آزادی بیان و تناقض غرب

۱۰ بهمن ۱۴۰۰ | ۰۷:۵۷ کد : ۲۲۱۱۵ یادداشت
تعداد بازدید:۱۶۷۷

تناقض های آزادی بیان در غرب

بشیر معتمدی

در روزهای اخیر سخنان مکرون رئیس جمهور فرانسه در خصوص دفاع از توهین  به پیامبر اسلام (ص) خبرساز شده است و در کشورهای اسلامی واکنشهای متفاوتی نظیر تحریم کالاهای فرانسوی، تظاهرات سراسری و.... برانگیخته است.

آنچه سران فرانسه و دیگر کشورهای غربی به عنوان دلیل حمایت از این توهین اعلام می کنند، در یک کلام «آزادی بیان» است. آنها مدعی هستند که به دلیل آزادی بیان باید هرکسی هر چه خواست چه در قالب کلام و چه در قلب تصویر ارائه دهد و هیچ چیز و هیچ کس نباید مانع آن شود. این دیدگاه البته برآمده از واکنش به روندی است که در قرون وسطی تحت عنوان دادگاههای تفتیش عقاید از سوی کلیسا در این کشورها رواج داشت. لذا آنها پس از سپری کردن این دوران، ایده آزادی بیان به هر شکل و بدون هیچ خط قرمزی را سرلوحه قوانین و رفتار خود کردند.

 در این میان، مراجعه به آراء اسلامی نشان می دهد اسلام از جمله ادیانی است که «آزادی بیان» را به عنوان یکی از ایده ها و دستورات خود مورد تأکید قرار داده است که از آن جمله می توان به آیه «الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» (زمر / 18) که صریح ترین موضع در مورد آزادی بیان است، اشاره کرد. در واقع قرآن کریم به صراحت مسلمانان را به شنیدن قولها و گفتارهای گوناگون ترغیب کرده است.

در سیره امامان شیعه نیز به وفور این دیدگاه مورد تأیید قرار گرفته و توسط خود ایشان در طول سالهای حیات عمل می شد. از جمله این موارد می توان به زندیقی (کافر) به نام ابن ابی العوجاء اشاره کرد که در مسجد الحرام و در کنار خانه خدا، وجود خدا را زیرسؤال می برد و وقتی ابن هشام از یاران امام صادق (ع) به او اعتراض می کند که چرا  و به چه حقی چنین سخنانی را ایراد می کند؟، ابن ابی العوجاء در پاسخ می گوید من در برابر امام تو (امام صادق (ع)) بارها و بارها در همین کنار خانه خدا نظیر چنین سخنانی را مطرح کردم، اما هیچگاه با من اینگونه سخن نگفتند و من را از گفتن باز نداشتند، بلکه به طور کامل به سخنانم گوش فرا می دادند و با  آرامش پاسخ شبهات من را می دادند (اصول کافی/ ج3).

این سیره و روش در کنار روش دیگر امامان شیعه نظیر امام رضا (ع) در برگزاری مناظرات با بزرگان دیگر ادیان نشان می دهد که نه تنها ائمه بزرگوار به اصل «آزادی بیان» اعتقاد داشتند، بلکه خود در عمل به آن، پیشگام همگان بودند. البته نباید از نظر دور داشت که بخشی از  گروهها و بزرگان اسلامی(اعم از شیعه و سنی) به دستور قرآنی و سیره ائمه بزرگوار اعتنایی نکرده و ارزشی برای آزادی بیان قائل نیستند، اما آنچه ملاک عمل همگان باید قرار گیرد، قرآن و سنت پیشوایان دینی است.

در این میان غرب به اذعان سیاستمداران و متفکران خود حدی برای این آزادی قائل نیست و حتی توهین  به افراد، ادیان و تفکرات دیگر را مجاز می شمارد و به همین دلیل رئیس جمهور فرانسه از این روند حمایت کرده است. اما واضح است که این مسیر همچون دادگاه تفتیش عقاید، قربانگاه آزادی بیان است و دیگر چیزی به نام «بیان» که تبیین یک دیدگاه است باقی نمی ماند و آنچه بر جای می ماند، «توهین» و تحقیر است که نه تنها فضای گفتگو و مکالمه را از بین می برد، بلکه تنفر و تضاد را در جامعه دوچندان می کند. به همین دلیل هم هست که قرآن مسلمانان را از توهین نه تنها به خود کفار، بلکه به بتها (یعنی اعتقادات آنها) منع کرده است (انعام/ 108). در واقع خط قرمز اسلام برای آزادی بیان، عدم توهین به دیگران است.

همین نکته سؤال مهمی را در برابر رفتار تناقض آمیز غرب قرار می دهد. آنها مدعی شعار برابری و احترام متقابل همه افراد به یکدیگر و در موضع یکسان (حداقل در حرف) هستند. آیا این شعار با توهین به اعتقادات میلیاردها مسلمان سازگار است؟ و آیا توهین و تحقیر با احترام متقابل همخوانی دارد؟

در این میان تناقض حیرت انگیز دیگر آن است که آنها آزادی بیان را حتی در توهین به ادیان دیگر جایز می شمارند، اما هنگامی که رئیس جمهور ترکیه، رئیس جمهور فرانسه را نیازمند «بررسی روانی» اعلام می کند، او را محکوم و سفیر خود را از ترکیه فرا می خوانند. مگر توهین آزاد نبود؟ چگونه خود در برابر آن موضع گرفتند؟ مشابه چنین رفتارهایی در سالهای گذشته در مورد مسأله «هولوکاست» نیز دیده شده است که حتی اظهار نظر در مورد آن را برنمی تابند.

سردمداران غربی آنگاه که منافع، شخصیت و جایگاه خودشان با استفاده از آزادی بیان مورد ادعای خودشان (یعنی مجاز بودن توهین) تزلزل می یابد، برآشفته می شوند که این امر تناقض بزرگی را در مورد آزادی بیان مورد ادعای آنها آشکار می سازد. پس باید متوجه باشند که این مسیر چیزی جز بیراهه و به محاق بردن آزادی بیان نیست. چنانچه آنها بخواهند این مسیر را ادامه دهند، باید سخن امام خمینی (ره) را به آنان یادآور شد که: «اگر جهانخواران بخواهند در مقابل دین ما بایستید، در مقابل  همه دنیا آنها خواهیم ایستاد» (صحیفه امام/ ج 20/ ص 325).


نظر شما :