسیار با اهمیّت هستند. اسطوره‌ها (از طریق فهم‌های فرهنگی) از نسل‌های پیشین (ژن به ژن) با زبان و ادبیات منتقل می‌شوند، به‌گونه‌ای که با از بین رفتن زبان و ادبیات باز هم خواهند بود و از بین نمی‌روند، فرهنگ فقط از طریق عناصر فرهنگی منتقل نمی‌شود بلکه از طریق عناصر بیولوژیکی نیز منتقل می‌شود. بنابراین ابرتصویر بیش از هرچیز متکی بر عناصر گذشته (ساخته شده در گذشته) است.
آیا خود گذشته و بن‌مایه‌های آن که موجب شکل‌گیری ابرتصویر می‌شوند خود جعلی هستند؟ واقعیتی وجود دارد مانند سیاوش، جنگی همیشگی بین نیکی و بدی که همیشه نیکی پیروز می‌شود، البته در فرهنگ یونان و اسطوره‌شناسی ایران نیز وجود دارد، تکثر این موارد و تکرار آن‌ها موجب می‌شود که جعلی بودن آن‌ها از بین برود؛ این گونه‌های جهان‌بینی تاریخی که انسان و جهان اطراف را تعریف و تکالیف انسان را مشخص می‌کنند، چه در قالب مثل و اسطوره ظهور پیدا می‌کند نقش بسیار مهمّی دارد، در جامعه خود (ایران عزیزمان) این موارد به کرّات دیده می‌شود، در ایران باید پرچمی به اهتزاز درآورده شود (به‌عنوان یک ارزش معرفی شده است)، ولی چینی‌ها همچنین ادعای را ندارند؛ کنفوسیوس می‌گوید که سرت را پایین بینداز و مشغول کارت باش. این عناصر در شکل دادن آینده و ایجاد ابرتصویر مؤثر هستند و این مسائل باید تحلیل و شناسایی شوند. ابرتصویر آینده بیش از هر چیز بر تصاویر ساخته شده از گذشته استوار است. اسطوره‌ها،گونه ای جهان بینی باستانی حاصل یافته‌ها و دستاوردهای انسان دیرینه برای شناخت خود، جهان و انسان هستند؛ اسطوره ها، تشریح نمایش وار آراء و عقاید یک جامعه برای پیوند دادن آن به وجدان جامعه و ارزش‌های آن و آرمان‌هایی که نسل به نسل منتقل می‌شود.
به‌عنوان مثال:1) اسطوره‌های ایرانی آفرینش:ایران قلب هفت کشور؛
   2) اسطوره‌های ایرانی نبرد همیشگی کیهانی: اهورا مزدا و اهریمن؛
   3) اسطوره‌های ایرانی پایان جنگ و بازگشت دوباره انسان با پیروزی نیکی بربدی و نوید زندگی مینوی انسان.
2- بن مایه: روایت‌های کلان ملی
باورهائی که به‌عنوان داستان به یک ملت عرضه می‌شود شامل خاطرات، تخیلات، باورها، نمادها، مفاخر، پیروزی‌ها، شکست‌ها، فجایع، تراژدی‌ها، ترس‌ها، امیدها، حماسه‌ها، جشن ها، سوگ‌ها، انتظارات، آموزه‌های تمدنی، کهن الگوها، حسرت ها، عجزها، نداشته‌ها، پیش فرض‌ها.
- دال‌های گفتمانی مرکزی در روایت‌های کلان ملی ایرانی:
از جمله شهادت‌گرائی، آخرت‌گرائی، انتظارگرائی، موعودگرائی، مظلوم دوستی، خانواده دوستی، استقلال خواهی، بیگانه ستیزی.
در هیچ رشتها‌ی امکان پژوهش آمیخته به اندازه رشته آینده‌پژوهی وجود ندارد و در این رشته پژوهشگران مجبور می‌شوند بین آرمان‌ها و واقعیت‌های خود پیوند ایجاد کنند.
3-    تصاویر کنونی:
در مرحله بعد پژوهشگر باید به بررسی وضعیت حال بپردازد، در این مرحله نمی‌توان فقط به اسطوره‌ها و گذشته پرداخته شود، ابرتصویر جایی است که بین آرمان‌ها و واقعیت موجود آشتی ایجاد می‌شود و این وظیفه اصلی ‌آینده‌پژوهی است در هیچ رشته‌ای امکان پژوهش آمیخته به اندازه آینده‌پژوهی وجود ندارد؛ پیشنهاد سیاستی نمی‌تواند فقط بر اساس ذهنیتی باشد که پژوهشگر دارد تدوین شود و باید تلفیقی از منویات و واقعیات باشد و ترکیب هر دو می‌تواند آینده مطلوب را ایجاد کند.
4-    قابلیت‌ها و ظرفیت‌های موجود
امکان‌پذیر نیست که ابرتصویری برای جامعه طراحی شود، بدون در نظرگرفتن این‌که هم اکنون جامعه چه نیازهایی را دارد؛ با آن‌که ابرتصویر دودی، مبهم و کلان است ولی باید قابلیت و ظرفیت موجود را نیز در نظر گرفته شود و امکان استقرار آن سنجیده شود و ابرتصویر شکل شعاری نداشته باشد و امکان تحقق آن وجود داشته باشد. احصاء کردن قابلیت‌ها و ظرفیت‌ها در جامعه نیازمند یک متدولوژی می‌باشد.
روش‌ها:
روش‌های کیفی برای فهم منابع در دسترس بسیار تأثیرگذار خواهد بود اسطوره‌شناسی، نشانه‌شناسی، تحلیل اسنادی، تحلیل روایت، تحلیل مضمون، تحلیل گفتمان، مصاحبه‌ها عمیق. در دو زمینه اسطوره و نشانه‌شناسی پژوهشگران هنر و علوم سیاسی از علوم اجتماعی و مدیریت توانمندتر عمل خواهند کرد. در نهایت سه گام اساسی برای تحقق ابرتصویرها عبارتند از:
•    اجماع سازی ابرتصویر: این مرحله اصطلاحاً تک ابرتصویری است و برخلاف شیوه‌های آینده‌پژوهی که چندین حالت(آینده) دارند یک حالت وجود دارد و همگانی‌سازی، تعمیم، اشاعه، انفاذ، پایداری‌سازی ابرتصویر ایجادشده و تولید آن به‌عنوان برند ملی(تصمیم‌گیری دموکراتیک): پذیرش عمومی تصویر؛
•     فرمول‌بندی برای اهداف دور: در این مرحله هدف تعمیم دادن در جامعه خِبرگان می‌باشد اگر هدف در سطح یک سازمان باشد باید در سطح مدیران، کارکنان، اعضاء و تمام کسانی که در زنجیره تأمین قرار دارند به‌طور کامل مورد استقبال عمومی قرارگیرد.
•    تبدیل تصویر به سیاست و اقدام (تبدیل آرمان به واقعیت)، به‌کارگیری تصویر به‌منظور جهت دهی زندگی روزانه.

 

مروری بر ماهیت روش پژوهش در آینده‌پژوهی
در ادامه نشست، دکتر فرزانه میرشاه‌ولایتی (استادیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی) سخنرانی خود را با عنوان «مروری بر ماهیت روش پژوهش در آینده‌پژوهی» آغاز کرد: موضوع سخنرانی امروز ناظر بر سومین محور همایش روش‌های پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی: رویکردهای نوپددید و چالش‌های پیش‌رو یعنی تبارشناسی روش‌های پژوهش علوم انسانی و اجتماعی است. ‌آینده‌پژوهی بیش از مدیریت در مظان اتهام به نداشتن روش است. از طرفی آینده‌پژوهی دانشی است که به‌گونه‌ای کاربردی فعالیت‌های خود را پیش می‌برد. تعریف متعارف از ‌آینده‌پژوهی عبارت است از دانشی کاربردی و شامل تلاشی نظام‌مند برای شناخت، تحلیل و یا خلق آینده‌ (بلندمدت) در عرصه‏های مختلف (علم، فناوری، اقتصاد، امنیت، جامعه و...). به‌عبارتی تلاشی معطوف به شناسایی و کندوکاو منابع، الگوها، و عوامل تغییر(کلمه تغییر یکی ازاصطلاح‌های مهم آینده‌پژوهی است) یا ثبات، در جهت بررسی، تجسّم و ترسیم آینده‌های بالقوّه و کوشش برای تحقق آینده مطلوب انجام شود، بعد از این تعریف از آینده‌پژوهی، این موضوع به ذهن خطور می‌کند که آیا می‌توانیم آن‌را در قالب یک روش علمی داشته باشیم. اجماع، تجربه، شهود واستدلال منطقی از منابع کسب دانش است. با این حساب آیا می‌توان این ادعا را داشت که ‌آینده‌پژوهی در حوزه روش‌شناسی جایگاهی دارد؟

روش تحقیق علمی
تعریف دکتر میرشاه‌ولایتی از روش تحقیق: روش تحقیق شیوه‌ای نظام‌مند برای حل مسئله از طریق جمع‌آوری داده‌ها با استفاده از تکنیک‌های مختلف، ارائه تفسیر داده‌های جمع‌آوری شده و نتیجه‌گیری در مورد داده‌های تحقیق است و ویژگی‌های برای آن تعریف می‌شود مانند تکرارپذیری (در آینده‌پژوهی عاملی تحت این عنوان وجود ندارد و حتی با پارادایم اثبات‌گرایی آینده‌پژوهی هم‌خوانی ندارد). یکی دیگر از بحث‌ها این است که بتوانیم آن را اعتبارسنجی کنیم(زمانی که در مورد ابرتصویر صحبت می‌شود، آیا انجام این کار امکان‌پذیر است)؛ در این وضعیت روش کیفی به کمک آینده‌پژوهی می‌آید؛ رویکردی که در آن به شرایط یا موقعیت یک موضوع دقت ویژه‌ای می‌شود.
پیش فرض‌های محققان آینده پژوهشی :
•    پیش‌بینی‌ها همواره ناقص هستند؛
•    پیش‌بینی‌هایی که بستگی به بشر ندارند می‌تواند 100% دقیق باشد؛
•    پیش‌بینی دقیق برخی سیستم‌های پیچیده و غیرخطی، ناممکن است؛
•    برون‌یابی می‌تواند به خطا ختم شود.

هرمان کان می‌گوید: شگفت‌انگیزترین آینده، آینده‌ای است که دربرگیرنده هیچ شگفتی نباشد. آینده به‌طور کل سرشار از شگفتی و پُر از چالش است. در آینده‌پژوهی studies Futueres با  Forecastاشتباه گرفته می‌شود،Forecast اصطلاحی است که بسیار(به‌خصوص برای رشته‌های فنّی) جا افتاده است، futures به‌صورت تحت‌اللفظی برای مطالعات آیندگان معنی می‌شود؛ به‌طور کل آینده‌پژوهی به‌دنبال شناسایی آینده‌های محتمل، ارزیابی تصاویر آینده‌های ممکن و ساختن آینده مطلوب است، برای این منظور به کارکردهای ‌آینده‌پژوهی می‌پردازیم.

کارکرد آینده‌پژوهی:
پرهیز از غافلگیری، تصمیم‌گیری پیش‌دستانه، تصویرهای بزرگ از آینده، ترسیم آینده مطلوب، شکل بخشیدن به آینده مطلوب و مواجهه با آینده‌های مبهم است.
نتایج و اثرات آینده‏پژوهی:
الف) توقف اقدامات و معرفی پروژه‏های بدآتیه:
•    ارزیابی اقدامات جاری؛
•    متوقف ساختن فعالیت‌های بی‌اثر و کم‌اثر برای آینده.

ب) آغاز اقدامات خوش‌آتیه و نوآورانه:
•    آغاز پروژه‌های خوش آتیه پژوهش و نوآوری؛
•    بازنگری و تغییر و عرضه مجموعه‌ محصولات و خدمات؛
•    بازنگری مدل‌های کسب‌وکار.

ج) بازنگری راهبردی و مواجهه با عدم‌قطعیت:
•    هشدار پیش‌دستانه؛
•    به چالش کشیدن مفروضات اساسی و منطق غالب فعلی؛
•    اخذ تصمیمات راهبردی؛
•    توسعه‌های حوزه‌های جدید فعالیت.
د) تحریک دیگران به اقدام:
•    تأثیرگذاری بر سیاست‌گذاری‌ها و سیاست‌ها؛
•    تأثیرگذاری بر سازمان‌های دیگر.
و) سایر منافع:
•    بهبود وجهه و تصویر سازمان؛
•    ارتقای روابط و تعاملات با جامعه؛
•    یادگیری سازمانی.

در این رابطه شش سؤال کلیدی که مطرح می‌شود: آنچه از روش علمی و آینده‌پژوهی گفته می‌شود با یکدیگر سازگار باشد. در بهترین حالت می‌توانیم مطرح کنیم که ‌آینده‌پژوهی می‌تواند با تفسیرگرایی قرابت داشته باشد.
•    چه تصویر و تصوری از آینده دارید؟
•     از چه آینده‏ای می‌ترسید؟
•     مفروضات آشکار و خصوصاً پنهان شما چه هستند؟
•     آینده‏های بدیل یا جایگزین کدام اند؟
•     آینده دلخواه‏تان چیست؟
•     گام‏های بعدی برای تحقق آن چه هستند؟

انواع آینده که در آینده‌پژوهی مطرح می‌شود:
•    آینده ‏ممکن‏الوقوع:
 چه اتفاقاتی ممکن است در آینده رُخ دهد هر آنچه که در آینده ممکن است به وقوع به پیوندد چه منطقی یا غیرمنطقی در ‌آینده‌پژوهی مایل به احصاء آن هستیم؛ مانند آینده‌های قابل باور، طی پنج سال آینده دانش پزشکی به حدی پیشرفت نماید تا بیماری سرطان را همانند سرماخوردگی قابل معالجه کند(دانش آینده، ممکن است روی دهد)؛
•    آینده‏های قابل باور:
 در حوزه ایمونوتراپی، درمان سلول‌های فرد بیمار امکان پذیر باشد طول عمر بیمار افزایش یابد. (دانش موجود، می‏تواند روی دهد)؛
•    آینده محتمل:
در یک سری از حوزه‌های بیماری مانند سرطان بتوانیم به موفقیت‌هایی دست یابیم.(روندهای جاری، احتمالاً روی می‏دهد)؛
•    آینده مورد ‏پیش‏بینی:
با فرض این‌که تا سه سال آینده طبق مواردی که اتفاق افتاده را پیش‌بینی کنیم، مثلاً در سرطان خون طول عمر بیمار تا 20 سال افزایش یابد این موضوع با توجه به روندهای پیشرفت علم پزشکی قابل باور است. (برون‏یابی مفروض، احتمال بالای وقوع)؛
•    آینده مرجح:
ممکن است در آینده ممکن الوقوع یا آینده قابل باور و یا آینده قابل پیش‌بینی رُخ دهد(جای بگیرد) به‌عنوان مثال در پنج سال آینده سرطان را با ایمونوتراپی درمان نمایم، آینده مرجح آمال و آرزوها نیستند بلکه مثلثی است که یک ضلع آن بر مبنای وزن گذشته، ضلع دیگر مشخص کننده شرایط کنونی و ضلع دیگر مشخص کننده این است که به دنبال چه آینده‌ی خواهید بود (آینده مورد نظر، تمایل به تحقق آن).

مؤلفه‌های شکل‌دهنده به آینده
در شرایط کنونی یکی از پیشران‌های اصلی، تغییرات جمعیت است. تغییرات جمعیت می‌تواند موازنه قدرت را برهم می‌زند و دیگری تغییرات فناورانه است که فرهنگ از آن متأثر خواهد بود. به‌عنوان مثال در بحث رسانه‌های اجتماعی، روندها همان‌گونه که در حال رشد و برهم افزایی و خنثی کردن یکدیگر هستند یک‌سری رویدادها رُخ می‌دهد، از رویدادهایی که اتفاق افتاد بیماری کرونا (در سال98 برای ایران) بود مجبور شدیم در حوزه Ict به دلیل مجازی شدن مدارس و دورکاری سازمان‌ها روندی که انتظار داشتیم تا سال 1406 برای دانشگاه‌ها اجرایی شود را تا سال 1399عملیاتی کنیم، بر اساس این پیش‌بینی‌ها یکسری تصاویروجود دارد این تصاویر یکسری مطلوب، ممکن و محتمل هستند و باید جهت رسیدن به تصویر مطلوب یا همان ابرتصویر برسیم یکسری طرح، سیاست، برنامه‌ریزی و اقدام در نظر گرفته شود. برای این‌که این اتفاق رُخ دهد :

دو رویکرد برای ‌آینده‌پژوهی
•    ‌آینده‌پژوهی اکتشافی:
آینده‌پژوهی اکتشافی، بعضاً با هدف: شناختن آینده انجام می‌شود؛ اکنون در نقطه الف ایستاد‌ه‌ام با توجه به متغییرهای مختلفی که وجود دارد به کجا خواهم رسید مانند این‌که قصد دارم دارتی را به صفحه‌ای پرتاب کنم و این پرتاب برمبنای یکسری متغییرها از قبیل شتاب، مسافت و... بر مبنای این متغییرها می‌توان گفت، احتمال این‌که دارت به کجای صفحه برخورد کند را می‌توان تحلیل کرد، مفهوم ‌آینده‌پژوهی اکتشافی بر اساس اتفاقاتی که اکنون در حوزه جمعیت رُخ می‌دهد به‌شکل اکتشافی پیش‌بینی می‌شود در سال 1420 دچار مشکل جمعیتی به‌شکل جدّی خواهد شد؛
•    آینده‌پژوهی هنجاری:
آینده‌پژوهی هنجاری(معروف به آینده‌نگاری)، با هدف: ساختن آینده یا حرکت به سمت آینده‌ مطلوب انجام می‌شود؛ نقطه عزیمت از آینده به حال مشخص می‌کند اگر من قصد دارم در سال 1420 جمعیت جوان داشته باشم باید چه اقداماتی را اکنون انجام دهم(گذشته که امکان تغییر ندارد)، البته حال نیز یکسری محدودیت‌ها دارد بر این اساس چه اقداماتی را باید انجام دهم، برای این که این اتفاقات رُخ دهد مقاله(سال1997) با عنوان «ماهیت و ارزش مطالعات ‌آینده‌پژوهی یا به عبارتی آیا آینده‌ای برای ‌آینده‌پژوهی می‌توان متصور بود یا نه» در مقاله راجع به تغییر گفت‌وگو می‌شود که آینده پژوهان به آن علاقه بسیار دارند و برای مواجهه با تغییر دو رویکرد وجود دارد: منفعل یا فعال. رویکرد منفعل مانند صندوق پیشنهادات و انتقادات یا مانیتورینگ مواردی هستند که برای آن وجود دارد در مقابل رویکرد فعال در برابر تغییروجود دارد، که خود دو حالت دارد: حرکت تدافعی داشته باشیم به این مفهوم که ماشین خود را در برابر رُخ دادن حوادث احتمالی آینده بیمه می‌کنم این مورد یکی از مصادیق ‌آینده‌پژوهی است؛ مقاوم‌سازی ساختمان‌ها در برابر زلزله. رویکرد فعال: شامل دو قسمت: رویکرد تحلیلی که بر اساس موضوعات قضاوتی و ذهنی تعریف می‌شود، رویکرد تحلیلی: استقرار یک نتیجه حاصل شود ترم‌ها کم‌کم خود رانشان می‌دهند، درحال تحلیل یک موضوع تاریخی هستید و قیاس انجام می‌شود یا این‌که تحلیل شکست‌های گذشته را انجام می‌دهید. شیوه دیگر جغرافیایی: جغرافیایی ایران و ابرتصویری که برای ایران است نمی‌تواند برای کشور دیگری مناسب باشد، منحصربه‌فرد بودن یکی از ویژگی‌های رویکرد مذکور است؛ در آینده‌پژوهی برای کشورهای در حال توسعه اتفاقی که در حال رُخ دادن است، از آینده مستعمل(دست دوم) دیگران استفاده می‌کنند، به‌عنوان مثال، ساختمان‌های بلند‌مرتبه ساخته می‌شود به این دلیل که کشورهای پیشرفته این اقدام را انجام داده‌اند؛ رویکرد عددی: مانند مدل‌های پویایی.
در بحث کیفی از دو حوزه استفاده می‌شود:
نظرسنجی:
 نظرسنجی که در سطح جامعه صورت می‌گیرد به‌منظور به‌دست آوردن چشم‌اندازی برای جامعه.
روایت پژوهی:
هر شخص داستانی از آینده می‌گوید، هر کشور یک آینده برای خود تصور می‌کند، این که کدام کشور روایت برتر را نقل کند آن کشور جایگاه مطلوب را به‌دست می‌آورد و یکی از بحث‌های قضاوتی است که معطوف به خِبرگان است مانند دلفی.
روش‌های رایج آینده پژوهی:
مرور ادبیات، پنل خِبرگان، سناریوها، برون‌یابی روندها، کارگاه‌های آینده‌پژوهی، طوفان فکری، مصاحبه، . . .
تعدادی از این روش‌ها مبتنی بر نظر تخصصی است مثلاً در ابرتصویر نظر تخصصی مهّم نیست و اجماع مهّم است، با فرض این که برای برنامه‌های توسعه فناوری که در آن نیاز به تخصص داریم در مقابل روش‌هایی که مبتنی بر خلاقیت و شهود هستند مثل بحث‌های روایتی؛ برخی نیز مبتنی بر شواهد عینی هستند مانند Patent analyis؛ هرکدام از این موارد دانش مضاف هستند، که برای یک جای خاص استفاده می‌شود، زمانی که به‌دنبال پیگیری حکمرانی هستیم که به کجا می‌رسد و روابط بین‌الملل به کدام سمت حرکت می‌کند، نیاز است بیشتر از شهود استفاده شود، در حالی که صحبت از صنعت خودرو و دارو می‌شود نیاز به مشارکت است؛ یا مثلاً در مورد آینده علم به کجا خواهد رسید و انتظار داشته باشیم که طی سال‌های آتی بسیاری از مشاغل حذف شوند در این صورت باید از خِبرگی و تخصص استفاده شود و شهود همراه آن باشد؛ یکسری روش‌ها هستند که مبتنی بر خِبرگی و شواهد عینی هستند، مانند آینده اقتصاد (اقتصاد یکی از نسل‌های ‌آینده‌پژوهی است).گاهی نیز به‌دنبال این هستیم که مواجهه صحیحی با آینده داشته باشیم و باید از نقشه راه استفاده شود. بالاخره یکسری گزینه‌هایی که مرتبط با آینده است که مدل‌سازی را شامل می‌شود؛ بر اساس این که به‌دنبال چه خروجی هستیم وقتی به‌دنبال هشدار پیش‌دستانه هستیم از روش‌های کمی استفاده می‌شود و دیده‌بانی فناوری و Patent analyis استفاده می‌شود و زمانی‌که به‌دنبال ارزیابی راهبردها هستیم از مدل‌سازی استفاده می‌شود که یک روش کمی است یا از سناریوپردازی استفاده شود که یک روش آمیخته است، برخی اوقات به‌دنبال جلب مشارکت عمومی هستیم، در این زمینه چشم‌اندازپردازی کاملاً مرتبط خواهد بود، برخی از روش‌های ذکر شده متداول‌تر هستند از این رو ‌آینده‌پژوهی را با آن روش‌ها بیشتر می‌شناسند مانند تحلیل روند و پنل خِبرگی.

در مجموع با آنچه گفته شد، می‌توان ادعا کرد که آینده‌پژوهی وجاهت کافی در روش‌شناسی را دارد.


نظر شما :