ضرورت های گفت وگوی ملی؛ دکتر معتمدی: اولین پیش نیاز گفت و گو، پذیرش «دیگری» است

۳۰ آبان ۱۴۰۱ | ۰۹:۳۱ کد : ۲۳۱۱۸ خبر واطلاعیه اسلایدر یادداشت
تعداد بازدید:۲۹۲
ضرورت های گفت وگوی ملی؛ دکتر معتمدی: اولین پیش نیاز گفت و گو، پذیرش «دیگری» است

عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و ارتباطات معتقد است که عدم پذیرش دیگری و نگاه از بالا به پایین را کنار بگذارید و شهروندان را به عنوان انسان هایی که در این جامعه زندگی می کنند، بپذیرید. بپذیرید که اینها هم هستند و حقی دارند و می خواهند حرف بزنند، اگر این تغییر نگاه صورت بگیرد هم احزاب، هم تشکل های مدنی و هم رسانه می تواند کمک کننده باشد، ...»

دکتر بشیر معتمدی در گفت وگو با شفقنا، با بیان اینکه کلمه «گفت وگو» از دو بخش «گفتن و شنیدن» تشکیل شده و در یک گفت وگو نوعی مبادله صورت می گیرد، اظهار کرد: اولین اصلی که برای گفت وگو مهم هست، پذیرش دیگری است یعنی باید پذیرفت که دیگری نیز وجود دارد. آنچه در سطوح وسیعی از مسئولان ما مشکل است این است که اساساً پذیرش دیگری وجود ندارد که آن را استبداد «مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْیِهِ» تعبیر می کنیم.

وی ادامه داد: «استبداد» در فرهنگ لغتنامه به خود رأیی تعبیر می شود و این خود رأیی اگر بعضا در نزد قدرتمندان، هاله ای از قدسیت را در برگرفته و هر تصمیم خود را منتسب به دین کنند، اساساً دیگری را به عنوان کسی که بتوان با او گفت و گو کنند، نمی پذیرند. چه بسا در کشور ما بخشی از مشکل از اینجا شکل گرفته است.

آقای معتمدی ادامه داد: روایت‌های مختلفی در مورد اینکه گفت‌وگو در سنت ائمه(ع) چطور بوده، وجود دارد مثلاً در کتاب کافی مرحوم کلینی آمده که ابن اَبی‌العَوجاء در مسجدالنبی می‌نشست و مطالبی را خلاف اسلام می‌گفت. روزی هشام به او اعتراض کرد، ابن اَبی‌العَوجاء گفت: تو شاگرد چه کسی هستی؟ هشام پاسخ داد: من شاگرد جعفربن محمد هستم، ابن اَبی‌العَوجاء بیان کرد: جعفربن محمد با ما این چنین برخورد نمی‌کرد، به حرف‌های ما گوش می‌داد و سپس نظر و سخن ما را با صبر و حوصله و به‌صورت علمی نقد می‌کرد. پس از آن هشام نزد امام صادق می آید، آموزش می بیند و مناظره کردن را یاد می گیرد. این روش گفت وگو و مناظره روشی است که ائمه ما بسیار بر آن تأکید داشتند و خود نیز به آن عمل می کردند.

وی ادامه داد: اما متأسفانه در سیستم ما یک مشکلی که وجود دارد، این است که حقیقت برای بسیاری مهم نیست بلکه حفظ قدرت برایشان اصل است و چون حفظ قدرت اصل است، تن به گفت وگو نمی دهند تا به اصطلاح سلطه یا هژمونی خود را از دست ندهند، زمانی هژمونی خود را از دست می دهند که احساس کنند در گفت وگو اصول و قدرت آنها تَرک بر می دارد وقتی این اصول ترک بر می دارد دیگر حاضر نیستند تن به گفت وگو دهند، اگر دنبال حقیقت باشند تن به گفت وگو می دهند و حتی ممکن است بپذیرند که اشتباهاتی نیز داشته‌اند ولی وقتی حفظ قدرت اصل شد به این سمت می روند که هر طور هست اجازه گفت وگو ندهند.

وی با اشاره به اینکه در تلویزیون برنامه ای به نام «شیوه» شروع شده و مورد استقبال جامعه روشنفکران و دانشگاهی قرار گرفته است، گفت: چرا این برنامه فقط از شبکه 4 پخش می‌شود؟ یک بار شبکه یک این برنامه را پخش کرد  که در آن آقایان کرباسچی و گنجی مناظره داشتند، اما فقط همان یک بار بود و دیگر اجازه گفت وگوی این چنینی را ندادند چون احساس کردند که هژمونی یا سلطه زیر سوال می رود، گفتند ممکن است این بحث های عمومی در شبکه هایی که حالت عمومی دارد و عموم مردم بیننده آن هستند انگاره های ما را زیر سوال ببرد و آنها را دچار مشکل کند.

آقای معتمدی ادامه داد: با توجه به وضعیت فعلی جامعه به این راضی شدند که در حد شبکه 4 آن هم در ساعت 22:30 تا 24 که بسیاری از مردم در حالت استراحت هستند و در صورتی که بحث ها به مسایل علمی محدود باشد، اشکال ندارد. در واقع بعد از حوادث اخیر این مقدار بحث و مناظره پذیرفته شده.

وی با بیان اینکه باید به روش ائمه برگردیم و هر جا که نیاز بود گفت‌وگو کنیم و تمام تلاش خود را برای حل مسایل و مشکلات با گفت‌وگو انجام دهیم، گفت: مناظرات امام رضا(ع) منتشر شده و همه می دانند که حضرت با انواع مذاهب از زرتشتی ها تا یهودی و مسیحی ها گفت وگو کردند و این نشان می دهد که اگر حاضر نباشی دیگری را بپذیری، گفت وگو نمی کنی ولی اگر بپذیری که دیگری هم وجود دارد، گفت وگو می کنی. امامان ما می پذیرفتند که دیگری هم وجود دارد و یک تفکری است که باید حرف های آنها را نیز گوش دهد.

آقای معتمدی افزود: تعبیر قرآن از پیامبر این است که هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ ؛ یعنی او گوش هست و می شنود و دیگران و یهودیان ایراد می گرفتند که چرا او (پیامبر(ص)) فقط به ما گوش می دهد. قرآن در پاسخ می گوید که پیامبر تو گوش هستی، این گوش دادن تو برای آنها خوب است. قرآن می فرماید: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ؛ کسانی که قرآن می شنوند بهترین ها را انتخاب می کنند.» بنابراین اگر حقیقت اصل باشد، انسان حرف های مختلف را می شنود و آنکه بهتر است را اجرا می کند. ولی وقتی اصل برای حاکمیت ما حقیقت نیست و قدرت و حفظ قدرت است بنابراین تن به گفت وگو نمی دهد و اینجاست که مشکل ایجاد می شود.

وی به پیش نیازهای مهم و ضروری شکل گیری گفت وگوی موثر، مستمر و هدف دار اشاره و بیان کرد: اولین پیش نیاز، پذیرش دیگری است. بپذیریم دیگری نیز وجود دارد و حقی دارد و شهروند این کشور است، او نیز خواسته ها و اعتراضاتی دارد. این گفت وگو شکل نمی گیرد. متأسفانه باید بگوییم که یک تکبری در گروهی از مسئولان ما وجود دارد که این تکبر، نگاه از بالا به پایین به شهروندان دارد و احساس می کند که هر چه خودش می گوید شهروندان باید اجرا کنند بدون اینکه شهروندان حق داشته باشند در مقابل، خواسته های خود را مطرح کنند، چون این پیش نیاز اجرا نمی شود، سیستم گفت وگو نیز شکل نمی گیرد.

آقای معتمدی در ادامه با اشاره به نقش رسانه ها، احزاب و نهادهای مدنی در شکل گیری گفت وگوی ملی، بیان کرد: بیشترین نقش را رسانه ملی می تواند داشته باشد. مثلاً برنامه ای مثل 90 اجازه می داد که همه صداها شنیده شود و به همین دلیل محبوبیت آن برنامه بسیار بالا بود. یورگن هابرماس تعبیری از حوزه عمومی دارد و می گوید که حوزه عمومی آنجاست که صداهای مختلف شنیده شود. بنابراین اولین نقش برای رسانه ها به خصوص رسانه ملی این است که اجازه دهد صداهای مختلف شنیده شود.

وی افزود: آقای علی مطهری پیشنهادی را مطرح کرد که فردی که روسری آتش می زند نیز حرفش را بزند. اگر حاکمیت به این سمت می‌رفت، بسیاری از این التهابات خاموش می شد. رسانه در این قضیه نقش بسیار مهمی ایفا کرده است، چرا رسانه هایی مثل صدا و سیما و انبوه رسانه های حکومتی و …. انقدر ضعیف عمل کرده که رسانه های خارجی بتوانند تاثیرگذار باشند. رسانه داخلی باید آنقدر قوی باشد که بتواند کارکرد آنها برای تحریک جامعه را از کار بیندازد. رسانه زمانی می تواند نقش خود را ایفا کند که اجازه دهد صداهای مختلف درون جامعه شنیده شود مخصوصاً رسانه ملی که رسانه ای برای همه مردم است.

آقای معتمدی گفت: متأسفانه نگاهی که به احزاب می شود نگاه خوبی نیست. علت این است که یک موضع حق پنداری وجود دارد که هر کسی غیر از این است اشتباه است. تا نام اصلاح طلبان می آید برخی می گویند که اینها دشمن هستند و خواسته های دشمن را پیگیری می کنند، وقتی نگاه به احزاب این چنین باشد و اجازه فعالیت جدی به احزاب داده نشود طبیعتاً گفت وگو هم شکل نمی گیرد. حتی حزب های رسمی ما را متهم می کنند به اینکه اینها دشمن و صدای دشمن هستند و می خواهند حرف دشمن را بزنند در صورتی که آنها حرف و نگاه متفاوتی دارند حال درست یا اشتباه. وقتی می گوییم که دشمن است، با دشمن طبیعتاً گفت وگوهای ملی شکل نمی گیرد بلکه می گوییم با دشمن باید مقابله کرد.

وی ادامه داد: روزنامه کیهان در تیتر اول نوشت: «دست آشوبگران، داعش و افراطیون مدعی اصلاحات در یک کاسه» وقتی با احزابی که دیدگاه متفاوت از شما داشته باشند این چنین برخورد می کنید طبیعتاً گفت وگویی شکل نمی گیرد و آنها نیز می گویند که شما قدرت طلب هستید و ما با شما هیچ گفت وگویی نداریم؛ بنابراین این نگاه یعنی عدم پذیرش دیگری و نگاه از بالا به پایین را کنار بگذارید و شهروندان را به عنوان انسان هایی که در این جامعه زندگی می کنند، بپذیرید. بپذیرید که اینها هم هستند و حقی دارند و می خواهند حرف بزنند، اگر این تغییر نگاه صورت بگیرد هم احزاب، هم تشکل های مدنی و هم رسانه می تواند کمک کننده باشد، ولی وقتی این نگاه وجود نداشته باشد عملاً میدان به دست رسانه خارجی می‌افتد؛ رسانه هایی که هیچ کدام خیرخواه کشور نیستند و طبیعتاً فضای گفت وگو را بر هم می زنند.

آقای معتمدی در پایان گفت: بسیاری از رسانه‌های خارجی به دنبال ایجاد آشوب در کشور ما هستند و طبیعتاً با نگاه فعلی گروهی از مسئولان حکومتی ، آنها می‌توانند بر این شعله بدمند و به آشوب‌ها بیشتر دامن بزنند. معتقدم چه بسا دست بخشی از کسانی که در حکومت هم هستند با ضد انقلاب برای عدم شکل گیری گفت‌وگو در یک کاسه است. اگر حاکمیت می خواهد تغییری صورت بگیرد باید اجازه ندهد این نگاهی که همه را به شکل دشمن می‌بیند میدان داری کند، در این صورت گفت وگو شکل می گیرد.

کلید واژه ها: دکتر بشیر معتمدی


نظر شما :