نشست علمی: امنیت اجتماعی شده؛ رویکردی اسلامی

تعداد بازدید:۲۰۰۸

عنوان: امنیت اجتماعی شده؛ رویکردی اسلامی

برگزار کننده: گروه پژوهشی جامعه و امنیت

تاریخ برگزاری: 89/8/18

محل برگزاری: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

سخنران / سخنرانان: جناب آقای دکتر اصغر افتخاری

اشاره:
اصغر افتخاری متولد 1347 و فارغ التحصیل دکترای رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی  (گرایش جامعه‌شناسی) از دانشگاه امام صادق‌(ع) به سال 1382 است. حوزهء پژوهشی وی، "امنیت پژوهی" و «اندیشه سیاسی- اجتماعی اسلامی» بوده و تاکنون 10 عنوان کتاب (تالیف)، 10 عنوان کتاب (ترجمه) و بیش از 140 عنوان مقاله به قلم وی چاپ و عرضه شده است. افتخاری از جمله بنیان‌گزاران مطالعات تخصصی امنیت در جامعه علمی ایران و ارائه دهنده نظریه «تحلیل گفتمانی امنیت» (سلبی و ایجابی) در سال 1380 است. سردبیری دو فصلنامه علمی پژوهشی «دانش سیاسی» و عضویت در تحریریه نشریات علمی‌ای چون «فصلنامه مطالعات راهبردی»، «راهبرد دفاعی» و «روابط خارجی» از جمله فعالیت‌های علمی وی به شمار می‌آید. او هم اکنون عضو هیات علمی و معاون پژوهشی دانشگاه امام صادق‌(ع) است و در سوابق اجرایی خود مواردی چون ریاست مرکز تحقیقات آن دانشگاه، معاونت پژوهشی پژوهشکدهء مطالعات راهبردی و معاونت پژوهشی دانشکدهء معارف اسلامی و علوم سیاسی را دارد.افتخاری از اعضای اصلی شورای علمی جامعه و امنیت است. به منظور آشنایی با حوزه پژوهشی و فعالیت‌های آموزشی و اجرایی افتخاری، می‌توان به وب سایت زیر مراجعه و یا با آدرس الکترونیک مزبور مکاتبه نمود .

http://www.eftekhary.ir

asg.eftekhari@gmail.com

eftekhari_asg@yahoo.com

 بسم الله الرحمن الرحیم

 وَکَیفَ أَخَافُ مَا أَشْرَکْتُمْ وَلاَ تَخَافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُم باللّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بهِ عَلَیکُمْ سُلْطَانًا فَأَی الْفَرِیقَینِ أَحَقُّ بالأَمْنِ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ (قرآن مجید.سوره مبارکه الانعام (6).آیه شریفه 81)

مقدمه

خداوند متعال را بر جمیع نعمت‌هایش - و از آن جمله نعمت فهم- شکر گفته و با آرزوی دریافت «علم مفید» در جلسه حاضر گزارشی از پروژه تحقیقاتی خود که به موضوع مهم «امنیت اجتماعی شده» اختصاص یافته،‌ ارائه می‌نمایم.از باب مقدمه چند نکته را متذکر می شوم :

نکته 1. مفهوم شناسی

منظور از «امنیت اجتماعی شده»، معادل Societal Security است. البته در زبان فارسی تاکنون معادل‌های متفاوتی برای این واژه ارائه شده - اعم از: امنیت جامعوی، امنیت جامعه محور و یا امنیت اجتماعی - که هر یک نواقص و کاستی‌هایی دارد که کاربرد آن را بامشکل مواجه می‌سازد.

نکته 2. اسلام شناسی

مبنای بحث حاضر "انتظار دین از بشر" است و این که اسلام، انسان را به هیچ وجه و در هیچ سطح و موضوعی به حال خود رها ننموده است. بنابراین پژوهش حاضر مبتنی بر آموزه "حضور فراگیر دین" است .

ماحصل این نظریه آن است که تمامی احوال انسان (از شخصی، جمعی، اجتماعی، ملی و ... گرفته تا خرد و کلان) همگی به نوعی از آموزه‌های دینی متاثر هستند و فرد مسلمان نمی‌تواند، موضوعی را بدون توجه به دین فهم، درک، طراحی و عملیاتی نماید. این معنا از "اسلام" آن را به مکتبی "جهان‌شمول" و "فرازمانی و مکانی" تبدیل می‌نماید که برای همگان و همه اعصار است؛ چنان که خداوند متعال فرموده است :

«تبارک الذی نزل الفرقان علی عبده لیکون للعالمین نذیرا»  (قرآن مجید،‌ سوره مبارکه الفرقان (25) آیه شریفه 1 (

نکته 3. قلمرو موضوعی

در بحث از دیدگاه اسلام،‌ لازم است تا موضوعات مختلفی مطرح شود. از آن جمله: رویکرد اسلام،‌ گفتمان اسلام، و راهبرد و الگوی اسلامی. با توجه به محدودیت‌های پژوهش، در این گفتار صرفا" رویکرد اسلامی به مقوله "امنیت اجتماعی شده" مد نظر است و سایر موضوعات به مجال دیگری واگذار می‌گردد .

چارچوب مفهومی- نظری

به منظور تحلیل "امنیت اجتماعی شده" لازم می‌آید نخست اصول اصلی گفتمان اسلامی امنیت، طرح و متناسب با آن تلقی از "امنیت اجتماعی شده" ارائه گردد .

1.1تحلیل گفتمانی امنیت

مجموع نظریه هایی که در حوزهء امنیت وجود دارد را می‌توان در قالب دو گفتمان اصلی تقسیم بندی نمود که تحت عنوان گفتمان‌های ایجابی و سلبی از آنها یاد نموده ام .

اول. گفتمان سلبی

مبنای گفتمان سلبی این است که: امنیت وضعیتی می باشد که در آن برای منافع بازیگر تهدیدی از سوی دیگر بازیگران وجود نداشته باشد و یا اگر چنین تهدیدی هم وجود دارد، در واقع بازیگر توان مدیریت و دفع آن را دارا باشد .

 دوم. گفتمان ایجابی

گفتمان ایجابی تاکید می‌کند که امنیت تابعی است از مناسبات بین دو مولفه اساسی؛ یکی خواسته‌های بازیگران و دیگری میزان کارآمدی آن نظام حاکم بر جامعه است. اگر تناسب به گونه‌ای میان این دو مولفه برقرار شود که در افراد آن جامعه تولید رضایت کند آن جامعه تبدیل به یک جامعهء امن خواهد شد. حال اگر بخواهیم امنیت را در سطح ملی تعریف کنیم اگر بین خواسته‌های شهروندان و کارویژه‌های نظام سیاسی رابطه‌ء متعادلی وجود داشته باشد،‌ آن جامعه به جامعه‌ای امن تبدیل خواهد شد.

بنابراین گفتمان ایجابی برخلاف نگاه سلبی یک رویکرد کاملا" نرم افزارانه به مسئلهء‌ امنیت دارد که معادلات و محاسبات را در داخل استوار می‌کند و بیرون حجیت ذاتی ندارد. بلکه عرضی است از آنچه که ما در درون برای خود تجزیه و تحلیل کرده‌ و آن را سازماندهی کرده‌ایم. برای همین است که گفتمان ایجابی در نهایت امنیت را به مستدلاتی چون «رضایت»، «ایمان» و «توانمندی» (نه صرف زور و قدرت) تقلیل می‌دهد. این در حالی است که گفتمان سلبی امنیت را به قدرت تقلیل می‌دهد .

1.2 مفهوم شناسی

بر اساس گفتمان های مذکور می توان دو تصویر متفاوت از امنیت اجتماعی شده ارائه داد.

الف. امنیت اجتماعی شده در گفتمان سلبی

تلقی گفتمان سلبی از امنیت اجتماعی مبتنی بر اصل انفصال جامعه و امنیت است. از نگاه تحلیل‌گران سلبی بین امنیت جامعه و خود جامعه ارتباط مستقیمی وجود ندارد. امنیت یک کالا تصور می‌شود که باید ساخته و پرداخته شود و در جامعه محقق گردد. یک نظام سیاسی بنام دولت وجود دارد که این دولت می‌تواند و موظف است که امنیت جامعه را ساماندهی کرده و طبق ضوابط، قوانین و بخشنامه‌ها و آیین‌نامه‌ها آن را ابلاغ کند و بازیگران موظف هستند برای تامین امنیت جامعه، خودشان را با آن استانداردها تطبیق دهند. گفتمان سلبی امنیت اجتماعی شده با دو قاعدهء اصلی کار می‌کند.

قاعده اول. امنیت جامعه ساختاری غیر اجتماعی دارد. اینکه در جامعه‌ای چه می‌گذرد و تحولات اجتماعی چگونه است اهمیتی ندارد .
در دوران پهلوی چنین حالتی در حال وقوع بود. ساختارهای اجتماعی در حال تغییر بود. هنجارهای اجتماعی درون جامعه در حال تحول بود. اما نظام رسمی یک تعریف و یک الگو از امنیت اجتماعی را گرفته و سازماندهی کرده و عرضه می‌کرد لذا در نهایت تعارض پیش آمد.
قاعده دوم. در گفتمان سلبی چون جامعه اهمیت خاصی ندارد امنیت با قدرت فهم می‌شود و این نظام سیاسی است که تصمیم گیرنده است .

برای همین است که امنیت اجتماعی شده در گفتمان سلبی به شدت قدرت بنیاد می‌شود یعنی "قدرت" محور، "جامعه" موضوع و "امنیت اجتماعی شده" کالایی است که دولت برای جامعه به ارمغان می آورد.

ب. امنیت اجتماعی شده در گفتمان ایجابی

در گفتمان ایجابی این اصول نفی می‌شود. اینکه بتوان بین جامعه و امنیت خط فاصل بکشیم از منظر گفتمان ایجابی بی‌معناست. در گفتمان ایجابی اساسا" امنیت در درون بستر و درون تعاملات اجتماعی شکل می‌گیرد و امنیت از شبکهء اجتماعی بیرون می‌آید. الگوی امنیت از نوع تعاملات اجتماعی بیرون می‌آید. بنابراین جامعه بعنوان یک عامل ساده مطرح نیست، بلکه جامعه بعنوان زمینه و اصل امنیت مطرح است. مجموع تعاریف ارائه شده از Societal Security را می‌توان به چهار نسل اصلی تقسیم نمود :

نسل 1. تامین اجتماعی

این گروه وقتی از Societal Security صحبت می‌کنند بیشتر تامین اجتماعی را مدنظر قرار می‌دهند؛ یعنی از Social Security حرف می‌زنند ولی آن را به جای Societal Security عرضه می‌کنند Social Security  یا همان تامین اجتماعی در واقع ساز و کارهای صیانت از افراد در ساخت اجتماعی است.

نسل 2. بعد اجتماعی امنیت

این تلقی بیشتر توسط رابرت ماندل در کتاب چهره متغیر امنیت ملی ارائه شده و تا حدودی نیز بوزان جوان (در کتاب مردم، دولت‌ها و هراس) آن را تقویت نموده است. البته باید تذکر داد که از حیث مبنایی بوزان از ماندل فاصله گرفته است. در مجموع تلقی این نسل از نویسندگان آن است که «امنیت» دارای یک بعد اجتماعی است و برخی از نویسندگان همین بعد اجتماعی امنیت را موضوع Societal Security دانسته‌اند که البته برداشتی ناقص می‌باشد. چرا که موضوع امنیت اجتماعی شده، هویت است؛ حال آن که بعد اجتماعی امنیت ضرورتا" دلالت و انحصاری در موضوع هویت اجتماعی ندارد .

نسل 3. تاثیرات اجتماعی

برای این گروه امنیت اجتماعی شده به مثابهء تاثیرات اجتماعی مطرح است که بسیاری از جامعه شناسان در این حیطه گام می‌زنند. عمدهء جامعه شناسان وقتی از Societal Security صحبت می‌کنند ذهنشان به عوامل اجتماعی موثر بر روی امنیت سوق داده می‌شود. اینهم بحث مهمی است که جامعه عواملی دارد که بر روی شکل امنیت و بر روی نظریهء امنیت تاثیر می‌گذارد اما بحث Societal Security که از زمینه اجتماعی سخن می‌گوید، متفاوت است .

نسل 4. هویت اجتماعی

چهارمین نسل که متعلق است به مکتب کپنهاک و مترقی ترین نظریه است که در غرب ظهور کرده بحث را روی مسئله ی هویت و خرده هویتهای درون یک جامعه متمرکز کرده که باری بوزان در دومین کتاب خود "چارچوب دوره ای برای تجزیه و تحلیل امنیت"  آن را به تصویر کشیده و فصل مستقلی به آن اختصاص داده و واژه ی Societal Security را به صورت تخصصی در آنجا بکار برده است .

 امنیت اجتماعی شده و نویسندگان مسلمان

در حوزه ی اسلامی ما وقتی از امنیت اجتماعی شده صحبت می‌کنیم به چند نکته باید اشاره کنیم تا ارکان امنیت اجتماعی شدهء اسلامی بر پایهء آن استوار شود .

اول. اسلامی سازی نظریه‌های غربی

در میان نویسندگان مسلمانی که می‌خواستند امنیت اجتماعی شده را تجزیه و تحلیل کنند بعضی ها همین سنت متعارف را پیگیری کرده‌اند یعنی به نظریاتی که پیشتر به آنها اشاره شد همان‌ها را پذیرفته و بازخوانی اسلامی کرده اند. یعنی نظریهء بوزان را گرفته‌اند و تعدادی آیه و روایت از درون سنت نبوی و علوی پیدا کرده‌اند و بعد نشان داده‌اند که مثلا" اگر بحث خرده فرهنگ‌ها، بحث زبان، بحث هویت مهم است ما هم در قرآن کریم آیاتی داریم که به این مسائل تاکید کرده یا در سیرهء نبوی مواردی وجود داشته که مثلا" پیامبر(ص) از این منظر به آن اشاره کرده است. این افراد در واقع بازخوانی کرده‌اند و برای نظریات موجود مستندات دینی پیدا کرده‌اند. اگر چه این روش، در خور توجه است یعنی در فضایی که متنی وجود ندارد این می‌تواند یک گام اولیه محسوب شود. اما از لحاظ روش شناختی در مطالعات اسلامی این روش مردود است. اسلامی کردن پدیده ها با این روش کاری است ناشایست و ضعیف .

دوم. بنای گفتمان اسلامی

دومین کاری که صورت گرفته و از لحاظ روش شناختی بیشتر به دنبال آن هستم  تولید گفتمان اسلامی است. ما باید دستگاه معرفتی و جهان بینی اسلامی را پیش روی خود گذاشته، موضوع امنیت اجتماعی شده را به اسلام عرضه کنیم. بعد ببینیم از درون اصول و مبانی اسلامی چه راهکاری بیرون می آید. هرچیزی که بیرون آمد می توانیم آن را بعنوان نظریهء اسلامی پیشنهاد دهیم. برای انجام این کار روش پیشنهاد شده در این تحقیق آن است که از روش تحلیل پارادایم کیس استفاده کنیم .

روش تحقیق

روش تحلیل پارادیم کیس در حوزهء مطالعات اسلامی خیلی مهم است. پارادایم کیس یکی از روشهایی است که می‌تواند بسیاری از  آموزه‌های دینی را در نظام و عصر حاضر معنا و مفهوم کند. در این روش اگر ما موضوعی جدید را به متون دینی عرضه کنیم و آن بحث از بداعت موضوعی برخوردار باشد و منبعی که روی آن کار می‌کنیم از اعتبار حداکثری برخوردار باشد، می توانیم از روش پارادایم کیس استفاده کنیم. کیس همان موضوع خاص است که آن را انتخاب کرده، تجزیه و تحلیل کرده و بر اساس آن استنتاج کرده و این استنتاج را تعمیم می‌دهیم. تعمیم دادن پارادیم کیس‌ها از لحاظ روش شناختی مشکل دارد یعنی به تعبیر منطقی معمولا" نمی‌توان جزء را به کل حمل کنید ولی در پارادیم کیس‌ها روش تحقیق این اجازه را به ما می‌دهد. اگر کیسی که انتخاب شده دارای اعتبار و حجت باشد، این اعتبار و حجت به شما اجازه می‌دهد که آن را عام کنید .

در حوزهء مطالعات اسلامی اگر مبنا را قرآن کریم و سیرهء معصومین قرار دهیم این اعتبار ایجاد خواهد شد. یعنی قرآن کریم متنی است فرازمانی و فرامکانی. متنی است که در آن اشتباه رخ نداده است یعنی خداوند متعال این ضمانت‌ها را برای مسلمانان تعبیه کرده است؛

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (قرآن مجید، سوره مبارکه الحجر(15) ، آیه شریفه9).

در اینجا ما یک متنی داریم که فرامکانی و فرازمانی است. ضمانت شده که در آن هیچ اشتباه و کاستی وجود ندارد و ضمانت شده که اصول اولیه و مهمی که برای هدایت انسان در هر حوزه‌ای لازم است در این متن وجود دارد. این اعتبارات جزء مفروضات ماست. اگر کسی در این مفروضات مشکل دارد باید روی آنها بحث شود. اما در این تحقیق اینها جزء مفروضات اولیهء تحقیق می‌باشد. اگر یک متنی را با این ویژگیها پیدا کنیم از لحاظ روش تحقیق می‌توانیم و مجاز به تعمیم داده‌های آن هستیم لذا ما در این تحقیق این کار را کرده‌ایم یعنی بر اساس آیات قرآن کریم امنیت اجتماعی شده را فهم کرده‌ایم. اول مدخلها تعیین شده، اینکه ببینیم چه آیاتی در قرآن کریم با چه مدخلهایی که به موضوع جامعه و امنیت ارتباط دارد وجود دارد. تقریبا" حدود پانزده کلید واژهء اصلی را از درون مطالعهء موضوعی بدست آوردیم و با این کلید واژه ها به سراغ قرآن کریم رفته‌ایم. مجموع آیاتی را که شاید بالغ بر دویست آیه مرتبط بوده  استنتاج و گردآوری کرده‌ایم تا بتواند بعنوان جامعهء آماری اولیه پارادیم کیس قرار بگیرد. پس از این مرحله را با استفاده از روش «ساخت بندی معنایی آیات» پیش برده‌ایم که از حوزه مطالعات اسلامی وام گرفته‌ام .

در حوزه روش‌های تحقیق در متون اسلامی ساخت‌بندی آیات یعنی شما باید هر آیه را که مبنا و کلید واژه قرار داده اید و بدست آوردید، بستهء معنایی اش را استخراج می‌کنید. مثلا" خداوند متعال در قرآن مجید فرموده است :

وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذی ارْتَضَی لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْد خَوْفِهِمْ أَمْنًا یعْبُدُونَنِی لَا یشْرِکُونَ بی شَیئًا وَمَن کَفَرَ بَعْدَ ذَلِکَ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (قرآن مجید. سوره مبارکه النور(24). آیه شریفه55)

 اگر شما ایمان بیاورید ما شما را از خوف و امن حفظ می‌کنیم. پس در اینجا خداوند متعال بین ایمان و خوف به معنای تهدید رابطه برقرار می‌کند. ارتباط بین ایمان و خوف یک بستهء معنایی است. هرچقدر میزان ایمان افزایش پیدا کند ضریب ناامنی در فرد کاهش پیدا می‌کند. بسته‌های معنایی که پیدا شد باید روی جدولی به صورت افقی و عمودی گذاشته شود. برخی از معانی همدیگر را در طول تاریخ تکمیل می‌کنند. تعیین ساخت‌بندی آیات یعنی آنکه باید روی جدولی تمامی این آیات به صورت افقی و عمودی با یکدیگر مرتبط شوند. بعد از آن می‌توانید رابطهء آن‌ها را بصورت هندسی بدست بیاورید. یعنی وقتی نمودار را ترسیم کنید فراوانی ها بدست خواهد آمد.

مرحله آخر اجتهاد است. یعنی همهء آن سه مرحله ای که به آن اشاره شد مقدمهء کار است. در آخر محقق موظف است با استناد به تفاسیر موجود و با استناد به اصول و کلیت دین اجتهاد کند. در اینجا اجتهاد علمی مدنظر است. اجتهاد علمی که در حد تجزی است. نتیجه  مدل استنتاجی از طریق پارادیم کیس است. این مدل استنتاجی تبیین می‌کند که اگر شما می‌خواهید Societal Security را در اسلام فهم کنید باید روی چه مولفه هایی و در چه حوزه‌هایی معناشناسی کنید و ارتباطات مفهومی را با همدیگر درک کنید.

یافته‌های تحقیق
4.1 در حوزه اسلامی وقتی از Societal Security صحبت می‌شود اولین گزاره ای که می‌توان به آن اشاره کرد آن است که نگاه اسلامی با گفتمان ایجابی تناسب دارد .

4.2 گفتمان ایجابی که به آن اشاره شد و از سوی اسلام هم تایید می‌شود، نمی‌تواند تمام ظرایف گفتمان اسلامی را منعکس نماید. به عبارت دیگر ما قائل به نوشتن یک نظریه پنجم هستیم. اسلام یک نظریه جدید در خصوص گفتمان امنیت اجتماعی شده را عرضه می‌کند. اسم این نظریه را "نظریهء‌ امنیت اجتماعی شده هنجاری" می‌گذاریم. در آنجا این نظریه روی هویتها بنیان شده بود ولی در اینجا روی هنجارها بنا شده؛ یعنی گفتمان ارزش بنیاد است .

 4.3 مهمترین اصلی که در گفتمان امنیت اجتماعی شده وجود دارد اصل توحید است. اینکه قائل باشیم یک نیرو و یک کانونی به نام الله وجود دارد که خداوند متعال در نظام هستی اصل است و کل نظام هستی فرع است این مسئله دارای بار امنیتی است. به عبارت دیگر در نگاه امنیتی‌ای که اسلام مطرح می‌کند، قبل از بنیادهای اجتماعی یک لایه دیگری هم وجود دارد. امثال بوزان در مکتب کپنهاک تنها کاری انجام دادند که باعث برجستگی و متمایز شدن نظریه آنها شد، آن بود که پدیدهء امنیت را از حوزه های سیاسی،‌ اقتصادی و فرهنگی پایین‌تر آورده و آن را در حوزهء‌ اجتماعی قرار دادند و آن را بعنوان یک پدیدهء اجتماعی فهم کردند. این که مناسبات درون یک جامعه چیست خیلی مهم است. اینکه اقشار اجتماعی چگونه ساخت‌ بندی شده‌اند، اینکه فرهنگ اجتماعی چیست، اینکه ساخت اقتصادی اجتماع چیست مباحث مهمی هستند که در نگاه اسلامی هم هست. اما اسلام به اینجا بسنده نکرده است. اسلام یک لایهء دیگر را مطرح می‌کند بعنوان لایهء‌ تکوینی که توحیدی است. در نگاه اسلامی توحید بر حوزهء اجتماعی هم حاکم می‌شود. در اینصورت چه اتفاقی می‌افتد؟ این بحثی که در جهان بینی اسلامی مطرح است یک بحث صرفا" معرفتی نیست بلکه در حوزهء مطالعات امنیتی هم تاثیر خودش را می گذارد. از نگاه دینی تمامی ضوابط و قواعدی که در حوزهء سیاست، حکومت و اجتماع داریم همهء اینها عرضی می‌شود. همهء‌ آنچه که برای امثال بوزان در مکتب کپنهاک ذاتی و محور بود و به تعبیر خودشان ساخت بود همهء ‌اینها می‌شود عرض در مقابل رابطه ء انسان و خدا که تبدیل می‌شود به ایمان. ایمان بار امنیتی پیدا می‌کند. روایت‌های امنیتی قرآن کریم بسیار زیاد است.

توحید این کانون محوری دارای بحث فقط اصول عقایدی نیست بلکه یک رکن امنیتی می‌شود. چگونه؟ خداوند متعال در لایهء تکوینی خودش را مقدم بر همه چیز می‌کند. مثلا" ما قواعد درست می‌کنیم. می‌گوییم قانون های امنیتی اینگونه هستند. مثلا" اگر فشار درون یک جامعه زیاد شود از آن طرف اعتراض بوجود می‌آید. این یک قاعدهء امنیتی است، یا اینکه ضوابط و سیاست‌های امنیتی می‌نویسیم. هر جامعه ای سیاست‌های خاص امنیتی خودش را داراست. مثلا" رئالیستها می‌گویند اگر شما می‌خواهید ایمن باشید، قدرت خود را افزایش دهید تا به بازدارندگی برسید. اینها همه قواعد، سیاست‌ها و الگوهای امنیتی است که جوامع مختلف دارند. در نگاه اسلامی همهء اینها در فاز دو قرار می‌گیرند یعنی قبل از اینها یک چیز دیگری وجود دارد. خداوند متعال می‌فرماید که قبل از همهء اینها من هستم که کار امنیتی برایتان انجام می‌دهم. خداوند دو کار انجام می‌دهد: اولین کار امنیتی خداوند آن است که بعضی جاها خداوند بالاستقلال وارد میدان می‌شود. یعنی خداوند در همهء معادلات امنیتی دخل و تصرف می‌کند. مثلا" وقتی همهء دشمنان پیغمبر(ص) جمع شدند و خواستند که پیامبر(ص) را در مدینهء منوره در جنگ احزاب دچار بحران کنند همهء تمهیدات نشان می‌داد که پیامبر(ص)  کاملا" شکست خورده است. حتی مومنینی هم که با پیامبر(ص)  بودند این باور را داشتند. اما همهء اینها با یک مداخلهء الهی حل و فصل می‌شود یعنی کسی که جنگ خندق و احزاب را برد فقط خداوند بود و الا اگر خدا وارد نمی‌شد آن معادله به نفع مشرکان خاتمه می‌یافت. در جای دیگر خداوند می‌فرماید: ای رسول ما،‌ فکر می‌کنی چه کسی تو را در چشم مشرکان زیاد نشان داد؟ شما کم بودید، ما شما را در چشم مشرکان زیاد نشان دادیم و آنها از شما ترسیدند. آنها زیاد بودند و اگر شما درک می‌کردید می‌ترسیدید اما ما مشرکان را در چشم شما کم نشان دادیم و شما شهامت پیدا کردید و حمله کردید و پیروز شدید. بنابراین مجموعهء سیاست‌هایی که خداوند متعال در قرآن کریم اشاره می‌کند مثل تصویر سازی یعنی ما ذهنیت‌ها را تغییر می‌دهیم، مثل امداد؛ خداوند می‌فرماید: ما بعضی از ملائکه را برای شما فرستادیم که شما پیروز شدید و الا شما اصلا" توان پیروزی نداشتید.

دومین کاری که خداوند می‌کند آن است که می‌گوید من ضمانت می‌کنم. هیچ ضمانتی وجود ندارد که سیاست‌هایی که شما اتخاذ می‌کنید به نتیجه برسد. یعنی اگر شما بخواهید فارغ از خداوند متعال به این آموزه‌ها و به این سیاست‌ها نگاه کنید هیچ ضمانتی وجود ندارد که سیاست‌های ما نتیجه بدهد مگر آنکه خداوند خواسته باشد. اینکه خداوند در قرآن می‌فرماید نگویید که ما کنندهء‌ کاری هستیم مگر انشاءالله، ‌حتما"‌ باید کارها را به خداوند متصل کنید آنگاه شما حملهء نظامی هم می‌کنید، سیاست نظامی طراحی می‌کنید، سیاست اقتصادی طراحی می‌کنید و همهء اینها می‌تواند در بیرون اثربخش باشد. اما اگر این رابطهء خدا و زمین قطع شود ضمانتی برای به نتیجه رسیدن سیاست‌های روی زمین وجود نخواهد داشت. بنابراین اولین جایی که گفتمان هنجاری اسلامی از گفتمان هویتی متمایز می‌شود و یک بحث جدید مطرح می‌شود همان رکن توحید است. بحث توحید بحث بسیار مفصلی است یعنی ارزش امنیتی الله و توحید را بررسی کردن خود یک بحث مستقل می‌طلبد و در قرآن کریم این بحث به صورت مبسوط آمده است.
 
4.4 موضوع بعدی بحث «حقیقت است» که یک بحث فلسفی است یعنی ما باید نسبت بین مجاز و عین را تعیین کنیم. آیا این موشکی که ما درست می‌کنیم، خود این موشک دارای ارزش امنیتی حقیقی است یا عرضی؟ در گفتمان هنجاری و امنیتی اسلام حقایق بر عینیت‌ها اولویت دارد. آنچه که مهم است موشک نیست، آنچه که مهم است این سرمایهء عینی نیست، نه آنکه اینها مهم نباشد بلکه آنچه که اولویت دارد حقیقت هنجاری است که این عینیت مبتنی بر آن است. لذا ما می توانیم یک اسلحهء پیشرفته داشته باشیم در دست یک فردی که از حوزه‌های حقیقتی بریده باشد و می‌توانیم یک اسلحهء ساده داشته باشیم در دست کسی که به این حقیقت متصل است. تجربهء دینی نشان می‌دهد که فرد دوم از لحاظ ضریب ایمنی موفق‌تر است. نمونهء ایده‌آل آن است که ابزار خوب در دست کسی باشد که متصل به حقیقت است. اما اگر از ایده‌آل پایین آمدید ابزار در رتبهء دوم قرار می‌گیرد. تجربهء جمهوری اسلامی در جریان دفاع مقدس نشان داد که این بحث حقیقت نسبت به بحث ابزار اولویت دارد.

4.5   موضوع مهم بعدی مفهوم «سعادت» است که امنیت را از مقوله‌ای متصلب و جغرافیا مدار به مفهومی فراگیر تبدیل می‌نماید. اصولا " Societal شدن امنیت در گفتمان اسلامی، منوط به «بنای آن بر جامعه فراگیر انسانی» است. برای همین است که در قرآن کریم وقتی از بحث امنیت مطرح می‌شود چند واژهء متفاوت نظیر خوف و امن بکار برده می‌شود. اما در نهایت از واژهء سکینه و اطمینان استفاده شده است. یعنی مراتب عالی امنیت با نگاه اسلامی به منفعت ختم نمی‌شود بلکه چند پله جلوتر رفته و به سعادت خواهد رسید. البته درون سعادت منفعت هم وجود دارد در حالیکه درون منفعت ضرورتا" سعادت نیست. بنابراین نکات مطرح شده اثباتی است. یعنی اثبات شیء نفی ماادا را نمی‌کند. اینکه ما می‌گوییم سعادت اهمیت دارد نه بدان معناست که اسلام به منفعت توجهی ندارد بلکه اسلام سعادتی را مطرح می‌کند که منفعت‌ها در ذیل آن معنا پیدا می‌کند. اگر این نگاه را داشته باشیم آن موقع می‌فهمیم که چرا مثلا" وقتی کسی شهید می‌شود و جانش را در یک عملیات استشهادی از دست می‌دهد کسی او را متضرر نمی‌خواند. اگر نگاه منفعتی باشد کسی که خودش را به کشتن می‌دهد و می‌رود، علی القاعده ضرر کرده است چرا که هر خیری هم که از کشتن او بدست آید بعدا" به خودش که نمی‌رسد و اگر منفعتی باشد برای دیگران است. اما وقتی کسی که شهید می‌شود می‌داند که به سوی سعادت گام برمی‌دارد. یعنی منفعت حاصل می‌شود هرچند که عینیتش به او نمی‌رسد اما از این حیث که این منفعت راه سعادت را برای او باز می‌کند او هم نفع برده است. و سخن خداوند وقتی که می‌فرماید شهادت را مرگ نبینید بلکه شما مرده‌اید و او زنده است، نشان دهندهء آن است که کسی که این راه را می‌رود از آنهایی که نمی‌روند موفق‌تر است .

4.6 موضوع دیگر ربط امنیت اجتماعی شده با ولایت است که بعنوان یک نظریه سیاسی مطرح شده است. ولایت در گفتمان امنیت اسلامی نقش یا ساز و کارهای ارتباطی را تامین می‌کند. برتری این تعهد و التزام  از آن جهت است که نتایج را از فضای صرفا" ذهنی خارج می‌کند و آن را در جایگاه عینی قرار می‌دهد. یعنی ولایت یک شبکه در هم تنیده اجتماعی را شکل می دهد که معنا و ضریب نفوذ امنیتی را ارتقا می دهد.

4.7    آخرین اصل، اصل هدایت است. اصل هدایت در واقع همان چیزی است که ما درون جامعه با ساز و کارهایی مثل امر به معروف و نهی از منکر می‌شناسیم. امر به معروف و نهی از منکر همان اجتماعی‌ترین ساز و کار برای تولید امنیت می‌باشد. با مطالعهء کتاب شایست و ناشایست درخواهیم یافت که اگر سوال این باشد که چگونه می‌توان امنیت را در جامعه‌ای به صورت اجتماعی پیگیری و تامین کرد شاید نظریه‌ای مترقی‌تر از امر به معروف و نهی از منکر پیشنهاد نشده باشد.

جمع‌بندی:

اگر در بحث امنیت اجتماعی شده بخواهیم از اسلام و گفتمان اسلامی صحبت کنیم در سه سطح باید بررسی شود .

اول بحث رویکرد است که اصول و مبانی باید مطرح شود. در این جلسه تلاش بر آن شد که بیشتر این اصول و مبانی معرفی شود .
دوم آنکه باید نظریه‌ای بر اساس این اصول و مبانی طراحی شود که همان نظریهء اسلامی امنیت اجتماعی شده خواهد بود .
سومین گام، طراحی الگوست که بر اساس اینها در یک جامعه اسلامی چگونه می‌توان امنیت اجتماعی شده را عملیاتی کنیم .

در نشست حاضر صرفا محور اول مد نظر بوده و گزارش شده است.البته محقق بر این باور علمی است الگوی پیشنهادی اسلام برای امنیت اجتماعی شده از ویژگی‌ها و ظرایفی برخوردار است که حتی برای جوامع غیر اسلامی معاصر هم کاربرد دارد. شاید این نکته همان پل ارتباطی باشد که بحث ما را می‌تواند متصل کند به امنیت و نظریهء ظهور که خود بحث مستقلی را می‌طلبد و ان‌شاءالله محققین باید به آن بپردازند .

والسلام علی المرسلین و الحمدلله رب العالمین (قرآن مجید. سوره مبارکه الصافات (37). آیه شریفه 182)

 منابع برای مطالعه بیشتر

با عنایت به محدودیت منابع موجود در ارتباط با "گفتمان امنیتی اسلام" که در این بحث بسیار به آن ارجاع داده شد، منابع زیر برای مطالعه مقدماتی و تکمیلی پیشنهاد می‌شود .

افتخاری، اصغر (1383) «مرزهای گفتمانی نظریه اسلامی امنیت»، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال 7. شماره 3. شماره مسلسل 25

افتخاری، اصغر (1384) «گذار امنیتی: تحول نظریه امنیت امتی در پی رحلت رسول خدا (ص)»، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال 8. شماره 2. شماره مسلسل 27

افتخاری، اصغر (1384) «تکوین نظریه امنیت علوی: تحلیل دوران قبل از حکومت امام علی (ع)، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال 8. شماره 2. شماره مسلسل 28

افتخاری، اصغر (1383) «قدرت،‌ امنیت و شریعت»، فصلنامه مطالعات راهبردی. سال 7. شماره 1. شماره مسلسل 23

افتخاری، اصغر (1384) مصلحت و سیاست: رویکردی اسلامی. تهران: دانشگاه امام  صادق(ع)

افتخاری، اصغر (1380) «فرهنگ امنیت جهانی»، در: مک کین لای- و- آر- لتیل، امنیت جهانی. تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی

افتخاری، اصغر (1387) «انقلاب اسلامی و امنیت ملی»، در: جلال درخشه (باهتمام) گفتارهایی درباره انقلاب اسلامی. تهران: دانشگاه امام صادق (ع)

 

کلید واژه ها: امنیت اجتماعی رویکرد اسلامی گروه پژوهشی جامعه و امنیت

آخرین ویرایش۲۷ بهمن ۱۳۹۸