به گزارش ایکنا، نشست «رویکردهای متنپژوهی در نهجالبلاغه» امروز شنبه 23 دیماه، از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
زینه عرفتپور؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست با موضوع «تصویرپردازی هنری در نهجالبلاغه بر اساس نظریه سیدقطب» به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید؛
از جمله مطالعات و پژوهشهایی که در باب نهجالبلاغه انجام دادهام بررسی ابعاد زیباشناختی خطبههای نهجالبلاغه بر اساس نظریه تصویرپردازی هنری سید قطب است. بنای سید قطب، بیان نظریه و ذکر صحنههایی مختصر از قرآن است. بنده در همین راستا مقالهای درباره تصویرپردازی هنری در سوره انسان نوشتم و به این نتیجه رسیدم همین سوره، یک تابلوی هنری است که تصویر بالاترین الگوی انسانی از جمله اهل بیت(ع) و تأکید بر عذاب الیم برای ظالمان را به خوبی نشان داده است. بنده سپس در کتاب «تصویرپردازی هنری در قرآن کریم» همین رویکرد را در مورد پنج سوره دیگر در پیش گرفتم و به این نتیجه رسیدم نهجالبلاغه، نزدیکترین کتاب به قرآن از لحاظ تصویرپردازی است.
دیدگاه سیدقطب درباره تصویرپردازی
ابتدا لازم است به معنای تصویر در لغت بپردازم. تصویر، روش خاصی از روشهای بیان است. یکی از نویسندگان، تصویر را ارتباط بین لفظ و معنا دانسته است. سیدقطب، تصویرپردازی را در قرآن مورد توجه قرار داده و اصلا در جای دیگری به این تصویرپردازی نپرداخته است چراکه معتقد است روشی است که قرآن به وسیله آن همه تصاویر خود را به صورت زنده ترسیم میکند. سیدقطب میگوید تصویر از دو عنصر اصلی شامل تحلیل حسی و هماهنگی هنری تشکیل شده و اگر رنگ به این دو عنصر اضافه شود عناصر تصویر کامل میشود.
در قرآن عنصر گفتوگو بسیار پررنگ است اما در نهجالبلاغه، چون خطبه است عنصر گفتوگو وجود ندارد ولی عناصر هنری دیگر در نهجالبلاغه، در قالب تحلیل حسی و هماهنگی هنری وجود دارد. سید قطب یکی از عناصر تصویرپردازی هنری را تخیل حسی میداند. وی در توضیح آن میگوید تصویرپردازی به واسطه تصویر حسیِ تخیلی، مفاهیم ذهنی، حالات روحی، الگوهای انسانی، طبیعت بشری و حوادث محسوس و صحنه مورد نظر را بیان میکند سپس تصویری را ترسیم میکند، ارتقاء میدهد و به آن حیات مجسم و حرکت پویایی میبخشد و چنانچه به این مورد، عنصر گفتوگو را اضافه کنیم تمامی عناصر تخیل در آن فراهم آمده است.
انواع تخیل حسی
سید قطب به پنج مورد از انواع تخیل حسی اشاره میکند که شامل تخیل حسی از راه تشخیص و تجسیم، تخیل حسی از راه تصویرهای متحرک و پویا، تخیل حسی برآمده از عبارات، تخیل حسی برآمده از حرکات پی در پی و تخیل حسی از راه حرکت دادن به اشیاء ساکن هستند. تشخیص بنا به تعریف سیدقطب، عبارت است از حیات بخشیدن به اشیای بیجان و پدیدههای طبیعی و احساسات درونی، به گونهای که حیات و جلوه بشر به خود بگیرند. در نهج البلاغه نیز نمونههای فراوانی از شخصیت بخشیدن به اشیای بیجان و پدیدههای جهان هستی میتوان ملاحظه کرد. برای مثال امام علی(ع) در یکی از حکمتهای نهج البلاغه خطاب به دنیا میفرماید: «لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا» در حقیقت ایشان دنیا را به صورت زن آراسته و عشوهگری که قصد فریفتن حضرتش را دارد ترسیم کرده است. امام علی(ع) به او میگوید به تو نیازی ندارم چراکه تو را سهطلاقه کردهام و راه برگشتی در آن نیست.
به نظر سیدقطب، یکی دیگر از ابزارهای تصویرپردازی هنری، تجسیم یعنی مجسم ساختن امور معنوی انتزاعی در قالبی مادی و هیئتی محسوس است. به عنوان مثال امیرالمومنین(ع) در خطبه 16 نهجالبلاغه در توصیف تقوا میفرمایند «الا و ان التقوي مطا يا ذلل حمل عليها اهلها و اعطوا ازمتها فاوردتهم الجنه» یعنی همانا تقوا چونان مرکبهای فرمانبرداری است که سواران خود را، عنان بر دست، وارد وارد بهشت جاودان میکند. ایشان با این تعبیر، تقوا را در قالبی مادی یعنی مرکب رام و راهوری ترسیم میکند که سوارهاش را وارد بهشت میکند. یکی دیگر از انواع تخیل حسی، در قالب تصویرهای متحرکی نمایان میشود که به واسطه آنها، حالتی خاص یا مفهومی ذهنی، تبیین میشود. در نهج البلاغه نیز این پویایی در تصویرسازی صحنههای مختلف قابل ملاحظه است که از جمله آنها در خطبه 91 در باب چگونگی آفرینش زمین است.
تخیل حسی در نهجالبلاغه
یکی از انواع تخیل حسی، تخیلی است که در حرکتِ پنداشته و متصوری جلوهگر میشود که برخی تعابیر، آن را در ذهن مخاطب تداعی میکند. برای مثال در یکی از تصاویر نهجالبلاغه، امام علی(ع) برای دوری مردم از هوسهای زودگذر میفرمایند از هوسهای خود تبعیت نکنید که فرود آیند در یک منزلگاه، و در واقع در لبه پرتگاه فرود آمدهاند. در اینجا حرکتِ پنداشته سریعی به ذهن القا میشود که همان دنبالهروی از هواهای نفسانی و حرکت بر لبه پرتگاه است.
راه دیگری که سیدقطب برای تخیل حسی ذکر میکند حرکتبخشی به چیزهایی است که ذاتا ساکن و بیحرکت هستند. در نهج البلاغه نیز میتوانیم این نوع تخیل حسی را ملاحظه کنیم. برای نمونه آن حضرت در خطبه 227 در توصیف اولیای الهی میفرمایند هرجگاه مصیبتها بر آنان فرود آیند به خدا پناه میفرند. در واقع امام علی(ع) در این توصیف، به مصیبتها حرکت بخشیده و آنها را در قالب بارانی ترسیم میکند که بر سر مردم فرو میریزند.
تطبیق سیرهپژوهی با مطالعات جدید علوم انسانی
همچنین مالک شجاعیجشوقانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی سخنانی درباره این نشست گفت که در ادامه میخوانید:
یکی از اقداماتی که در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در مرکز امام علی(ع) در حال انجام است تدوین دانشنامه امام علی(ع) است و افرادی نظیر مصطفی دلشاد تهرانی آیتالله سبحانی، اقداماتی در زمینه دانشنامه امام علی(ع) انجام دادهاند ولی بنیانگذار چنین روشی، شهید مطهری بودند که راهشان، کمرهرور ماند و سیره اهل بیت(ع) متناسب با اقتضائات زمانه، کمتر بررسی شد.
افتخار میکنیم که در مرکز امام علی(ع) اقداماتی حداقلی انجام میدهیم. با تصویب شورای پژوهشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در دوره جدید فعالیتهای مرکز امام علی(ع)، محور اساسی فعالیتها را مناسبات سیرهپژوهشی و علوم انسانی قرار دادهایم یعنی قرار است سیرهپژوهی با مطالعات جدید علوم انسانی به صورت همزمان بررسی شود.
مرکز امام(ع) سعی کرده در نشستهایی که در دوره جدید برگزار کرده است، این ماموریت مهم را در نظر داشته باشد. عنوان اصلی این نشست «رویکردهای متن پژوهی در نهج البلاغه» است و در این نشست هم سه تن از اساتید به ما افتخار دادند در خدمت آنها باشیم. هر سه استاد از همکاران زحمتکش ما در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و دارای رزومه علمی قوی هستند لذا امیدواریم چنین نشستهایی، آثار علمی مناسبی برای جامعه در پی داشته باشد.
انتهای پیام