دیدار عمومی همکاران پژوهشکدۀ دانشنامهنگاری
دیدار عمومی همکاران پژوهشکدۀ دانشنامهنگاری

دیدار عمومی همکاران پژوهشکدۀ دانشنامهنگاری روز یکشنبه ۱۶ شهریور ۱۴۰۴ با حضور اعضای هیئت علمی و کارشناسان در سالن اجتماعات پژوهشکده برگزار شد.
دکتر محسن بهلولی فسخودی، معاون پژوهشکده، که ادارۀ جلسه را برعهده داشتند، دیدار همکاران پس از ماجرای جنگ و تعطیلات تابستانی را غنیمتی بزرگ دانستند و ابراز امیدواری کردند به روزهای عادی قبل از جنگ بازگردیم و مِنبعد بتوانیم برنامهها و جلسات پژوهشکده را طبق روال برگزار کنیم. ایشان هدف این دیدار را تبادلنظر درخصوص اوضاع پیشآمده دانستند و از همکاران خواستند اگر تجربهای از این دوران داشتند برای دیگران به اشتراک بگذارند.
در ابتدای جلسه، یاد و خاطرۀ همکار شهید پژوهشکده مهندس مجید جواهری، که در جنگ دوازدهروزۀ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی به فیض شهادت نائل شدند، گرامی داشته شد. لیزا افشار، مسئول روابط عمومی، و گوهر نصرتی، حروفنگار، از تأثیرات روحیروانی حملۀ دشمن در دوران جنگ نکاتی را بیان داشتند. آقای دکتر قهرمان، عضو هیئت علمی، از تجربۀ تلخِ فقدان مهندس جواهری گفتند و سادگی و صفای شخصیتی ایشان را ستودند.
خانم دکتر افراشی، عضو هیئت علمی، در ادامه از دیدار همکاران ابراز خوشحالی کردند و براساس حوزۀ تخصصیشان- احساسات از منظر شناختی- نکاتی دربارۀ حادثۀ جنگ بیان کردند: «سه احساسْ به لحاظ هورمونی و ساختار عصبشناختی که در بدن و مغز ما وجود دارد به هم ربط دارند: خشم، غم و ترس. خود من، که این تجربه را از سر گذراندم، بیشتر احساس خشم داشتم و عصبانی بودم. خانم افشار به درستی گفتند که ترس از جان نداشتند، ولی من عصبانی بودم از اینکه افرادی سخیف به کشورم حمله کردند. البته در پسِ این عصبانیت، اندوهی بر انسان تحمیل خواهد شد. ما تجربۀ سهمگینی را در کنار هم از سر گذراندیم و تا مدتها در حال دستوپنجه نرم کردن با آن هستیم و انتظار از مسئولان میرود که از نظر ساختاری، حمایتهای اساسی صورت دهند.» ایشان در پایان شهادت مظلومانۀ همکار عزیز پژوهشکده را برای خود بسیار غمانگیز و فراموشنشدنی دانستند.
دکتر اصغر اسمعیلی، عضو هیئت علمی، سخن خود را با بیتی از ملکالشعرای بهار در مذمت و شومی جنگ آغاز کردند:
فغان ز جغد جنگ و مرغوای او
که تا ابد بریده باد نای او
ایشان فقدان آقای جواهری را چنین تعبیر کردند که «جواهری از خزنیۀ پژوهشکدۀ دانشنامهنگاری رفت». دکتر اسمعیلی با اشاره به تأثیر بمبارانهای جنگ بر حیوانات بهخصوص پرندگان و ترس و پروازشان، ابراز امیدواری کردند همکاران در صلح و آرامش باشند.
دکتر بهلولی با ذکر جملهای از ارسطو که میگوید: «کسی که نمیترسد، نه از شجاعتش که از حماقتش است»، داشتن ترس در آن ایام را طبیعی دانستند و افزودند: «ارسطو ترس را یک خطر قریبالوقوع میداند که انسان امکان جلوگیری یا مداخله در آن را ندارد. درواقع، ناتوانی در رفعِ آن عاملِ بیرونی هست که ترس را معنا میکند. واقعاً اثرات ترس حتی تا پایان عمر ماندگار خواهد بود و هیچگاه ما از ترس تهی نخواهیم شد.» ایشان در ادامه درخصوص صحبتهای دکتر افراشی در ضرورتِ حمایت از همکاران، پیشنهاد کردند در شورای پژوهشی پژوهشگاه مطرح شود که بهسبب اتفاقات جنگ و تعطیلی حینِ آن، مدت زمانی به زمانِ اجرای طرحهای اعضای هیئت علمی افزوده شود.
دکتر مریم علینژاد، عضو هیئت علمی، نیز ابراز امیدواری کردند سایۀ جنگ از سر کشور کنار برود و یاد همکار شهید پژوهشکده را گرامی داشتند. ایشان همچنین درخصوص برگزاری نشستها و سخنرانیها در دو جنبۀ عملی و نظری دانشنامهنگاری با اولویتدهی به همکاران پژوهشکده و پژوهشگاه توضیحاتی دادند.
دکتر افسانه زارعی، کارشناس پژوهشی، خداوند بزرگ را به پاس این دورهمی سپاس گفتند و وجودِ تکتک همکاران را اندازۀ یک دنیا ارزشمند دانستند. ایشان با اشاره به موضوع خشم در صحبتهای دکتر افراشی گفتند: «من هم چنین احساس خشمی را داشتم که چرا درایت لازم صورت نگرفت، چرا پیشبینی و پیشگیری نشد و خیلی چراهای دیگر. با اصابت هر بمب به گوشهای از شهر، بخشی از وجود همۀ ما ویران شد. باید برای این مسائل فکر کرد و هرکس در هر جایگاهی براساس مسئولیتش عمل کند و دلسوز سرنوشت کشور باشد تا انشاءالله آیندۀ بهتری برای فرزندانمان رقم بزنیم.»
دکتر مهدی بنایی جهرمی، رئیس پژوهشکده، در بخش نخست صحبتهایشان از دیدار همۀ عزیزان پژوهشکده و سلامتی همکاران ابراز خرسندی کردند. ایشان در ادامه حادثۀ تأثرانگیز از دست دادنِ آقای جواهری را تسلیت گفتند و پیشنهاد کردند افزونبر بر مراسم یادبودی که در پژوهشگاه گرفته شد، یک مراسم بزرگداشت برای احترام به این همکار فقید و التیامِ غم خواهر و خانوادهشان در پژوهشکده برگزار شود. دکتر بنایی با بیانِ اصطلاحِ «عهد انسانی» ورایِ مشخصههای بشری مثل عاطفه و نطق و پژوهشگری و...، به تبیین آن پرداختند: «اتفاقات بسیار دردناکی که در جهان رخ میدهد باعث شده آسایش و آرامش انسان نوعی بیعهدی تلقی شود. وقتی ما در جنگ نیستیم، جنگ فرصتی برای تفریح و سرگرمی ماست چنانکه بچههای ما با جنگ بازی میکنند. اما وقتی ما در جنگ هستیم، مجبور میشویم بیندیشیم. هرچه این 'در جنگ بودن' پررنگتر و وجویتر باشد، در تلاطمِ آلام هستیم. چون ما 'موجود در' هستیم و در عالم هستیم، نمیتوانیم آنچه بر انسان میگذرد را نادیده بگیریم. مگر اینکه این 'در' را حذف کنیم یا به شیء تبدیل شویم. وقتی ما میتوانیم از اتفاقات غزه بهراحتی عبور کنیم، این 'در جهان بودنمان' را نفی میکنیم. گفتۀ سعدی بزرگ که تو کز محنت دیگران بیغمی/ نشاید که نامت نهند آدمی اشاره به همین مسئله دارد. وقتی از محنت دیگران بیغم شویم، در جهان بودنمان را از دست دادهایم و تبدیل به شیء شدهایم. ما وقتی از وضع جهانمان درد میبریم، در جهان هستیم و درواقع در مقامِ نخست خودمان قرار داریم. من امیدوارم این در جهان بودن برای ما رقم بخورد. بدون این رخداد، ما معنای انسانی خودمان را از دست میدهیم. اینکه میگویند تکنولوژی معنای انسانی را تهدید میکند، همین است؛ ما را از این در جهان بودن دور میکند. هر چیزی که به این 'در' شلیک کند، در جهت مسخ آدمی خواهد بود. حتی اگر دین هم شما را به یک گوشۀ انزوا ببرد تا فقط عبادت کنید و کاری به کار جهان نداشته باشید، حقیقتِ شما را تهدید کرده است. آدمی در معرض طوفانهاست و اگر این طوفانها را درنیابد و درک نکند، کوچک خواهد بود. اگر بخواهد بزرگ باشد، نباید در انزوا باشد و باید این 'در' را تدارک کند.» ایشان صحبتهای خود را با این پرسش به پایان بردند که «آیا انسانِ متجددْ شایستگیِ هدایتِ آن قدرت عظیمی را دارد که از گشودگی ذات تکنولوژی به وجود میآید؟ ذات تکنولوژی یک بذر یا هستهای بوده است که در زمینِ تجدد کاشته شده است و با هزار فکر و پژوهش و تأمل و درنگ آبیاری شده است و این هسته بار داده و به درخت تنومندی تبدیل شده است. جهانِ اکنونْ جهانِ دیپلماسی نیست، جهانِ به رخ کشیدنِ قدرتهای تکنولوژیک است. غرض من این بود که این مقامِ نخستِ خودمان را که در جهان بودن است پاس بداریم.»
دکتر مسعود رضایی، عضو هیئت علمی، در پایان جلسه توضیحاتی دربارۀ سایت جامع علوم انسانی و ارتباط و رایزنی با شرکت سیناوب دادند و افزودند منتظر پاسخ شرکت مذکور هستند.
تدوین گزارش: مسعود امیرخانی
نظر شما :