اهمیت توجه به رویکرد مؤلف‌محوری در نهج‌البلاغه‌پژوهی
کد خبر: 4193680
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۵
مریم شجاعی بیان کرد:

 اهمیت توجه به رویکرد مؤلف‌محوری در نهج‌البلاغه‌پژوهی

 عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: بنده در تحقیقاتم در زمینه نهج‌البلاغه، رویکرد مولف‌محور را در پیش گرفته‌ام چون کتاب نهج‌البلاغه از کتب مورد احترام مذهب ماست لذا اگر مولف را حذف کنم، قدری دچار اعوجاج فکری خواهم شد و به بیراهه می‌روم.

به گزارش ایکنا، نشست «رویکردهای متن‌پژوهی در نهج‌البلاغه» امروز شنبه 23 دی‌ماه، از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
 
مریم شجاعی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست با موضوع «هرمنوتیک مؤلف‌محور و شاخصه‌های آن در نهج‌البلاغه» به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید؛
 
مبحث مربوط به هرمنوتیک به عنوان یک روش جدید در پژوهش‌های علوم انسانی به دلیل تمرکزی که بر دو عنصرِ زبان و تفسیر دارد، به یکی از کانون‌های مهم اندیشه معاصر تبدیل شده است. از آنجایی که هرمنوتیک، تفسیر هر آن چیزی است که سخنران و گوینده در ذهن خود دارد و پیوسته در تلاش است آن را از عالمِ زبان به عالمِ شنیدار بیاورد و تبدیل به اُبژه کند بنابراین دائما دنبال بازخوانی قصدِ مولف از فضای گفتمانی حاکم بر اندیشه وی است لذا ما می‌توانیم دائما نگاهی هرمنوتیکی به اطراف خود داشته و مدام مشغول تفسیر باشیم. البته امیدواریم این تفسیر منصفانه باشد. چون قضاوت، مقامی خطیر است.
 

دلایل اهمیت هرمنوتیک

 
هرمنوتیک تبدیل به یکی از دریچه‌های تفسیری رشته‌های معاصر شده است به این علت که انسان‌ها از حیطه فهمیدن، درک، آگاهی و شناختن به حوزه عمل می‌رسند لذا باید سعی کنند به قدر توان، از اعوجاج فکری رهایی پیدا کنند. به همین دلیل است که گفته شده هرمنوتیک بسیار مهم است چون انسان به وسیله آن، از حیطه فهمیدن به عمل می‌رسد. این مسئله، ما را به فهم متونِ راهبر در یک دین هم می‌رساند لذا باید این متون را پیوسته بر اساس فضای گفتمانی عصر حاضر مورد خوانش قرار دهیم.
 
مخصوصاً در مورد سخنان حضرت علی(ع) در نهج البلاغه، می‌توانیم چنین رویکردی را در پیش بگیریم. این خطبه دارای رویکردهای فکری، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... است بنابراین باید دائما مورد توجه قرار گیرد. در حدیث گفته شده که علم به معنای اخص و اعم، یعنی دانش و آگاهی، همه وجودش را به تو نمی‌‌دهد مگر مادامی که شما همه وجود خود را به آن بدهید. در مورد کلمه هرمنوتیک هم باید همه وجود خودمان را بدهیم تا بتوانیم رویکرد متن محوری، مولف محوری یا زمینه‌محوری را درک کنیم.  
 

اقدام ارزنده شلایرماخر

 
بنده در تحقیقاتم در زمینه نهج‌البلاغه، رویکرد مولف‌محور را در پیش گرفته‌ام چون کتاب نهج‌البلاغه از کتب مورد احترام مذهب ماست لذا اگر مولف را حذف کنم، قدری دچار اعوجاج فکری خواهیم شد و به بیراهه می‌رویم بنابراین باید سعی کنیم ابتدا مولف و فضای گفتمانی حاکم بر سیره علمی و عملی وی را شناخته و سپس دنبال فهمِ زبان او باشیم. این بود که تصمیم گرفتم رویکرد مولف‌محوری را در پیش گرفته و در فضای فکریِ شلایرماخر پیش بروم که یک زبانشناس، فیلسوف و متأله آلمانی است. 
 
کاری که شلایرماخر انجام داد و بسیار ستودنی است این بود که از آن هژمونی که در حوزه هرمنوتیک در اختیار کلیسا بود خارج و آن را به فهم همه حوزه‌های علوم انسانی تسری داد. شلایرماخر در اواخر قرن نوزدهم به همگان اجازه داد که با فهم خودشان، فضای قدسیت را بفهمند. وی فقط با رویکرد زبانشناختی به این قضیه نگاه نمی‌کرد. بنده تاریخچه‌ای کلی از هرمنوتیک را در پژوهش‌هایم در قالب یک نمودار ترسیم کرده‌ام تا مشخص کنم در کجای این نمودار مشغول تحقیق و پژوهش هستم. در هرمنوتیک هر کسی پیوسته در تکاپو میان عالمِ عین و ذهن قرار دارد تا اندیشه خود را به شنوندگان و خوانندگان برساند. در هرمنوتیک، مُعَرِف باید آشکارتر از مُعَرَف باشد تا این یافته‌ها پس از داوری، به نتیجه‌ای برسد.
 
شلایرماخر در هرمنوتیک بر سه عنصر اصلی تمرکز می‌کند که شامل تفرد، انسانیت و فضای گفتمانی حاکم بر عصرِ مولف هستند. در فردیت، باید خود مولف را درک کنیم که وی در سیره نظری و عملی، چه تعاملی با عصر خودش داشته است. در انسانیتِ مولف نیز امام علی(ع) را به عنوان یک انسان مورد بررسی قرار داده‌ام که مثلاٌ توصیه‌هایی به مالک اشتر داشته و می‌گوید، مردم یا برادر دینی تو یا در آفرینش همانند تو هستند. این نشانه انسانیت حضرت علی(ع) است و به نظرم همه دین، همین است.
 

سیر ترجمه نهج‌البلاغه در ایران

 
همچنین معصومه نعمتی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در این نشست با موضوع «تأملی در مطالعات نقدی در ترجمه‌های فارسی نهج‌البلاغه» به سخنرانی پرداخت که در ادامه می‌خوانید:
 
اولین کسی که نهج‌البلاغه را به زبان فارسی روان ترجمه کرده و با استقبال زیادی در کشور ما مواجه شد فیض‌الاسلام بود. این کتاب برای دو دهه از پرفروش‌ترین کتاب‌ها می‌‌شود و نزدیک به یک میلیون نسخه از آن در کشور به فروش می‌رسد. مرحله دیگر ترجمه نهج‌البلاغه که در دهه چهل و پنجاه آغاز می‌شود. این دوره‌ای است که رکودی نسبی را در ترجمه‌های نهج البلاغه مشاهده می‌کنیم. در این دوره برخی محققان معتقدند به دلیل نفوذ ترجمه علی‌نقی فیض‌الاسلام اصفهانی؛ برای دو دهه، یا کسی احساس نیاز نکرده یا جرئت نکرده ترجمه جدیدی ارائه دهد.
 
از پایان دهه پنجاه، ترجمه‌های جدید از جمله از سوی داریوش شاهین؛ شروع و در دهه شصت شتاب بیشتری می‌گیرد؛ از جمله فضل الله کمپانی و ناصر مکارم شیرازی در این دهه، این کتاب را ترجمه می‌کنند. در دهه هفتاد نیز ترجمه جعفر شهیدی از بهترین ترجمه‌ها از نهج‌البلاغه است چون یک زبان کاملا ادبی را در خود دارد. مرحله سوم از دهه هشتاد شروع شده و شتاب بیشتری نسبت به قبل دارد و ترجمه‌های معروفی همانند ترجمه محمد دشتی، محمد تقی جعفری، عبدالمحمد آیتی، حسین انصاریان و ذبیح الله منصوری صورت گرفته است. در دهه نود ترجمه محمد علی فولادوند، طاهره صفارزاده و علی موسوی گرمارودی را شاهد هستیم. 
 

سالی که بیشترین ترجمه از نهج‌البلاغه انجام شد

 
بیشترین ترجمه‌ها متعلق به سال 1379 است که با عنوان سال امام علی(ع) هم نامگذاری شده بود. از جمله خصوصیات این ترجمه‌ها این است که برخی از آنها آزاد، برخی پایبند به متنِ مبدأ، برخی ترجمه شده توسط خانم‌ها و برخی توسط آقایان ترجمه شده‌اند. برخی نیز صرفا برای اهداف تربیتی و آموزشی فراهم شده‌‌اند. برخی از آنها هم منظوم و برخی منثور و برخی همانند ترجمه شهیدی، ادبی‌تر هستند. مطالعات نشان می‌دهد به مرور زمان کیفیت ترجمه‌ها نسبت به قبل، از جهت معادل‌یابی، بیشتر شده و ترجمه‌ها به میزان کمتری صبغه ترجمه آزاد به خود گرفته‌اند.
 
یکی از مواردی که باید اشاره کنم درباره نقدِ ترجمه است چون هر چقدر مترجم، زبردست باشد قطعاً لغزش‌هایی در جریان کار وی اتفاق می‌افتد و لازم است توسط افراد ذی‌صلاح مورد بررسی قرار گیرد. جریان نقد ترجمه در ایران از دهه 1320 شروع شده است. ترجمه‌های فارسی نهج‌البلاغه، هم با چنین رویه‌ای مواجه بوده‌اند بنده در مورد نهج‌البلاغه، تحقیقات زیادی انجام دادم و متوجه شدم عمده نقدها به ترجمه‌های نهج‌البلاغه از دهه هشتاد آغاز شده و غالبا ناقدان، متن را بررسی و معادل‌یابی‌های دستوری و واژگانی را انجام و حکمی کلی در مورد ترجمه ارائه داده‌اند اما از یک دهه گذشته، اتفاق خوب در مطالعاتِ نقدیِ ترجمه‌های نهج البلاغه، ورود دانش مطالعات ترجمه به این عرصه ‌است و این تحولی بسیار خوب در این حوزه است.
 
انتهای پیام
captcha