خلاصه گزارش طرح پژوهشی « بازخوانی تناقضات و ابهامات درباره احوال و روند جانشینی خاندان صفوی از خواجه علی تا شاه اسماعیل»

۰۷ اسفند ۱۴۰۰ | ۱۱:۴۰ کد : ۲۲۲۶۵ اخبار معاونت
تعداد بازدید:۸۵۱

طرح پژوهشی « بازخوانی تناقضات و ابهامات درباره احوال و روند جانشینی خاندان صفوی از خواجه علی تا شاه اسماعیل(با تأکید بر نقد ادعاهای مورخان و مستشرقان درباره طریقت و نهضت صفوی » در سال 1400 توسط جناب آقای دکتر علی سالاری شادی عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ ایران در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به اتمام رسید.

بر اساس موضوع مطرح شده از سوی آقای دکتر سالاری شادی، حاکمیت صفوی یک حکومت دیرپای تاریخی بود که گذشته از زمان طولانی حاکمیت، از سابقه و قدمت طولانی خانوادگی نیز برخودار بود که بر آن اصرار خاصی داشت. لذا صفویان عصر حاکمیت گاهی باد خلوت صرف در روایات تاریخی مقطع پیشاحاکمیت دست به طرح مواردی می زدند. مقطع پیشاحاکمیت صفوی گاهی با الزامات و اقتضائات عصر حکومت مطابقت نداشت. بهرحال مقطع پیشاحاکمیت از اهمیت زیادی برای حکومت صفوی برخوردار بود؛ چرا که یک سرمایه بی پایان برای تاریخ سازی و تبار جویی محسوب میگردید که به شدت به آن نیازداشتند. اما مسأله مهم اینکه، این مقطع از خاندان صفوی با نگرشهای و بینشهای عصر حاکمیت و توقعات آنها در تضاد و تناقض بود. بیشک صفویان بخاطر آنکه این برهه را با ایده ها و نگرشهای عصر حاکمیت وفق و مطابقت دهند، با دست اندازی های مکرر به بازخوانی و اصلاح تضادها و تعارضهای آن مقطع با وضعیت موجود فعلی پرداختند.

موضوع مهم دیگر آنکه صفویان با طرح آن پیشینه خانوادگی، در صدد ارائه تاریخچه مفصل و شناسنامه ای خاص برای خود بودند تا حضور خود را از گذشته های دور بطور مؤثر توجیه و تفسیر نمایند. نام سلسله صفویان از دوره مذکور از نام شیخ صفی اخذ شده است که نشان از اهمیت مقطع مذکور برای خاندا نصفوی دارد. صفویان در ایام حاکمیت از شیوخ پیشین و مخصوصا شیخ صفی بهره جویی فراوانی کردند و در پیوستگی با آن، حتی مدعی شدند که کتابی منسوب به شیخ صفی در خزانه دارند که حوادث آینده در آن پیش بینی شده است. با این حال منابع صفوی صرفا با کلی گویی بدون تعریف وظایفی خاص از اینجا نشینی یاد کرده اند. حال همین کلی گویی تا اندازه ای قابل اغماض بود. اما وقتی محققان معاصر همین جانشینی را در فضای دیگری سوق داده اند و از آن نهضت صفوی ساخته اند، دیگر موضوع متفاوت گردید. منابع صفوی با طرح اینجا نشینی مدعیات خاصی را مطرح نکرده اند و معلوم نیست که اینجانشینی موروثی چه توجیه و توضیحی داشت. اما نویسندگان معاصر همان موضوع جانشینی را با ادعاها و فرضیه هایی چون وجود طریقت و نهضت صفوی و رهبری موروثی آن مطرح نمودند که مملو از تناقض و ابهام در نوع و ماهیت وظایف، چگونگی انتخاب جانشینی و کیفیت معیشت و زندگانی این خاندان، مناسبات حسنه با حاکمیت ها و تمولو ثروت افسانه ای است که حداقل، دو مورد اخیر در تضاد با وجود هرگونه نهضت می باشد.

مسأله جانشینی پیوسته در خاندان صفوی پیش از حاکمیت در منابع و روایت رسمی صفویان مورد تأکید قرار گرفته است. آنها در ایام حاکمیت درباره جانشینی و حقانیت آن اندر سایه سابقه خاندان صفوی دست به تلاش زیادی زدند و آنجانشینی موروثی و پیوسته را به هسته مشروعیت بخشی بدیل کردند. روایات رسمی صفویان، پدیده جانشینی را با حساسیت خاصی بدون توضیح چگونگی و چرایی آن، بازگو کرده اند. با اینحال، این روایت رسمی موضوع را علی رغم تأکید با کلی گویی صورتبندی کرده و کمتر به جزییات آن پرداخته است چرا که ورود به جزییات با توجه به واقعیات، ادعای صفویان را به چالش می کشاند. با اینحال به نظر می رسد آنها پدیده جانشینی مورورثی و پیوسته را ، بدون توضیح چرایی و چگونگی آن، در راستای مواردی توجیه و صورتبندی کرده اند.


نظر شما :