علوم انسانی و قدرت ملی

ماهیت قدرت مآبانه علوم انسانی
سلسله نشست های تخصصی خبرگانی علوم انسانی و قدرت ملی و بین المللی

ماهیت قدرت مآبانه علوم انسانی

دکتر فتح اللهی ابتدا با تعریفی از علوم انسانی سخنان خود را آغاز کرد. ایشان علوم انسانی را پدیده ای اجتماعی می داند که اسم آن را علم گذاشته اند. علم به معنای مصطلح آن که انسان ها چیزهایی را یاد می گیرند و تعلیم می دهند یک چیز است و پدیده های اجتماعی به گونه دیگری است مثل انقلاب، خشنودی مردم و ... پدیده اجتماعی است که اسم آن را علوم انسانی گذاشته ایم و این منجر شده به اینکه جنس علوم انسانی با جنس همه دانش هایی که در طول تاریخ بشر بوده یکی است. جنس علوم انسانی از جنس پدیده های اجتماعی است و جنس هویتی دارد. البته هویت را اگر تعریف کنیم جنس هویت علمی است و ماهیت علمی دارد و با خودآگاهی به وجود می آید. با خودآگاهی هویت های فردی و جمعی شکل می گیرند. لذا پدیده های اجتماعی به طور صد در صد از علم جدا نیستند و پدیده های اجتماعی ماهیت علمی دارند و از جنس آگاهی هستند و با خودآگاهی پیدا می شوند.

ادامه مطلب
مولفه های قدرت ملی در ایران معاصر

مولفه های قدرت ملی در ایران معاصر

پارامترهای مورد نیاز برای اقتدارافزایی ایران در عرصه داخلی و خارجی، طی چهار دهه گذشته در سه بستر پرچالش سیاست، اقتصاد و فرهنگ پی ریزی و پیگیری شده است. بسترهایی که به عنوان بنیادهای قدرت ملی، نیازمند تقویت و توجه هستند.

ادامه مطلب
قدرت، فرهنگ و علوم انسانی در ایران
تبارشناسی علوم انسانی در ایران در گفت و گو با نعمت الله فاضلی؛

قدرت، فرهنگ و علوم انسانی در ایران

کارکرد اصلی علوم انسانی- اجتماعی و دانشگاه‌های آن در ایران عبارت بود از «ساز و کار صوری» برای تأمین نیروی انسانی که بتواند «صندلی‌های خالی» در نظام بوروکراسی را پر کند. لزوماً هم این افراد، افراد ماهر، خُبره، خلاق، مولد و دانش‌آفرین نبودند. این افراد کسانی بودند که از دانشگاه‌ها مدرک تحصیلی دریافت می‌کردند که به اعتبار این مدرک افراد می‌توانستند در آن صندلی‌ها با پست‌های خالی نظام بوروکراسی جای خودشان را تعریف کنند.

ادامه مطلب

ارزیابی رابطه ایجابی قدرت و تحقق علوم انسانی در غرب و بکارگیری آن در تحلیل تکوین علوم انسانی پس از جنبش مشروطیت

در سال های اخیر مکررا از ناکارایی علوم انسانی در جامعه ما و کارایی آن در جوامع غربی سخن گفته شده است و هر گاه به دنبال پاسخ و یا راهکاری برای این مشکل بوده اند همواره از محتوی علوم انسانی ، امکانات فیزیکی دانشگاه ها و نهادهای پژوهشی صحبت شده است. در این میان پژوهش ها علی الاغلب به مقایسه میان برنامه های درسی علوم انسانی در ایران و غرب توجه داشته اند و سعی کرده اند تا با گرفتن عناصر موافق فرهنگ ایرانی-اسلامی و زدودن عناصر مزاحم آن گامی در راستای بومی یا دین کردن علوم انسانی غربی برداشته شود. اما راهکارهایی از این دست نتوانسته اند راه حلی بر ناکارایی علوم انسانی در ایران ارائه کنند.

ادامه مطلب