گزارش پیش نشست «از مصرف رسانه‌ای تا زیست مجازی: تحولات شناختی- اجتماعی نسل‌ها در عصر دیجیتال»

۰۶ دی ۱۴۰۴ | ۱۱:۰۴ کد : ۲۷۳۲۱ اخبار همایش ۱۴۰۴
تعداد بازدید:۳۸
گزارش پیش نشست «از مصرف رسانه‌ای تا زیست مجازی: تحولات شناختی- اجتماعی نسل‌ها در عصر دیجیتال»

نشست «از مصرف رسانه‌ای تا زیست مجازی: تحولات شناختی- اجتماعی نسل‌ها در عصر دیجیتال» در تاریخ 26 آبان‌ماه 1404 با همکاری پژوهشگاه علوم انسانی و دانشگاه سوره برگزار شد. این برنامه سومین پیش‌نشست از سلسله نشست‌های دومین همایش ملی «فرهنگ، رسانه و تحولات نسلی در ایران: از جهان واقعی تا جهان مجازی» بود که در بهمن‌ماه 1404 توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار می‌شود.

نسل آلفا و الگوهای شناختی جدید: از مطالعه خطی تا پردازش بصری

دانشیار گروه ارتباطات دانشگاه سوره، یوسف خجیر، در سخنرانی خود با عنوان «مطالعه ارتباطی- اجتماعی زیست مجازی نسل آلفای ایرانی» با تاکید بر اینکه بدون شناخت زیست مجازی نسل آلفا امکان ارتباط‌گیری و آموزش مناسب آنها ممکن نیست، گفت: تحولات فناورانه فاصله نسلی را از 25 سال به 20 سال و سپس به 15 سال کاهش داده‌اند. نسل‌ها زد، آلفا و بتا که بومیان دیجیتال هستند از ابتدا در دل فناوری رشد کرده و جهان را از مسیر شبکه‌های اجتماعی می‌شناسند. نسل زد نقش مهمی در آشنایی جامعه با فرهنگ‌های جهانی داشته‌اند. پدیده‌هایی مانند هالووین یا جمعه سیاه به واسطه شبکه‌های اجتماعی و نسل زد در سطح عمومی جامعه رواج یافته است.

یوسف خجیر تاکید کرد: نسل آلفا ویژگی‌هایی دارد که نسل‌های قبلی مانند ایکس یا زد فاقد آن بود. این نسل در شبکه‌ها زندگی می‌کند و زیست فناورانه‌اش هویت او را شکل می‌دهد. بنابراین، اگر معلم، روزنامه‌نگار یا مدیر فرهنگی این نسل را نشناسد، امکان تعامل موثر با آنها را نخواهد داشت. این نسل شبکه‌های اجتماعی را هم زمان با هوش مصنوعی تجربه می کند و با آن زیست می‌کند. دربسیاری از کشورها مانند چین، هند و امارات برنامه‌ریزی‌ها تا سال 2040 انجام شده است. این نسل مشارکت‌طلب است، اما مشارکت او بیشتر در فضای مجازی اتفاق می‌افتد. نسل آلفا در دنیای دیجیتال سازگاری بسیار بالایی دارد، استقلال‌طلب است و پاسخ را سریع می‌دهد. ارتباطات انسانی چهره به چهاره در آنها ضعیف‌تر است اما ارتباطات مجازی بسیار قدرتمندی دارند. بسیاری از آنها در ظاهر درونگرا هستند اما در شبکه‌ها نقش رهبری و کنشگری فعال دارند.

هیات علمی دانشگاه سوره با اشاره با تغییر الگوهای شناختی در میان نسل‌ها افزود: ما مطالعات مکتب‌خانه‌ای داشتیم، خطی، متنی و مبتنی بر عمق. اما این نسل پردازش بصری دارد. خواندنش اسکنری است و یادگیری‌اش تعاملی. مطالعه عمیق را با مشاهده، تعامل و تجربه جایگزین می‌کند. آینده این نسل با خودکارسازی و اتوماسیون گره خورده است. باید از امروز زیرساخت‌های مناسب را فراهم کنیم. در آموزش نیز به مربی‌های شخصی‌سازی شده نیاز داریم، چه در فرهنگ، چه در رسانه و چه در آموزش. دیگر نمی‌توان نسخه واحد برای همه پیچید، یا افراد را با یکدیگر مقایسه کرد. نسل آلفا عملگرا و نتیجه‌محور است و برای رسیدن به هدف از ابزارهای مختلف استفاده می‌کند. به دلیل زیست در فناوری، سطحی از ماکیاولیسم رفتاری هم در تصمیم‌گیری‌هایشان دیده می‌شود. فرهنگ اجتماعی‌شان غیرمتمرکز است و با باید و نبایدهای قدمی کنار نمی‌آیند.

رسانه‌ها به زیست‌جهان انسان معاصر تبدیل شده‌اند

هیات علمی دانشگاه سوره، سمیرا خطیب‌زاده، در سخنرانی خود با عنوان «گذر از مصرف رسانه به زیست در ابر رسانه» با تاکید بر اینکه رسانه‌ها صرفا ابزار انتقال پیام یا سرگرمی نیستند و به فضای زیست انسان معاصر تبدیل شده و رفتار، ارتباطات و کنش‌های روزمره او را بازتعریف می‌کنند، گفت: هر نسل الگوهای ارتباطی متفاوتی دارند، بیبی‌بومرها که شامل متولدین 1946 تا 1964 می‌شوند، عمدتا نسل رادیو، تلویزیون و مطبوعات هستند و الگوی مصرف انفعالی دارند و ارتباطات مکتوب را بهترین شیوه ارتباطی می‌دانند. نسل ایکس به تماس گرایش دارند و نسل والی ارتباط ایمیلی را ترجیح می‌دهند. نسل زد با عبارت پیام بفرست شناخته می‌شوند و پیام‌رسان‌ها و چت در شبکه‌های اجتماعی ابزار اصلی ارتباط آنها است. نسل بتا نیز هنوز متولد نشده و باید دید الگوی ارتباطی آنها چه خواهد بود.

خطیب‌زاده افزود: نسل ایکس که متولدین 1340 تا 1360 هستند، نیز مانند بیبی‌بومرها با رسانه‌های جمعی بزرگ شده‌اند، اما شاهد ظهور ماهواره و اینترنت‌های اولیه همه بوده‌اند. بنابراین الگوی مصرف رسانه‌ای آنها ترکیبی از مصرف انفعالی و کنجکاوی فعال است. نسل وای- متولدین 1360 تا 1375- بومیان دیجیتال و مصرف‌کنندگان فعال رسانه‌ای هستند. آنها با اینترنت رشد کرده‌اند و رسانه برایشان ابزاری است برای اظهار وجود، خودبیان‌گری و اجتماع‌سازی. نسل زد- متولیدن 1375 تا 1395- مصرف‌کنندگان هیبریدی رسانه‌ها هستند و همزمان چند فعالیت رسانه‌ای انجام می‌دهند و زیست مجازی بسیار فعال و رهبری گروه‌های اجتماعی را دارند. نسل آلفا که متولدین 1395 به بعد هستند نیز مصرف رسانه‌ای بر پایه هوش مصنوعی و دستیارهای صوتی دارند و مرز میان دنیای فیزیکی و مجازی بسیار کمرنگی دارند.  این نسل صرفا مصرف‌کننده نیست بلکه آفریننده محتوا است و به شدت به تجربیات تعاملی علاقه دارد.

استاد دانشگاه سوره در ادامه گفت: سه تغییر و پارادایم اصلی قابل شناسایی است، اول از انبوه‌سازی با شخصی‌سازی افراطی، دوم از مصرف محتوا به تجربه زیست رسانه‌ای و سوم از رسانه به ابررسانه یا هایپرمدیا. «حباب فیلتر» و الگوریتم‌ها مثال شخصی‌سازی افراطی محتوا هستند. همچین در تجربه زیست رسانه‌ای صرف محتوا مهم نیست بلکه نحوه تعامل و تجربه ما با آن محتوا اهمیت دارد. نسل‌های جدید هنگام دیدن فیلم، انیمیشن یا سریال، همزمان با همسالان خود در گروه‌های اجتماعی بحث و تبادل نظر می‌کنند، توییت می‌زنند و متن منتشر می‌کنند این نوع تعامل، تجربه مصرف رسانه‌ای را چند برابر می‌کند. علاوه بر اینها تغییر سوم این است که امروز دیگر با رسانه‌های مجزا روبه‌رو نیستیم، بلکه یک سیستم یکپارچه و به هم پیوسته از رسانه‌ها وجود دارد که یک اکوسیستم رسانه‌ای یکپارچه را شکل می‌دهد و غالبا افراد حتی منبع اولیه خبر را نمی‌دانند.

خطیب‌زاده با بیان اینکه این تغییرات نسلی پیامدهای عمیقی بر سبک زندگی دارد، گفت: چند سناریوی محتمل برای آینده وجود دارد، از جمله افزایش شکاف تجربی بین نسل‌ها، ظهور سبک زندگی فناوری‌محور، ایجاد چالش بین حقیقت و هویت، اقتصاد توجه و بحران سلامت. امروز جنگ اصلی بر سر تصاحب توجه مخاطب است. ما از جامعه‌ای با سبک زندگی تحت تاثیر رسانه‌ها به سوی جامعه‌ای حرکت می‌کنیم که سبک زندگی خود یک پدیده رسانه‌ای است. امروزه بسیاری از مشاغل، مانند پزشکی، فعالیت حرفه‌ای، آموزش و خدمات خود را از طریق رسانه‌های اجتماعی ارائه می‌دهند و این فعالیت‌ها با سبک زندگی آنها یکپارچه شده است. در این میان نقش پژوهشگران و دانشجویان تنها نقد رسانه نیست، بلکه توانمندسازی سواد زیست رسانه‌ای است، سوادی که به ما یاد می‌دهد در کنار ابررسانه‌ها زیست درست و فعال داشته باشیم و عاملیت خود را از دست ندهیم.

مصرف رسانه‌ای یک فرایند عصب‌محور است

عضو هیات علمی دانشگاه سوره، سیدمحسن بنی‌هاشمی، در سخنرانی خود را عنوان «علوم اعصاب شناختی و تحولات مصرف رسانه‌ها» مصرف رسانه‌ای را قابل مقایسه با هیچ‌کدام از انگیزه‌های بشری ندانست و گفت: ما با یک فرایند عصب‌محور در مغز انسانی روبه‌رو هستیم، این اتفاق این نسل را متفاوت ساخته است. رسانه ما را در توجه، حافظه، هیجان، قضاوت، یادگیری، تصمیم‌گیری و بسیاری از مختصات علوم شناختی و اعصاب درگیر خود ساخته است، ما بر اساس آن قضاوت می‌کنیم، درست و غلط را تشخیص می‌دهیم و به نظر می‌رسه که ممکنه روزگاری برسد که ما دیگر خودمان را نشناسیم.

دکتر بنی‌هاشمی جنگ در جریان جنگ اطلاعات، جنگ توجه و منابع انسانی است و افزود: دیگر سواد رسانه‌ای کفایت نمی‌کند و بایستی درباره «خرد رسانه‌ای» صحبت کنیم و توجه به سواد علوم شناختی و علوم اعصاب نیز لازم و ضروری است.  تحول نسلی‌ای که در حال رخ دادن است منجر به سه تحول اصلی شده است، نخست از انفعال به تعامل، دومین تحول فردی سازی مصرف بر اساس مغز و رفتار است و تجربه رسانه‌ای فردی‌تر شده است. الگوریتم‌ها مصرف ما را فردی کرده و هر کسی در جهان رسانه خودش زیست می‌کند. ما از مصرف رسانه به «رسانه زی» تبدیل شده‌ایم و در اتمسفر رسانه زندگی می‌کنیم. تحول بعدی عبور از مصرف به وابستگی شناختی است و پلتفرم‌ها تلاش می‌کنند با پاداش با مغز ما کار کنند.

وی با اشاره به مطالعات انجام شده درباره نسبت میان خلق و خوی انسان و تکنولوژی و توضیح رابطه میان مصرف رسانه‌ای و ترشح انواع مختلف هورمون‌ها در بدن گفت: اتفاق این است که ما در اثر فاصله از گوشی دچار علائم اضطرابی می‌شویم. سه اضطرابی که داریم یکی «نوموفیکیشن» یعنی ترس از دست دادن گوشی است، دیگری «فانتوم چک» یا چک کردن توهمی که مرتب گوشی‌هایمان را چک می‌کنیم و حتی لمس می‌کنیم و سومی «آی سلف» یا «خود دیجیتال گسترش یافته» است که گوشی را امتداد خودمان می‌بینیم. گوشی شده هویت ما، باید بدانیم که چطور مدیریت کنیم.


نظر شما :