سخنرانی دکتر طباطبائی: غربزدگی و توسعه، درنگی بر سیر اندیشه دکتر داوری (۰۳/۰۹/۱۳۹۳)

۲۹ آبان ۱۳۹۶ | ۱۳:۴۷ کد : ۱۶۰۶۲ دیدگاه ها
تعداد بازدید:۱۰۱۵

دکتر محمد تقی طباطبایی :تقلید از غرب منجر به گسستن از گذشته می‌شود

تاریخ ایجاد چهارشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۳ ۰۹:۳۸ ق.ظ
تاریخ وقوع دوشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۳

 

در نشست "غرب زدگی و توسعه؛ درنگی بر اندیشه‌های داوری اردکانی"؛دکتر محمد تقی طباطبایی عضو هیئت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت؛ داوری اردکانی با اشاره به دو عارضه ای که در اثر تقلید صرف از غرب به وجود می‌آید می‌گوید: تقلید از غرب منجر به گسستن از گذشته می‌شود از سوی دیگر جامعه‌ای که از غرب تقلید کرده تبدیل به زائده جهان توسعه یافته می‌شود بدین معنی که دیگر اصالتی ندارد و تنها به دنبال غرب رفته است.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «غرب زدگی و توسعه؛ درنگی بر اندیشه‌های دکتر رضا داوری اردکانی» با سخنرانی دکتر محمدتقی طباطبایی امروز 26 آبان ماه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

طباطبایی با بیان اینکه در آثار داوری اردکانی، اندیشیدن به امکان‌های آینده وجود دارد گفت: داوری اردکانی به باز شدن راه آینده و اینکه این راه فقط با تفکر و فلسفه باز می‌شود معتقد است. داوری می‌گوید ما از آغاز انقلاب اسلامی امید داشتیم که عهد جدیدی به روی ما باز شود و گذر از غربزدگی به راحتی اتفاق بیافتد. ما برای اینکه به توسعه برسیم باید از غربزدگی عبور کنیم و در جهانی که غربزده است فعال باشیم. ما باید سازوکار و روندی که براساس آن جهان توسعه و غرب پدید آمده را بیاموزیم و در آن مشارکت کنیم. اندیشه داوری اردکانی درباره مفهوم غربزدگی و توسعه اینگونه است در حالی که فردید معتقد بود گذر از غربزدگی به راحتی اتفاق می‌افتد. غربزدگی که برای داوری اردکانی مطرح است همان توسعه نیافتگی و غربزدگی منفعل است. به اعتقاد او ما باید راه دشوار تجدد را بپیماییم و خود نیز در جمله‌ای تاکید می‌کند که من درب توسعه‌نیافتگی به جان آزموده‌ام و این تفاوت من با فردید است.

عضو هیئت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه مفهوم غربزدگی را براساس بینش داوری اردکانی از کانت توضیح داد و گفت: داوری در آثارش این سوال را مطرح می‌کند که آیا ما می‌توانیم تکنولوژی را از غرب بگیریم اما اموری مانند دین و اخلاق را حفظ کنیم. او در آثارش براین موضوع تاکید می‌کند که آیا می‌توان از غرب بهره برد بدون اینکه درگیر مشکلات آن شد البته باید در نظر داشت که او همواره به مفهوم توسعه‌نیافتگی حمله کرده است.

وی گفت: داوری اردکانی با تمرکز بر کانت نشان می‌دهد که غرب یک کل است و نمی‌توان از کل یک جزء را جدا کرد. البته در اینجا سوء تفاهمات زیادی برای بسیاری به وجود آمد. چرا که از مفهوم کل داوری اردکانی برداشت دیگری شد. لازم است متذکر شوم که داوری اردکانی به عنوان یک معلم و پژوهشگر فلسفه زمانی که یک نظریه را ارائه می‌کند. پیش فرض‌هایی را در نظر می‌گیرد. به طور مثال در نظر می‌گیرد که شما به عنوان مخاطب با اندیشه‌های کانت و ... آشنایی دارید و از همین منظر در ادامه نظریات خودش را بیان می‌کند.

طباطبایی تاکید کرد: بنابراین داوری اردکانی درباره اینکه فیلسوفان چه گفته‌اند مطلبی را بیان نمی‌کند بلکه به امکان‌های ما در جهانی که هر امکانی برایمان فراهم نیست می‌اندیشد. چون ما در این جهان امکان و آزادی‌های محدودی داریم و باید به راه‌هایی که در پیش رو داریم بیاندیشیم.

به گفته عضو هیئت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سه مفهوم کل در اندیشه کانت، کل در اندیشه ارسطو و کل تجربی در اندیشه داوری اردکانی مطرح است. زمانی که او از غرب به عنوان یک کل سخن می‌گوید نگاهش به مفهوم کل در اندیشه کانت است. داوری می‌گوید: غرب یک کل است و مهمترین ویژگی ‌آن این است که پیشین و مقدم است و مجموعه‌ای از اجزا نیست و اجزا پیش از آن به دست می‌آید نه پس از آن. از نگاه او غرب یک کل است بدین معنی که ما واقعیتی به نام غرب داریم که سوبژکتیویته است و همان چیزی است که در کانت پدید می‌آورد و فعالیت علم که قرون وسطی پدید آمد با آن قابل فهم و دسته‌بندی می‌شود.

وی تصریح کرد: کل در اینجا به معنی این است که مقدم است بر اجزا نه موخر پس هر جزئی را از این کل بخواهید به دست بیاورید جزئیات هم در درونش است. یعنی اگر بخواهیم اتومبیل را از غرب وارد کنیم همه غرب را با آن وارد کرده‌ایم.

وی گفت: سه‌گانه‌ای در ذهن داوری اردکانی وجود دارد که از زمان نگارش کتاب فلسفه چیست همواره روی آن تاکید داشته است. او می‌گوید سیاست ظاهری دارد مبتنی بر اساسی به نام فرهنگ و فرهنگ نیز براساس عقلانیت بنا شده است. ما اگر بخواهیم بفهمیم که غرب چیست باید عقلانیت آن را که عقلانیت خودبنیاد هست بفهمیم. حال اگر غرب کلی مقدم بر اجزاء باشد در هر جزءاش ظهور دارد و هر جزء نسبتش با کل از منظر هویتی مطرح می‌شود.

عضو هیئت علمی گروه فلسفه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در ادامه با اشاره به اینکه داوری اردکانی سه راه را برای رسیدن به توسعه پیشنهاد می‌کند گفت: او نخست بیان می‌کند که در راه نخست برای رسیدن به توسعه‌یافتگی این است که به قول سیدحسن تقی‌زاده سرتاپا فرنگی شویم این همان اتفاقی است که در کره به وقوع پیوست و در واقع از این راه با عنوان تقلید از غرب یاد می‌شود. اما راه دوم ضدیت با غرب در عین استفاده از تکنولوژی و یا ضدیت با آن بدون از استفاده از تکنولوژی است. در این راه ما باید برخورد گزینشی با توسعه داشته باشیم. داوری اردکانی دراین باره مطالب بسیاری نوشته است و سوالات بسیاری را هم مطرح کرده است. به طور مثال می‌گوید که آیا این امکان وجود دارد که لوازم تکنولوژی را وارد کنیم و بیرون از جهان غربی آن را گزینش کنیم. ما براساس کدام امکان این انتخاب و گزینش را به دست می‌آوریم. در این جا داوری اردکانی به این موضوع می‌پردازد که زمانی که یک تکنولوژی وارد می شود نیازش را هم ایجاد می‌کند. نتیجه ضدیت با غرب هم همان ادامه توسعه‌نیافتگی می‌شود. اما راه سوم چیست؟

طباطبایی اضافه کرد: داوری اردکانی با اشاره به دو عارضه ای که در اثر تقلید صرف از غرب به وجود می‌آید می‌گوید: تقلید از غرب منجر به گسستن از گذشته می‌شود از سوی دیگر جامعه‌ای که از غرب تقلید کرده تبدیل به زائده جهان توسعه یافته می‌شود بدین معنی که دیگر اصالتی ندارد و تنها به دنبال غرب رفته است. دراینجا زائده به معنای افزوده شدن است با این رویکرد توسعه یافته شدن ما محکوم به همان سرنوشتی می‌شود که غرب دارد یعنی اینکه آینده‌ای وجود ندارد.

طباطبایی با بیان اینکه داوری اردکانی در اینجا امید و آرزویی را مطرح می‌کند افزود: او می‌گوید راه توسعه و تجدد دشوار است و ما باید طوری عمل کنیم که گسست تاریخی پیدا نکنیم و راه توسعه را طی کنید. البته داوری اردکانی درباره چگونه ممکن شدن این مساله چیزی نمی‌گوید فقط راه را تفسیر می‌کند.

وی افزود: داوری اردکانی برای اینکه علم و آزادی را در غرب بفهمد به سراغ کانت می‌رود او می‌گوید که آزادی با تقلید نسبتی ندارد و اگر غرب غرب شد چون آزاد بود و البته این آزادی با آزادی سیاسی بسیار متفاوت است این آزادی در عقلانیت است و در مفاهیمی که کانت مطرح می‌کند می‌گنجد.

وی گفت، داوری می‌گوید: غربی‌ها علم را برای چیزی نمی‌خواستند بلکه علم برایشان هدف بود و نه وسیله اما ما علم را به عنوان وسیله می‌خواهیم این آزادی با آن آزادی که پس از پدید آمدن نیاز پدید می‌آید متفاوت است این آزادی کانتی است و پس از وضع قاعده به وجود می‌آید در واقع آزادی اراده است نه آزادی میل.

طباطبایی در پایان یادآور شد: اگر در راه توسعه‌یافتگی تقلید را از بین ببریم و علم آزاد باشد و ضرورت‌های علمی و پژوهشی آن را پیش ببرد راه برای توسعه‌یافتگی باز می‌شود. داوری اردکانی تاکید می‌کند که جهان توسعه‌یافته غربی که یک کل است امروز به پایان خود رسیده و آینده‌ای ندارد و اگر ما صرفا بخواهیم تقلید کنیم راه به جایی نمی‌برد. در نظر داشته باشید که او در تمامی آثارش همواره تاکید می‌کند که با غرب و توسعه‌یافتگی مشکلی ندارد و حتی مطرح می‌کند اگر کسی را برای زندگی در افغانستان و یا کانادا آزاد بگذارید طبیعتاً کانادا را انتخاب می‌کند.

 

نظر شما :