گزارش برگزاری نشست «تاریخ فرهنگی، پیشینه، وضعیت کنونی و چشم‌انداز آینده» (نشست اول) به مناسبت هفته پژوهش

گزارش برگزاری نشست «تاریخ فرهنگی، پیشینه، وضعیت کنونی و چشم‌انداز آینده» (نشست اول) به مناسبت هفته پژوهش

۰۷ دی ۱۴۰۰ | ۰۸:۴۱ کد : ۲۱۹۲۱ اخبار معاونت هفته پژوهش ۱۴۰۰
تعداد بازدید:۶۰۳
گزارش برگزاری نشست «تاریخ فرهنگی، پیشینه، وضعیت کنونی و چشم‌انداز آینده» (نشست اول) به مناسبت هفته پژوهش

نشست اول «تاریخ فرهنگی، پیشینه، وضعیت کنونی و چشم‌انداز آینده» 22 آذرماه 1400 به همت پژوهشکده تاریخ ایرانِ پژوهشگاه برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در ابتدای این نشست، دکتر محمدامیر احمدزاده، مدیر گروه تاریخ فکری و فرهنگی پژوهشگاه، عنوان سخنان خود را «کاربردهای تاریخ فرهنگی برای تاریخ‌نگاری جدید» اعلام کرد و با برشمردن اهمیت مطالعات تاریخ فرهنگی و کاربردهای سودمند آن برای پژوهش‌های تاریخی گفت: تاریخ فرهنگی با تمرکز بر تاریخ گسست‌ها باعث می‌شود تا ما در تاریخ‌نگاری مدرن از دام قطعی‌اندیشی و مطلق‌گرایی رهایی یابیم و طبعاً در این صورت، تاریخ فرهنگی با نقد تاریخ‌نگاری‌های سیاسی‌نویسی و تاریخ‌نگاری کلیّت‌نگر آغاز می‌شود.
وی با چندبعدی بودن تحلیل‌های تاریخ فرهنگی در مقابل تاریخ‌نگاری سنتی افزود: ما در تاریخ‌نگاری فرهنگی با رویکردهای تک تفسیری مواجه نیستیم بلکه این رویکرد جدید و پراهمیت با تحلیل‌های ژرف و چندلایه از رخداد تاریخی می‌کوشد تا این رخدادها را به‌مثابه امر فرهنگی ببیند و درک عمیق‌تری نسبت به رخداد ارائه دهد.
این مورخ فرهنگی معتقد است: از منظر روش‌شناختی می‌توان گفت که در تاریخ فرهنگی اساساً رویکردهای تفسیری و تأویل‌گرایانه، جایگزین رویکرد پوزیتویستی به وقایع و حوادث می‌شوند که این امر به بسط حوزه و گسترۀ موضوعی تاریخ در تاریخ فرهنگی منجر می‌شود. وجه دیگر روش‌شناختی حائز اهمیت در تاریخ‌نگاری فرهنگی این است که در این نوع جدید از تاریخ‌نگاری به خاطر فرهنگی دیدن رخدادها یک رویکرد معنامحور بر امور مسلط است حال آنکه در تاریخ‌نگاری سیاسی رانکه‌ای اساساً تاریخ امری واقعه محور و موضوع مدار است.
 وی با بیان اینکه با توجه به نو بودگی مطالعات تاریخ فرهنگی هنوز در مرحله و عصر تأسیس یا دوره ترجمه متون از زبان‌های دیگر به زبان فارسی مواجه هستیم افزود: تاریخ فرهنگی در ایران از سوی مطالعات جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی فرهنگی جدی‌تر گرفته شده و این دو گروه نسبت به مورخان پیشقدم بوده‌اند. دکتر احمدزاده ابراز امیدواری کرد که مورخان جوان و بانشاط بتوانند با عبور از عصر تأسیس و ترجمه دانش تاریخ فرهنگی وارد مرحله تألیف و خودبسندگی شوند و با توجه به تاریخ پرتنوع و پرحادثه ایران بهره‌گیری از این رویکرد می‌تواند جذابیت‌های خاص خود را داشته باشد.

نسبت تاریخ فرهنگی و تاریخ هیجان‌ها (احساسات و عواطف)
سخنران دوم این نشست دکتر عباس احمدوند، دانشیار دانشگاه شهید بهشتی سخنانش را با عنوان « نسبت تاریخ فرهنگی و تاریخ هیجان‌ها» ارائه کرد و گفت: در تاریخ فرهنگی می‌توان به تعریف دو حیطه پرداخت ضمن اینکه درباره تاریخ فرهنگی، ویژگی‌ها و رهیافت این رویکرد نوین در تاریخ‌نگاری مطالب نه چندان اندکی گفته شده است.
احمدوند شرح داد: با وجود این پیشینه، اکنون باید دانست که تاریخ فرهنگی چیست؟ او با طرح رویکرد «اوته دنیل» در تعریف تاریخ فرهنگی گفت: طرح پرسش‌هایی از گذشته که چطور مردم آن دوره خود را می‌فهمیدند و تفسیر می‌کردند؟ یا چه انگیزه‌های مادی، ذهنی و اجتماعی به ترتیب قالب‌های دریافت و ساخت معنای آنان را تحت تأثیر قرار می‌داد و مضامین چنین قالب‌هایی، چگونه ایجاد می‌شد؟
به نظر می‌رسد، تاریخ هیجان‌ها یا احساسات و عواطف حوزه‌ای است که به عواطف و احساسات انسان می‌پردازد و به‌طورخاص تفاوت‌های آنها را در میان فرهنگ‌های گوناگون و دوره‌های گوناگون تاریخی در تجربه‌کردن و اظهار احساسات و بازنمایی آنها مدنظر قرار می‌دهد.
او در مورد پیشینه توجه مورخان به تاریخ هیجان‌ها یا عواطف بیان کرد که این رویکرد در قرن بیستم با کارهای لوسین فور
  Sensibility and history: How to reconstitute affective life of the past? و پیتر گرای رونق گرفت
 The Bourgeois Experience
دکتر احمدوند سپس با ارائه چند مثال در مورد تاریخ هیجان‌ها از بروز جنبش‌ها و قیام و نقش احساسات و هیجان‌ها در آن، وقوع جنگ‌ها و اختلاف علمی دو عالم سخن گفت.
این پژوهشگر سپس به طرح بنیاد نظری هیجان‌ها پرداخت و گفت: مفهوم هیجان، ساده به نظر می‌رسد. اما دانشمندان درباره معانی واقعی این کلمه به توافق نرسیده‌اند. بسیاری از دانشمندان عقیده دارند که هیجان‌ها چیزی جدا از احساسات هستند. احساسات شامل واکنش‌های بدن هستند، مانند زمانی‌که قلب شما از اشتیاق به شدت می‌تپد. علاوه بر این احساسات شامل تحریکات شدید در حالات چهره و صدا (مانند زمانی‌که شما وقتی جذب چیزی شده‌اید و می‌گویید «وااای») می‌شود. در مقابل هیجان‌ها شامل رفتارهای ما است مانند زمانیکه عصبانی هستیم و داد می‌زنیم.
از دیدگاه احمدوند اگر چه هیجان‌ها بخش‌های متفاوتی دارند، اما احساسات معمولاً مهم‌ترین بخش از هیجان‌ها هستند. اکثر دانشمندانی که درباره هیجان‌ها مطالعه می‌کنند، با پرسیدن سؤال «چه احساسی دارید»؟ میزان هیجان انسان‌ها را می‌سنجند. البته ما نمی‌توانیم بفهمیم که آیا آن شخص درباره احساساتش راست می‌گوید یا نه. شایان ذکر است که کلماتی مانند عصبانی و خوشحال برای افراد مختلف، معانی متفاوتی دارد.
او در بخش دیگری از سخنان خود در باره تأثیر هیجان‌ها بر زندگی و رفتار ما گفت: در طول زندگی، هیجان‌های ما بر انتخاب‌هایمان تأثیر می‌گذارند. ما برنامه‌های تلویزیونی را نگاه می‌کنیم که مردم را می‌خندانند یا باعث گریه آنها می‌شوند. از انسان‌هایی که موجب ترس ما می‌شوند، دوری می‌کنیم و تا زمانیکه احساس رضایت کنیم غذا می‌خوریم. این هیجان‌ها در واقع طرز رفتار ما را تعیین می‌کنند. روان‌شناسان نمی‌دانند ما چند نوع هیجان تجربه می‌کنیم. یکی از تئوری‌ها این است که ما پنج یا شش نوع هیجان مختلف را تجربه می‌کنیم، مانند؛ عصبانیت و لذت و اینکه هر هیجان کاملاً با هیجان دیگر متفاوت است. تئوری دیگر بیان می‌کند که ما دو هیجان مختلف را تجربه می‌کنیم مانند رضایت، عدم رضایت و آشفتگی یا آرامش. همه این‌ها با هم در می‌آمیزند تا هیجان‌های ما را شکل دهند.
 چنان که آمد در دهه‌های گذشته تاریخ احساسات و عواطف جزو حیطه مطالعات تاریخی شده است، چه هیجان، احساسات و عواطف را از مقوله رفتار یا دست کم موتور محرکه بروز رفتار انسانی به‌شمار آورده‌اند و همین موجب شده است که بازنمایی این رفتارها یا رفتارهای منبعث از هیجان‌ها و عواطف گذشته انسان را در قال بررسی اسناد مکتوب، بناها، مجسمه‌ها، موسیقی، زمان و ... پی بگیرند. در این‌صورت و با پذیرش این مبنا، آیا تاریخ احساسات و عواطف یا هیجان‌ها چیزی جز نشانگر لایه‌های زیرین فهم و تفسیر انسانی، یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های بروز و ظهور رفتار و ساخت معناست که تاریخ فرهنگی در پی آن است؟
پس تاریخ فرهنگی و تاریخ احساسات و عواطف و هیجان‌ها درهم تنیده و جدایی‌ناپذیرند.
 دکتر احمدوند گفت: خوشبختانه تاکنون شمار گوناگونی از روش‌ها در تاریخ احساسات و عواطف به‌کار گرفته شده است که واکاوی و بررسی آنها اتصال روش‌شناسانه تاریخ فرهنگی و تاریخ احساسات و عواطف را بیش از پیش نشان می‌دهد:
Emotionology؛ Emotional Habits؛ Emotional Practice؛ Emotional Regimes؛ Emotional Style

حوزه‌های موضوعی و اهمیت تاریخ فرهنگی
در ادامه دکتر مرتضی قلیچ، استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی قزوین سخنانش را با عنوان «حوزه‌های موضوعی و اهمیت تاریخ فرهنگی» و گفت: تاریخ فرهنگی یکی از گفتمان‌‌ها و شاخه‌‌های پر‌رونقی است که از دهه 1970 به بعد گسترش یافته است. تاریخ فرهنگی دانشی است میان‌رشته‌ای که از علوم مربوط به فرهنگ شامل تاریخ، انسان‌شناسی، جامعه‌شناسی، مطالعات فرهنگی و امثال این‌ها همراه با تاریخ استفاده می‌کند. از این حیث می‌توان مدعی شد که مطالعات تاریخی را می‌توان از حیث نزدیکی و فاصله با فرهنگ طبقه‌بندی کرد. به هر روی، تاریخ فرهنگی از گذشته نگاشته شده و در آینده نیز نگاشته می‌شود. مرکزیت داشتن فرهنگ و اهمیت‌یابی امر فرهنگی در همه حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی را چرخش فرهنگی می‌گویند.
دکتر قلیچ تأکید کرد: بخشی زیادی از مباحث مربوط به تاریخ فرهنگی برخاسته از ایده نوتاریخی‎گری در مطالعات تاریخی است. این نوتاریخی‌گری در مقابل دوگونه تحلیل از فرهنگ قرار گرفته است. طیف نخست گروهی از تحلیل‌گران هستند که فرهنگ و امر هنری وابسته به فرهنگ را از منظر هنری تحلیل می‌کنند. ایده‌ای که هنر را از منظر هنر تحلیل می‌کند. در مقابل، ایده کلاسیک مارکسیستی است که هنر و فرهنگ را محصولی ایدیولوژیک و روبنا می‌داند. نوتاریخی‌گری با خوانش امروزین و از منظر معاصر تاریخ را بازنگری و تفسیر می‌کند. به‌زعم آلتوسر، هر خوانشی از تاریخ از رهگذر ارزش‌های امروزین صورت می‌گیرد. هر تحولی که در ارزش‌های امروزین رخ می‌دهد، منجر به این می‌شود که ما نگرش دیگری به تاریخ داشته باشیم. خلاصه اینکه فرهنگ‌ها متن‌هایی هستند که مورد قرائت قرار می‌گیرند.
برای مثال، با توجه به اینکه احساسات در جامعه معاصر اهمیت یافته، امروزه مطالعه احساسات در تاریخ اهمیت یافته و به‌نوعی مورخان فرهنگی به شناخت فرهنگ احساسات و عواطف در گذشته و تحول آنها می‌پردازند. این نوتاریخی‌گری تحت تأثیر فوکو، الیاس، بوردیو و میشل دو سرتو بوده است. این متفکران سر آغاز راهی بودند که باعث شد، مورخان از منظر دیگری به گذشته نگاه کنند. تحت تأثیر فوکو بود که مورخان تلاش دارند رژیم حقیقت در ادوار تاریخی را مطالعه کنند.
حتی امروزه ساخت فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی نیز به‌نوعی بر اساس خوانش امروزین و مصرف تاریخ صورت می‌گیرد. برای مثال، اگر سی سال قبل قرار بود که فیلم مختار ساخته شود، احتمالاً با موضوعیت مسائل 30 سال گذشته ساخته می‌شد.
وی شرح داد: ذهنیت‌ها، احساس‌ها، عواطف و حتی بدن امر تاریخ‌مند و گفتمانی است. برای نمونه می‌توانیم از منظر تاریخ فرهنگی تاریخ چشم را مطالعه کنیم. چشم در گفتمان حکمتی ایران، چشمی است که عبرت‌آموز و عبرت‌بین باشد یا در گفتمان دینی، چشم باید از نگاه به نامحرم بپرهیزد. به‌همین ترتیب، در گفتمان پزشکی چشم معنای متفاتی دارد. به احتمال زیاد، بعد از آشنایی ایرانیان با غرب چشم زیبا چشم سبزرنگ و آبی‌رنگ بدل به چشم زیبا شد. حال آنکه، توصیفات تاریخی در ادبیات ما «شوخ چشمی»، «خماری چشم » و «سیاه چشمان» زیاد تکرار شده است.
در حوزه ای دیگر، تاریخ فرهنگی مجازات مرگ می‌تواند مطمح نظر باشد. اینکه چطور در عصر جدید چیزی تحت عنوان همدلی با مجرم متولد شده و انسان امروزین نازک‌طبع شده و دیگر تمایلی به تماشای مجازات مجرم ندارد. برای نمونه مشهورترین صحنه در میان اهالی علم اجتماعی شاید همان روایتی باشد که فوکو در ابتدای کتابِ مشهورش خوانندگان را با آن میخ‌کوب می‌کند، او در آن جا از انسانی نگون‌بخت، دامین نام، می‌نویسد که برای کشتن‌اش، او را به چهار اسب می‌بندند و اسب‌ها را از چهار سو آن قدَر می‌کشند تا چهارتکه شود. در کتاب تاریخ ایران مدرن «یرواند آبراهامیان» هم به اعدام‌ها در ملاء عام، قطع عضو و ... اشاره می‌کند.
 دکتر قلیچ همچنین اظهار داشت: در همین کتاب اخیر، آبراهامیان به هراس‌ها و ترس‌های مردم ایران در ابتدای سده بیستم اشاره می‌کند. در ابتدای قرن بیستم مردم ایران از چشم زخم، طاعون، وبا و حمله حیوانات وحشی می‌هراسیدند. امروزه مردم از قطع شدن اینترنت و هک شدن شبکه‌های اجتماعی، تخلیه و سرقت از کارت بانکی، بیماری و کفاف مقرری‌های دوران بازنشستگی می‌هراسند. می‌توانیم تاریخ هراس‌ها را در ادوار تاریخی بکاویم.
در حوزه تاریخ مجازات‌ها «فوکو» ایده درخشانی دارد. به باور فوکو، مجازات و شیوه‌های آن برآمده از تکنولوژی سیاسی مسلط است. به عنوان مثال، زندان برآمده از تکنولوژیِ انضباط است و تعذیب برآمده از تکنولوژیِ خشونت! اما فوکو تلاش دارد نشان دهد قدرت در عصرِ مدرن چگونه عمل می‌کند. برای نشان‌دادن این موضوع کتابِ انضباط و مجازات را با کنار هم‌گذاریِ تکان دهنده دو سبک کاملاً متفاوت از مجازات آغاز می‌کند، تصویری که حاکی از دگردیسیِ بنیادینِ کنش رویه‌های جزایی‌ست، ناپدید شدن ِنمایش سبوعانه خشونت در ملاء عام و به‌کارگیری شیوه‌ای عمیقاً ملایم در زندان. به‌زعم فوکو همین چرخش خود نشان‌دهنده شیوه عمل قدرت در جامعه مدرن است.
 قلیچ تصریح کرد: همین تاریخ فرهنگی مجازات مرگ از منظر «نوربرت الیاس» یک فرایند تاریخی بلندمدت در جامعه غربی از قرون وسطی به این طرف است، فرایندی که در برگیرنده تغییرات اجتماعی فرهنگی و روان‌شناختی است. «الیاس» بر این باور است که به‌تدریج و با پیشرفت فرایند متمدن‌شدن، شخصیت افراد دستخوش تغییر شده و به سمت حزم‌اندیشی و احتیاط افزون‌تر در بروز رفتارها حرکت کرده و خویشتن‌داری و خودلگامی، طبیعیت ثانویه افراد شده است. هرچه که این کنترل‌های درونی شده رفتار، گسترده‌تر و خودکارتر می‌شوند، به بخشی بدیهی از فرهنگ جوامع تبدیل شده و به‌تدریج آستانه حساسیت و شرم را نیز جابه‌جا می‌کنند تا بدان‌جا که سرانجام با شهروندانی عقلانی، بازاندیش و مسئول و مبادی آداب در جهان متمدنِ قرون نوزده و بیست مواجه می‌شویم، انسان‌هایی منزجر از تماشای نمایشِ رنج.
از این منظر حتی می‌توان فهمید که چرا نمایش قمه‌زنی در ملاء عام یا لطمه‌زدن در مصیبت‌ها و عزاداری‌ها ممنوع شده است. یکی از دلایلی که جرم‌انگاری برخی از اشکال رنج کشیدن‌های حیوانات هم شکلی از فرایند متمدن‌شدن «الیاس» تحلیل کرد.
وی در خاتمه سخنانش نتیجه‌گیری کرد: به‌طور کلی، تاریخ فرهنگی تاریخ دموکراتیکی است. تاریخ پادشاه‌نامه و فاتحان تاریخ نیست. تاریخ شکست خورده‌ها، تاریخ مطرودان و فراموش‌شدگان نیز هست. آنچه که پیش‌رو داریم این است که موضوعات فرهنگی را نشریه‌ها و کتاب‌ها پذیراتر باشند تا انباشت دانش شکل بگیرد. و اینکه، باید همکاری‌های میان‌رشته‌ای بیش از پیش تقویت شود و همسایگان تاریخ از تاریخ سیاسی به سایر عرصه‌ها مثل حقوق و مجازات، جغرافیا، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی و زیست‌شناسی و ... نیز کشیده شوند.

کلیدواژه‌ها: نشست «تاریخ فرهنگی، پیشینه، وضعیت کنونی و چشم‌انداز آینده» (نشست اول) هفته پژوهش دکتر محمدامیر احمدزاده دکتر عباس احمدوند دکتر مرتضی قلیچ


نظر شما :