گزارش چهارمین کرسی ترویجی بارویکرد «عرضه ونقد ایده علمی» عنوان: روش شناسی نائینی به مثابه الگوی تولید اندیشه درجامعه ایرانی/ دکتر حسنی فر
«روششناسی نائینی به مثابه تولید اندیشه در جامعه ایرانی»
دکتر حسنی فر:
محمد حسین نایینی متفکر دوره مشروطه، اندیشمندی دینی، متفکری نواندیش و به نوعی نوآور درعرصه تولید مفهوم و فکر و اندیشه جدید. توفیق نائینی در اندیشه ورزی با توجه به مبانی دینی بنا بر نظرات کثیر متولیان دین و پژوهگشران حوزه اندیشه ورزی بوده است. نائینی از مهم ترین نمایندگان مکتب «اصولی»(یکی از جریان های فکری قوی در میان فقیهان در قرون گذشته) و در دوران مشروطیت به حساب می آید؛ نائینی به عنوان یک اصولی، معروف است. نائینی درباره مهمترین ممیزه اصولیون(استفاده از عقل) می گوید:رسیدن به حکم شرع می تواند از طریق رسول ظاهری باشد(قرآن و سنت) و می تواند از طریق رسول باطنی(عقل)باشد بلکه طریق دوم قوی تر از طریق اول است. (خویی، 1933، ص38)
ویژگی ها و مؤلفه های روش نائینی چیست؟
- بهره گیری از عقل به عنوان یک منبع که می تواند منشأ احکام و گزاره های ارزشی و هنجاری باشد.
- توجه به منابع دین اسلام مثل کتاب و سنت در کنار استفاده از عقل.
- توجه به زمان و مکان؛ یعنی متناسب با شرایط زمان و مکان جدید، اندیشه نو داشتن به عنوان مهمترین اقدام کنشی نائینی.
- بهره گیری از تاریخ به عنوان یک مبنای اندیشه.
- توجه به تجربیات کشورها و ملل دیگر.
- توجه به عرف.
- بهره گیری از قواعد علم اصول فقه در استنباط هنجاهای مرتبط مثل مقدمه واجب، استصحاب، مستقل عقلی، عمل به احتیاط، تعادل و تراجیح، مطلق و مقید، ناسخ و منسوخ ، عام و خاص، تخییر و غیره .(این شیوه که تأثیر محتوایی هم دارد در اندیشه نائینی ساری و جاری است)
- گسترانیدن فروع دین به حوزه های جدید عمومی از منظر مفاهیم جدید و پرداخت نظری عمیق به آنها (نمونه آن نگارش کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله است )
- نوآوری درعرصه تولید مفهوم و فکر و اندیشه جدید.(نمونه آن نگارش و اندیشه ورزی درمورد مفاهیم جدیدی مثل آزادی ،برابری، قانون و قانون گذاری، حکومت مشروطه و غیره به عنوان ویژگی برجسته و محوری نائین.ی
نائینی در کتاب «تنبیهالامه و تنزیه المله» توانسته اصول مشروطیت را از شریعت شیعی استخراج کند. ملامحمد مازندرانی اذعان میکند که نائینی در این کتاب توانسته است اصول و مبانی سیاسی را از مستندات اسلام استخراج کند و آن را در اختیار علاقهمندان به این مباحث قرار دهد.آیتالله طالقانی نیز از جمله نائینیپژوهانی است که در سال 1334 بر کتاب «تنبیهالامه»حاشیه نوشته است. وی در این حاشیهنگاری، نکاتی را درباره استخراج برخی اصول از سوی نائینی برای خوانندگان تشریح کرده است. از منظر مرحوم آیتالله طالقانی ،«تنبیهالامه» موفق شده است اصول سیاسی و اجتماعی را از اسلام استخراج کرده و مبانی آن را در اختیار علاقهمندان قرار دهد.
نائینی به عنوان یک فقیه «اصولی» به مباحثی درباره ایمان به عقل و ضرورت اجتهاد پرداخته است. ممیزه پیروان مکتب «اصولی» این است که شریعت ابتدا از طریق رسول ظاهری (قرآن و سنت) و سپس از طریق رسول باطنی (عقل) تمیز داده میشود که البته در میان «اصولیون» قِسم دوم (رسول باطنی) در مواقع تردید از اهمیت بیشتری برخوردار است. بهرهگیری نائینی از منبع «عقل»، توجه به منابع دینی، توجه به زمان و مکان (یعنی داشتن اجتهاد پویا) و بهرهگیری وی از تاریخ و همچنین توجه به عرف با بهره گیری از اصول فقه توانسته از نائینی، الگویی برای تولید اندیشه در ایران بسازد. کتاب «تنبیهالامه» به خوبی توانسته است آرای نائینی درباره آزادی، مساوات و حکومت را که همگی دارای مستندات اسلامی و دینی است در اختیار خوانندگان قرار دهد. علامه نائینی با استفاده از مستندات قرآنی توانسته است به این اندیشه جدید دست یابد.
نواندیشی دینی در عین پایبندی وی به حوزه سنت از دیگر ویژگیهای علامه نائینی است. البته میتوان پایبندی به سنت نزد علامه نائینی را از بعد منفی نیز ارزیابی کرد زیرا «سنت» امری سخت و ریشهدار است و به راحتی دستخوش تغییر نمیشود.
«تجدد» در جامعه ایران از منظر فکری و اندیشه و نظری حل نشده است
دکتر حسنیفر در ادامه ایران را کشوری در حال انتقال و توزیع اندیشه و نه مصرف و تولید اندیشه دانست و ادامه داد.متاسفانه در فضای فقدان «پارادایم» در مواجهه با تجدد به سر میبریم: سه رویکرد غربگرایی، غربستیزی، تجددگرایی یا نواندیشی هماکنون از جمله گفتمانهایی است که در جامعه ایران در برابر تجدد از زمان ورودش به چشم میخورد. هرکدام از این رویکردها پیروانی اعم از مذهبی و سکولار در طول تاریخ داشته و دارند. در کل باید گفت، مساله تجدد در جامعه کنونی ایران، مسئالهای جدی است که متاسفانه هنوز از منظر فکری و اندیشه ای حل نشده است. البته این به معنای عدم تحرک و فعالیت در فضاو نداشتن زندگی متجددانه نبوده و نیست.ما خواه ناخواه در فضای تجدد هستیم اما در چالش نظری و فکری با آن.بخاطر همین خیلی ها ما را در وضعیت «گذار» قلمداد می کنند.
روش نائینی، الگوی اندیشه ورزی مناسب با جامعه ایرانی است
اگر سنت و تاریخ و دین جامعه ایرانی قوی و با سابقه است، اندیشه های وارداتی نمی توانند دوای درد ما باشند. در بهترین حالت، مسکنی برای درد هستند اما دوایی که شفا ببخشد محسوب نمی شوند.اندیشه باید در داخل تولید شود و تحرک و فعالیت هم باید متناسب با آن باشد تا جامعه دچار تناقض و بی هنجاری نشود.روش نائینی، الگویی مناسب برای اندیشه ورزی بومی است.توجه به دین، تاریخ ، عرف و علم مورد نیاز و علی الخصوص عقل مبنایی مهم برای اندیشه ورزی ایرانی و بومی است.
نائینی، در ردیف مرجعیت دینی نجف قرار دارد
دکتر محمدرضا احمدی طباطبایی: جایگاه علامه نائینی با بسیاری از متفکران دوره معاصر فرق میکند او در ردیف مرجعیت دینی و علمی نجف در رتبه اول بود و با آخوند خراسانی و مرحوم طباطبائی یزدی که با مشروطه مخالف بودند فرق داشت. علامه نائینی در جایگاه عالی یک مرجع دینی مانند آخوند خراسانی با این سؤال مواجه بود که با ورود مدرنیته به جهان اسلام چه باید کرد؟ علامه نائینی و آخوند خراسانی سعی کردند به این سؤال بر اساس آموزههای شیعی پاسخ دهند. نکتهای که میخواهم اشاره کنم این است که علامه نائینی مشروطیت و حکومت مشروطه را بعنوان یک حکومت ایدهآل در عصر غیبت در نظر نمیگیرد از نظر او حکومت مطلوب شیعه حکومتی است که با ظهور امام زمان(عج) محقق شود. از طرفی علامه نائینی بدلیل اشرافی که در حوزههای مختلف دینی دارند به ولایت عامه فقها در عصر غیبت اشاره میکند. همچنین به مسئله عقل در اینجا باید توجه شود. در اصول فقه وقتی از عقل یاد میشود منظور دلیل عقلی است و در اینجا بهتر بود آقای دکتر حسنیفر با استفاده از کتابهایی مثل اصول فقه مظفر آن را بپرورانند.اینکه یک جریان فکری از کجا شروع شده و به کجا ختم شده باید بررسی شود و دکتر حسنیفر برای اینکه بیشتر قابل عرضه باشد بعنوان نظریهای که از دل متدولوژی علامه نائینی در کتاب تنبیه الامه و تنزیه المله قابل استنتاج است و میتواند در نظریهپردازی تعمیم پیدا کند.، در نظریه پردازی در حوزه اندیشههای ایرانی و اسلامی مطرح کند.
«تجدد» ریشه در «سنت» دارد؟
دکترعلیرضا ملاییتوانی: در تحلیل بحث روششناسی علامه نائینی باید گونهشناسی فکری خاصی صورت بگیرد به عبارتی باید به این نکته توجه کنیم که نائینی در کدامیک از گفتمانهای فکری جامعه ایرانی جای میگیرد زیرا جریانهای بسیار پیش و پس از نائینی در کشورمان وجود داشته است. به همین دلیل باید گونهشناسی دقیقی از تفکر علامه نائینی داشته باشیم.
وی با طرح این سوال که آیا باید روش نائینی را مبنی بر اینکه، «تجدد ریشه در سنت دارد بپذیریم»،اظهار کرد: به نظر من نمیتوان به صورت مطلق این نظر نائینی را پذیرفت زیرا جامعه ما هنوز در حال گذار است. نائینی تجربه زیستی و عملی در دنیای جدید نداشته و متون اصلی متفکران مدرنیته را نیز نخوانده تا بتواند تصویری درست از تجدد ارائه بدهد. تجدد مستلزم تعریف جدیدی از انسان است. تغییر نگاه انسان به انسان، تغییر نگاه انسان به جامعه، تغییر نگاه انسان به عالم هستی به حکومت به سیاست و این اساسا در تعارض کامل با سنت های ما قرار دارد و نایینی چگونه می تواند آن را حل و فصل کند. شاید بتوان گفت روش نایینی کمک کرده به بد فهمی ما از تجدد و ویژگی بزرگ کار او در این است که این مفاهیم را به محل بحث و گفتگو تبدیل کرده است یعنی اگر ما روش آخوند زاده را دنبال می کردیم هرگز نمی توانستیم یک تعامل منطقی اندیشه ای، سیاسی با تجدد پیدا کنیم چون او اساسا معتقد بود که سنت ها بطور کلی بگذاریم کنار و بعد متجدد بشویم. من فکر می کنم روش نایینی برای مواجه با جریان های رادیکال اخباری گری، سلفی گری، بنیادگرایی و بحث های اینگونه که ممکن است به خشونت و ضدیت با تجدد بینجامد کاربرد دارد اما برای حل و فصل مشکلات ما با دنیای جدید کارآمد نیست چون خود نایینی نه تجربه مستقیم زیسته ای در کشورهای جدید داشت و نه متون اصلی متفکران مدرنیته را خوانده بود. اگرچه تلاش او مهم است و ذهن ما را درگیر کرده است اما دستاوردهای او خیلی کارگشا نیست. از طرفی بحث تجدد بومی و تجدد ایرانی که در آثار بسیاری از محققان پس از مشروطه به اشکال گوناگون بیان شده است این تجدد بومی چه ویژگی هایی دارد و چگونه می توان به اصالت آن اعتماد کرد.
پاسخ دکتر حسنی فر: دکتر طباطبایی به مسئله عقل اشاره کردند که من قبول دارم معنای مورد نظر از عقل چیست و لازم است دقیقا عقل مورد واکاوی معنایی قرار گیرد.
در مورد دکتر ملایی باید بگویم برجستگی نایینی به این دلیل است که فردی از آبشخور سنت می آید و رویکردش نوگرایی و نواندیشی است. و به نظر می رسد در جایی که مانع جدی برای متجدد شدن، سنت است لذا باید از سنت حرکت و تحرک آغاز شود. نایینی مصداق خوبی برای مقابله با سنت سخت و صلبی است که نمی خواهد با شرایط جدید خودش را انطباق دهد.سنت استبداد و خودرایی.بنابراین نائینی برای رفع نیاز زمان و مشکل زمانه به بازتولید و احیای سنت می پردازد.موضوعی که با توجه به هجمه سیل وار اندیشه مدرنیته هر زمان باید مورد توجه جدی باشد.